نقد سریال در انتهای شب | نقد فیلم

«در انتهای شب» سریالی عاشقانه، با درون مایه‌ای معمایی است که به روزهای زندگی زوجی در آستانه طلاق می‌پردازد.

تصمیم ماهی برای طلاق و قبول کردن آن توسط بهنام، یک شبه اتفاق نیافته و روندی نوسان‌آمیز و پر از فراز و نشیب را پشت سر گذاشته است. شخصیت مرد داستان با بازی نه چندان دلچسب پارسا پیروزفر، دچار عدم پذیرش مسئولیت و تا حدودی عدم تمرکز است. او دائم به دنبال مقصر و پاک کردن صورت مسئله است. از همه مهمتر آنکه به عنوان یک کنشگر عقلانی به دنبال راه‌حل‌های آنی، بی‌زحمت و سریع می‌گردد تا بتواند درد را تسکین دهد نه آنکه آن را درمان کند. بهنام بر خلاف ظاهر جذاب خود، پاسخگوی نیازهای جسمی و روحی یک زن، به عنوان شوهر نیست. در مجموع حضور و بازی پیروزفر به عنوان یک مرد سردرگم، فلک‌زده و گرفتار، چندان باورپذیر از آب در نیامده است…

 

یادداشت کامل “نقد سریال در انتهای شب” را می‌توانید از طریق کلیک روی مقاله درج شده مطالعه نمایید.

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط