به گزارش متادخت، در دهههای اخیر، تغییرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی گستردهای در جوامع انسانی رخ داده است که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر سن باروری زنان تأثیر گذاشتهاند. یکی از شاخصهای قابل توجه در این زمینه، افزایش میانگین سن مادران در زمان تولد اولین فرزند است. آمارها طی پنج سال گذشته نشان میدهند که بخش قابل توجهی از تولدها اکنون از سوی مادرانی در بازه سنی سی تا چهل سال صورت میگیرد؛ این در حالی است که در گذشته، زنان معمولاً در دهه سوم زندگی یعنی بین بیست تا سی سالگی وارد نقش مادری میشدند.
عوامل مختلفی در شکلگیری این روند تاثیرگذارند. از جمله میتوان به افزایش سطح تحصیلات زنان، حضور فعالتر آنان در بازار کار، فشارهای اقتصادی، تغییر الگوهای ازدواج و رشد نگرشهای فردگرایانه اشاره کرد. این مؤلفهها، تصمیم به فرزندآوری را به تأخیر انداخته و در بسیاری از موارد آن را به یک انتخاب دشوار بدل کردهاند، نه یک رویداد طبیعی و زودهنگام. افزون بر آن، نگرانیهای مرتبط با امنیت شغلی بانوان پس از فرزندآوری، هزینههای تربیت فرزند و دستیابی به ثبات مالی نیز از دیگر عواملی است که سبب شده زوجها زمان بیشتری را برای برنامهریزی در زمینه تصمیم به فرزندآوری صرف کنند.
نکته حائز اهمیت آن است که افزایش سن مادر شدن، پیامدهای اجتماعی و جمعیتی قابل توجهی دارد. از منظر جمعیتشناسی، این امر موجب افزایش فاصله میان نسلها و کاهش نرخ زاد و ولد میشود. در سطح روانی و خانوادگی نیز، مادرانی که بخش بزرگی از عمر خود را در مسیر تحصیل، اشتغال و فشارهای روزمره سپری کردهاند، با چالشهای بیشتری در سازگاری با نقش مادری مواجهاند. نتیجه طبیعی این روند، کاهش اندازه خانوادهها و افزایش تک فرزندی در نسل آینده است.
در نهایت، بالا رفتن سن مادر شدن را میتوان نشانهای از تغییر در ارزشها و اولویتهای افراد دانست؛ تغییری که میان رؤیای رشد فردی و مسئولیتهای خانوادگی چالشی بزرگ ایجاد کرده است. باید توجه داشت که تأخیر طولانی در فرزندآوری میتواند منجر به کاهش فرصتهای باروری و از دست رفتن زمانهای طلایی زندگی خانوادگی شود.









