درة الصدف
15 اسفند 1401 1403-04-24 10:18درة الصدف
- متادخت
- 15 اسفند 1401
- 9:59 ق.ظ
- No Comments
به گزارش متادخت، پرده اول
خبر را پدرش به درة داد. فرزند پسر رسول خدا (ص) را کشته بودند و سر مبارکش را به سوی یزید میبردند. انقدر گریه کرده بود که نفسش به شماره افتاده بود، اشکهایش را پاک کرد. با گریه کردن کاری از پیش نمیرفت باید کاری میکرد، باید سر پسر رسول خدا (ص) را از آن پلیدان باز میستاند و با احترام به خاک میسپرد این تنها کاری بود که از دستش برمیآمد. پس رو به سوی پدر که حامل خبر شهادت بود کرد و گفت: زندگی پس از کشته شدن اهل هدایت و یارانش بیفایده است. سوگند به خدا که برای رهایی سر و اسیران کربلا تمام تلاشم را خواهم کرد.
درةالصدف از جا برخواست مصمم بود، عزم خودش را جزم کرده بود باید با جوانان و زنان شهر حلب حرف میزد، باید لشکری کوچک آماده میکرد تا به سواران خولی که سر را به سوی شام میبردند، حمله کند و سر مبارک را باز ستاند. باید به سراغ تمام دوستداران خاندان علی(ع) که میشناخت میرفت و خبر را به آنها میرساند. قطعاً کسانی بودند که او را همراهی کنند. میدانست این خبر دل تمام شیعیان را آتش خواهد زد. فرصت زیادی نداشت باید دست به کار میشد.
پرده دوم
جنگ سختی در گرفته بود. درة هنوز جان در بدن داشت، دوازده تن از زنان همراهش و شش نفر از مردان به شهادت رسیده بودند. درة توانسته بود محمد بن اشعث را زخمی کند ولی نتوانسته بود سر را پس بگیرد. خون زیادی از بدنش رفته بود میدانست نفسهای آخر است که میآیند و میروند. در دلش غمی بزرگ بود، نتوانسته بود کاری را که میخواست به سرانجام برساند. اما خوشحال بود که سهم کوچکی در خونخواهی پسر رسول خدا(ص) داشت. دیگر کار تمام بود باید شهادتین را میگفت. رمقی نداشت چشمانش را بست و جان به جان آفرین تسلیم کرد.
منبع: اعلامالنساءالمؤمنات ص336 و 337
مطالب مرتبط
ام غانم
زینالعابدین سنگها را در دست گرفت و مهر خود را بر آنها زد و دوباره به امغانم سپرد و آرام گفت: این کار سِری است که نباید کسی را از آن مطلع کنی..!
زینب علی ابوسالم
دختر هجده ساله فلسطینی که قصد داشت داخل یک اتوبوس عملیات استشهادی انجام دهد توسط پلیش شناسایی شد و در زمان دستگیری خودش را در میان صهیونیستها منفجر کرد و ۳۵ صهیونیست به خاک و خون کشیده شدند.
اسماء بنت یزید انصاری اوسی
اسماء دختر یزید بن سکن انصاری اوسی، از سخنورترین زنان عرب و محدثه بود که به شجاعت و دلیری شهرت داشت. او در این نبرد با شدت گرفتن جنگ به میدان رفت و 9 تن از رومیان را از پای درآورد.
نیره سادات احتشام رضوی
نیره سادات یک ساعت و نیم بیوقفه سخنرانی کرد و بعضی از مردم در گوش هم زمزمه میکردند که روح نواب صفوی در همسرش حلول کرده است!
شهناز محمدی زاده
سلام منو به پدر و مادرم برسون و بگو که منو ببخشن و از راهی که انتخاب کردم، راضی باشن. من خوشحالم که دارم شهید میشم.
وفا علی ادریس
نزدیک مرکز خرید که رسید ایستاد برگشت و پشت سرش را نگاه کرد و با خودش فکر کرد کاش مسجدالاقصی از اینجا معلوم بود. زیر لب شهادتین را خواند. مرکز خرید مثل همیشه پر از صهیونیست بود.
درة الصدف
15 اسفند 1401 1403-04-24 10:18آخرین مطالب
مرد و زنِ همراه، خانواده متعادل
3 آذر 1403برید زندگی کنید
3 آذر 1403مطالب پربازدید