به گزارش متادخت، امسال جشن تکلیف از زمانی که این فرشتههای صورتی در حسینیه امام خمینی(ره) جمع شدند و دور رهبر خود حلقه زدند، رنگ و بوی دیگری به خود گرفت. حضور مقام معظم رهبری در جشن فرشتهها نشان از اهمیت این جشن داشت. ایشان به دختران کوچکی که قرار است از این به بعد تکالیف شرعی خود را بجا بیاورند، اهمیت این جشن را تذکر داده و فرمودند: «این یک رتبه باارزش در عالم انسانیت است که انسان مخاطب خدا بشود، خدا با انسان حرف بزند. معنای جشن تکلیف این است که شما دیگر بعد از این، بچه نیستید، کودک نیستید، شما نوجوانید، مسئولیتپذیرید و در خانوادهتان، در محیط مدرسهتان، در محیطهای بازی با دوستان میتوانید اثر بگذارید، شما میتوانید دیگران را هم به راه راست راهنمایی کنید، هدایت کنید؛ این مسئولیتی است که بر عهده همه ماهاست. یک دختر تازهمکلفشده مثل شما، پیش خدای متعال از لحاظ تکلیف، با یک زن بزرگسال یا با یک مرد مسن هیچ تفاوتی ندارد».
روایت بندگی خدا
سن تکلیف، شروع بلوغ دختران و پسران است. با جشن تکلیف بچهها، احکام دین مبین اسلام ساری و جاری میشود. در نظام تربیتی آموزشی ایران، یکی از اقدامات برای آشنایی نوجوانان با راه و رسم زندگی معنوی برگزاری جشن تکلیف است؛ برنامهای که آغازگر یک حرکت منسجم برای گام برداشتن در مسیر ارزشهای دینی و معنوی محسوب میشود.
هر ساله مراسم جشن تکلیف در مدارس دخترانه و پسرانه برای دانشآموزانی که به سن تکلیف رسیدهاند، برگزار میشود تا بچهها با خاطرهای خوش، تکالیف معنوی خود را آغاز کنند. در واقع با این جشن به دختر و پسری که مکلف شده است، این پیام داده میشود که به حدی رسیدهاند که خداوند به آنها دستور میدهد و آنها نیز از اینکه دستورات خداوند را اجابت کنند،احساس رضایت و خوشحالی میکنند.
حجتالاسلام محمد موسوی از کارشناسان حوزه در خصوص جشن تکلیف به جام جم میگوید: «اینکه تازه وقتی بچهها به سن تکلیف میرسند آنها را با قوانین اسلام آشنا کنیم، اشتباه است. خانوادهها باید پیش از رسیدن فرزندانشان به سن تکلیف، زمینههای این عبادت را برای بچهها فراهم کنند. اینکه برای بچهها چادر نماز، سجاده با رنگهای شاد تهیه شود از مواردی است که خانوادهها میتوانند قبل از رسیدن بچهها بهسن تکلیف آغاز کنند».
به گفته این کارشناس مذهبی، آماده سازی فرزندان برای پذیرفتن تکلیف الهی، انجام فریضه نماز و روزه و سایر فرایض عبادی از جمله زمینههای روانی فرزندان است.
الگو گیری بچهها از خانوادهها
موسوی معتقد است که «سبک زندگی و منش خانوادهها در عبادت نقش مستقیم در انجام این فرایض توسط بچهها دارد، زیرا بچهها بهشدت الگوپذیرند و انجام فرایض دینی توسط پدر و مادر میتواند سبب نهادینه شدن آنها در بچهها شود.»
او میگوید: «وقتی پدر و مادر درانجام فرایض دینی مانند نماز خواندن کاهلی میکنند، نمیتوانند انتظار داشته باشند که فرزندشان سروقت نماز بخواند، زیرا کودک از پدر و مادرش الگو میگیرد. با خواندن نماز بوی خدایی و معنویت نهفقط در وجود انسان بلکه در خانه و کاشانه خانوادهها نیز عطر افشانی خواهد کرد».او بر این باور است که نصب آیات و عکسهای مذهبی بر در و دیوار خانه نمیتواند ماهیت دین را برای کودک به ترسیم بکشد. بلکه مهم رفتار و گفتاری است که پدر و مادر انجام میدهند و میتواند در عمق جان او نفوذ پیدا کند.
مدرسه و خانواده با هم هماهنگ باشند
حجتالاسلام موسوی به نقش الگوپذیری بچهها اشاره کرده و بر این موضوع تاکید میکند که باید ارتباط مستقیم بین خانوادهها با مدارس وجود داشته باشد. این هماهنگی میتواند سبب افزایش آگاهی کودک شود. اینکه مدرسه یکسری آموزههای دینی به کودک آموزش دهد و مدرسه حرف دیگری بزند ،کودک را دچار سردرگمی میکند. برخی برنامهها در مدارس یا بالعکس در منزل میتواند تاثیر خنثی در فرزندان داشته باشد.
او به این موضوع تاکید میکند: «دراین سن حضور کودکان در برخی مراسم مذهبی باید با تشویق و ترغیب انجام گیرد تا حضور در این مراسم برای بچه هاجذاب شود و تداوم پیدا کند، زیرا مهمترین اصل در انجام تکالیف الهی تداوم آن در نوجوان است، زیرا گاهی اوقات بچهها تحت تاثیر همان الگو پذیری که مشخصه اصلی آنها به شمار میرود قرار گرفته و با تبعیت از همسالان خود نسبت به برخی از این فرایض کاهلی میکنند به همین دلیل مدارس نیز باید با برگزاری مراسم انگیزشی زمینه نهادینه شدن این فریضه را در کودک ایجاد کنند».
موسوی تاکید میکند هیچ فریضهای چه واجب چه مستحب بیدلیل قرارداده نشده، ادامه میدهد: «دانشمندان به کمک علم، راز برخی از احکام الهی را کشف کردهاند اما احکام بسیاری وجود دارد که چون فرمان خداوند حکیم و داناست به آنها عمل میکنیم و آنها را قبول میکنیم، هر چند ممکن است فلسفه آن را ندانیم.
از نگاه این کارشناس بچهها باید بدانند سود و زیان برخی از تکالیف الهی و سود و زیان واجبات و محرمات، فقط به جسم ما مربوط نمیشود، بلکه برخی از آثار تکلیفها به فکر، روان و اخلاق ما مربوط میشود، چون انسان ترکیبی از جسم و جان است لذا نیازهای او هم در دو بخش جسمی و روحی است.