متادخت | روایت‌هایی فراتر از اندیشه

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مجنون

همه چیز قرار بود برایش رویایی باشد اما اشتباه کرده بود زندگی شاهانه‌ای در انتظارش نبود او فریب خورده بود.

به گزارش متادخت، از در دادگاه بیرون می‌­آید و نفس راحتی می‌­کشد. درخواست فسخ ازدواجش را به دادگاه داده بود. وکیل می‌گفت قاضی بی برو برگرد دستور به فسخ ازدواجشان می‌­دهد. انگار همین دیروز بود که سروش با خانواده‌­اش به خواستگاری آمد، مادرش می­‌گفت او را در خانه عمه‌­اش دیده؛ همسایه عمه صدیقه بودند. وضع مالی‌شان خوب بود، دستشان به دهنشان می‌­رسید. می­‌گفتند همه‌جوره تک پسرشان را حمایت می­‌کنند. سروش خیلی آرام بود و زیاد حرف نمی­‌زد. این حرف نزدن­‌هایش شک به دلش انداخته بود اما مال و منالشان بدجور دهن همه را بسته بود، حتی خودش را.

دلش یک زندگی آرام و بی­‌دغدغه می‌­خواست. دلش نمی‌­خواست مثل مادرش زندگی کند و همیشه حسرت به دل باشد. مادرش می­‌گفت: این ساکت بودن سروش بخاطر خجالتی بودنش است بعد از عقد درست می­‌شود.

مراسم عقد را خانواده سروش مجلل و بی‌عیب و نقص گرفتند. آن روزها در پوست خودش نمی‌گنجید. همه جا حرف او بود و شانسی که آورده. وقتی برای اولین بار تنها به خانه سروش رفت متوجه شد که چیزی وجود دارد که او از آن بی‌­خبر است. اولین بار که دید مادر سروش به او قرص می‌­دهد تعجب کرد. وقتی پرسید این قرص‌­ها چیست؟ مادر سروش لبخند زد و گفت: چیز مهمی نیست. ولی دروغ می­گفت، سروش مریض بود اگر قرص‌­هایش کمی دیر می‌­شد مثل دیوانه­‌ها همه چیز را می‌­شکست.

اولین بار که به او حمله کرد، شوک‌زده فقط نگاهش کرده بود، اگر مادر سروش نبود تا او را از زیر دست و پای سروش بیرون بکشد معلوم نبود چه اتفاقی می­‌افتاد. چه راحت گول خورده بود، چه راحت پول چشم خودش و خانواده­‌اش را کور کرده بود. اعتراض هم که می­‌کرد جواب قانع کننده‌ای نمی­‌شنید. تا این که یک بار مادر سروش گفت: اگر پسرش مریض نبود دلیلی نداشت سراغ او و خانواده‌­اش بروند، بهترین دختر شهر را برای پسرش می‌گرفت.

با این حرف‌ها در خودش شکست. غرورش له شد. تصمیمش را گرفت و با کمک یک وکیل خیّر درخواست فسخ ازدواجش را داد. نباید بخاطر بی‌­پولی یک عمر خودش را اسیر زندگی با یک دیوانه می‌کرد. به ساعتش نگاه کرد یک ساعتی بود که داشت پیاده راه می‌رفت و فکر می‌­کرد. مطمئن بود که تصمیم درستی گرفته است.

پیوست: ماده 1121 قانون مدنی: جنون یکی از زوجین به شرط استقرار اعم از این که مستمر و یا ادواری باشد برای طرف مقابل موجب حق فسخ می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط