به گزارش متادخت، تا دو دهه پیش زنان فعالیت پویا و مستمر در وزارت امور خارجه نداشتند. دختران و زنان در رشته علوم سیاسی و روابط بینالملل تحصیل میکردند اما امکان ارتقا از مرحله کارشناسی به مدیریتی و تصمیمگیری نداشتند. با توجه به نگاه مردمحور حاکم بر وزارت خارجه سالها طول کشید تا فضا برای ورود زنان به حوزه مدیریتی در دستگاه دیپلماسی با وجود شایستگیهایی که وجود داشت، فراهم شود. در عین حال نمیتوان نادیده گرفت که در این چهل سال زنان عقبتر از مردان در حوزه دیپلماسی هستند و وقتی نوبت به انتخاب اصلح باشد، زنان صلاحیتها و مهارتهای حرفهای و فنی کمتری نسبت به مردان در این حوزه دارند.
محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه وقت کشور اولین وزیری بود که برای اولین بار پای یک زن را به حوزه مدیریتی و تصمیمگیری در وزارت خارجه باز کرد. مرضیه افخم که سابقه طولانی خدمت در وزارت امور خارجه داشت از سوی وی به عنوان اولین سخنگوی وزارت خارجه و اولین سفیر زن در جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد.
این اولین تجربه مثبت جمهوری اسلامی در به خدمت گرفتن زنان در حوزه دیپلماسی بود که با همه انتقادها و اشکالات، اقدامی در خور و قابل توجه بود. مرضیه افخم نیز شایستگیها و تجربه خوبی از خود در این ماموریت به جا گذاشت و این فتحالبابی بود برای انتخاب سفیران زن بیشتر در کشور.
از ده سال گذشته تا کنون، پنج زن به عنوان سفیر تامالاختیار از سوی وزارت امور خارجه پیشنهاد و انتخاب شدهاند. از بین این پنج نفر، سه تن خاستگاه و جایگاه وزارت خارجه داشتند و دو تن از بیرون از این مجموعه انتخاب شدند.
مرضیه افخم، افسانه نادیپور و فروزنده ودیعتی دیپلمات و دارای سابقه طولانی در وزارت خارجه بودند که از سوی وزیر خارجه وقت معرفی و توسط دولت برای ماموریت خارج از کشور منصوب شدند. حمیرا ریگی و معصومه آباد سفیرانی هستند که از سوی دولت حسن روحانی و ابراهیم رییسی بدون سابقه فعالیت دیپلماتیک معرفی و منصوب شدند.
در روابط دیپلماتیک و بینالملل در دنیا این که انتخاب سفیران جدای از معیارها و ویژگیهای حرفهای دیپلماتیک، شاخصها و معیارهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و حتی اطلاعاتی و امنیتی داشته باشند امری عادی است و کشورها فارغ از اینکه کشوری توسعه یافته و دموکراتیک باشند یا غیر از آن مبتنی بر منافع و صلاحدید خود افراد را برای ماموریت خارج از کشور معرفی میکنند.
حدود یک دهه است که جامعه با مقولهای به نام “سفیران زن” در کشور رو به رو شده است و این تجربه همان قدر که برای جامعه منحصر به فرد و تازه است در چارچوب دولت و وزارت خارجه نیز تجربهای جدید و در حال آزمون و خطاست. توجه به مساله جنسیت در تعیین سفیران موضوعی است که در سالهای اخیر با توجه به افزایش قابل توجه کارمندان زن در وزارت امور خارجه و جای خالی زنان در عرصههای بینالمللی و سیاسی پررنگ شده است و دستگاه سیاست خارجی کشور و دولتها نسبت به این مساله حساس شدهاند. در یکی دو دهه اخیر در داخل کشور شاهد حضور زنان در عرصههای مدیریتی و وزارتی بودهایم اما حضور زنان در عرصههای بینالمللی تجربهای نو برای کشور است.
حساسیت جامعه و افکار عمومی نسبت به انتصاب زنان به عنوان سفیر آنقدر زیاد است که انتخاب صد مرد غیرمرتبط با حوزه دیپلماسی آنقدر واکنش برانگیز نیست که انتخاب یک زن واکنش در بر دارد.
معصومه آباد عضو سابق شورای شهر تهران در دوره سوم و چهارم، مسئول درمانگاه محرومین درون مرزی، ۱۳۶۷–۱۳۶۶ ، که فعالیت در این بخش به اسارت وی به مدت ۴۰ ماه انجامید. وی همچنین رئیس بخش زنان و زایمان بیمارستان نجمیه ۱۳۷۷–۱۳۷۵، مسئول مؤسسه فرهنگی بروج و مشاور مدیر کل شهرداری تهران بوده است. کتاب “من زندهام” خاطرات وی از دوران اسارت است که به رشته تحریر درآورده است. اوایل تیرماه اعلام شد که وی، با پیشنهاد وزیر امور خارجه ایران و تایید رییس جمهور، به عنوان سفیر جدید ایران در فنلاند منصوب شده است.
انتخاب خانم آباد موجی از انتقادها را با توجه به اینکه او خارج از سیستم وزارت خارجه و با تحصیلاتی غیرمرتبط با حوزه دیپلماسی و روابط خارجی است، به راه انداخت. منتقدان بعضا رسانهای معتقد هستند که خانم آباد دارای تخصص و تجربه روابط بینالملل و دیپلماتیک نیست و همچنین انتخابی سیاسی است. اما آیا تمامی سفیرانی که در جمهوری اسلامی تا کنون انتخاب شدهاند دارای تجربه و تخصص دیپلماتیک و غیر سیاسی بودند یا این انتظار صرفا درباره سفیران زن وجود دارد؟ این درحالی است که در دولت حسن روحانی که آغاز کننده انتصاب زنان به عنوان سفیر بوده است نگاه می کنیم میبینیم که در میان چهار زنی که در دولت وی منصوب شدند نیز یک زن بدون ارتباط با حوزه دیپلماتیک و تجربه و تخصص بوده است. از این رو انتقادها به چه دلیل است؟ این انتقادها در حالی است که در همین زمان تعداد قابل توجهی از سفیران مرد نیز تعیین و به محل خدمت اعزام شدند اما هیچ کس نپرسید و نگفت که آیا همه آنها متخصص حوزه دیپلماسی و دارای تجربه کافی بودند یا خیر؟ اساسا حوزه روابط بینالملل تا چه اندازه تخصصگرا و نیازمند سواد دیپلماتیک است؟ همه کشورها به یک نوع تخصص و تجربه نیاز دارند؟
در عین حال رفتار سیاسی و دیپلماتیک کشورهای مختلف نشان میدهد که انتخاب سفیران متناسب با معیارها و شاخصهای سیاسی اجتماعی، اقتصادی و امنیتی کشور فرستده و نیز متناسب با معیارها و شاخصهای کشور پذیرنده است. از این رو انتخاب فردی شایسته از همه جهتهای داخلی و خارجی کاری بسیار سخت و تقریبا غیرممکن است.
تصمیم دولت پیشین برای انتخاب مرضیه افخم به لحاظ سیاستهای داخلی تصمیمی به مراتب سخت و دشوار بود. دولت و وزارت خارجه هم باید موانع داخلی برای انتخاب وی را هموار می کردند و هم کشوری را متناسب با معیارهای جمهوری اسلامی برای اعزام یک سفیر زن مییافتند که این انتخاب و تصمیم با کمترین ریسک محقق شود، اما انتخاب به مراتب انتخابی ساده در برابر انتخاب خانم حمیرا ریگی بود که بدون هیچ سابقه دیپلماتیک و بینالمللی و نیز تحصیلات مرتبط به عنوان دومین سفیر زن ایرانی انتخاب شد.
حمیرا ریگی، همچون معصومه آباد که اخیرا از سوی دولت سیزدهم به عنوان سفیر ایران در فنلاند انتخاب شده است، بدون سوابق دیپلماتیک و طی سلسله مراتب کارشناسی در وزارت خارجه انتخاب و راهی ماموریت خود شد. او در بهمن ۹۷ به عنوان سفیر ایران در برونئی کار خود را آغاز کرد.
ریگی در سال ۱۳۹۳ فرماندار شهرستان قصرقند در استان سیستان و بلوچستان بود. وی اولین فرماندار زن در دولت یازدهم و اولین فرماندار زن اهل سنت بود. وی پیش از آن نیز به عنوان بخشدار شهر بندری چابهار، رئیس اداره بهزیستی چابهار، مشاور مدیرکل بهزیستی سیستان و بلوچستان، دبیر کمیسیون امور بانوان فرمانداری چابهار و دبیر کمیسیون شورای شهر چابهار فعالیت کرده بود. ریگی کارشناس ارشد فناوری اطلاعات بود. هر چند انتخاب حمیرا ریگی، انتخابی سخت و به نوعی تابوشکنی بود، اما خانم ریگی هیچ سابقه فعالیت دیپلماتیک در کارنامه خود نداشت و صرفا یک انتصاب و انتخاب سیاسی بود ولی مورد هجمه گسترده افکارعمومی و رسانهها و کارشناسان هم قرار نگرفت.
به گزارش ایسنا، جدا از تخصص و مهارتهایی که یک دیپلمات به لحاظ سیاسی و دیپلماتیک باید داشته باشد، انتخاب سفیران در کشورهای مختلف با توجه به شاخصهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و اطلاعاتی و امنیتی متفاوت است.
کشوری مثل انگلستان بعضا سفیرانش از میان کارمندان سرویس اطلاعاتی و امنیتی (MI۶) انتخاب میشوند در حالی که برخی از آنها هیچ سابقه دیپلماتیک هم در کارنامه خود ندارند. در پاکستان سفیران بیشتر از میان بخش نظامی این کشور انتخاب میشوند. در هند نیز به همین شکل سفیران بیشتر از بخش نظامی و ارتش این کشور انتخاب میشوند. در آمریکا بسیاری از سفیران از میان نظامیان و ماموران امنیتی و اطلاعاتی انتخاب میشوند. یا در کشورهای اروپایی شاهد هستیم که بی هیچ ارتباط روشن و مشخصی تعداد قابل توجهی از سفیران و مقامات این کشورها از میان زنان انتخاب میشوند فارغ از اینکه توانمندی دیپلماتیک دارند یا ندارند. این کشورها آنقدر در روند انتخاب زنان در مسئولیتهای مختلف حاکمیتی در یکی دو دهه گذشته پیش رفتهاند که بعضا در برخی پستها و سفارتخانهها با مشکلات قابل توجهی از لحاظ کمبود نیرو مواجه هستند.
نکته قابل توجه که به نظر از نگاه منتقدان دور مانده است تجربه و سابقه فعالیت بینالمللی بسیار کم زنان در وزارت امور خارجه است که یکی از مشکلات عمده در انتخاب آنها به عنوان سفیر است. از آنجایی که زنان در وزارت خارجه سالها به خاطر برخی باورها و عقاید عقب نگه داشته شدهاند و فرصت حضور در مجامع، نهادها و سازمانهای بینالمللی نداشتند و همچنان هم از این مساله رنج میبرند، طبیعی است که کاندیداهای زن در وزارت خارجه برای اعزام به سفارتخانهها زیاد نباشند؛ سالها زمان نیاز است تا این خلاء بزرگ پر شود.
با این حال انتصاب هر چه بیشتر زنان با هر کیفیتی در سطح مدیریتی و تصمیمگیری در کشور به خصوص در پیشانی دستگاه سیاست خارجی حقی ادا نشده و به تاخیر افتاده طی چهار دهه گذشته است که باید از آن استقبال کرد. البته این انتظار که انتصابها هر دوره کیفیتر شوند انتظار به جا و قابل تاملی است. با این حال ادامه راه آغاز شده در به کارگیری زنان به عنوان سفیران ایران در کشورهای خارجی از سوی دولت سیزدهم رویکردی قابل ستایش و “مثبت” است هر چند برخی جریانها بر خلاف منافع ملی مدعیاند که این انتخاب شایستهسالاری نبوده است.
با توجه به محور بودن زنان در حوزه اروپا بسیاری از کارشناسان توصیه میکنند که در این کشورها به ویژه در حوزه اسکاندیناوی سفیر زن از سوی ایران اعزام شود. به عنوان مثال بیش از ۶۰ درصد از هیات حاکمه و وزارت خارجه فنلاند در سطوح مختلف کارشناسی و مدیریتی را زنان تشکیل میدهند، از این رو انتخاب یک زن به عنوان سفیر ایران در هلسینکی، انتخابی به جا است.
منتقدان منصف و دانشگاهیان به ویژه دانش آموختگان حوزه روابط بینالملل و علوم سیاسی انتظار دارند بعد از چهار دهه همانطور که کشور در حوزههای مختلف فنی و مهندسی، بهداشت و درمان، علم و پژوهش و غیره توسعه یافته و افراد متخصص آن رشته را جذب میکند در حوزه روابط بینالملل و دیپلماسی نیز به این مساله توجه شود و تلاش شود زنان و دخترانی که در حوزه روابط بینالملل تحصیل می کنند ارتقا یافته و مهارتها و فرصتهای دیپلماتیک بیش از پیش در اختیار این افراد قرار گیرد تا در آینده نزدیک شاهد رشد زنان در این حوزه نیز باشیم. تعداد افرادی که در وزارت خارجه از سطح کارشناسی به سطح مدیریتی رسیده باشند، بسیار کم است و این انتقاد جدی به وزارت خارجه در دولتهای مختلف وارد است که از ورود زنان به حوزه مدیریتی در یک توافق نانوشته و بدون توجه به شایستگیها و توانمندیهای قابل توجه برخی زنان جلوگیری میشود.
شاید انتخاب خانم معصومه آباد، انتخابی اصلح نباشد اما در چارچوب توجه دولتها به حضور زنان در عرصههای مختلف کارشناسی و مدیریتی اقدام دولت سیزدهم و دستگاه دیپلماسی مورد توجه است. معصومه آباد اولین زن سفیری است که در دولت سید ابراهیم ریسی منصوب میشود. باید دید این سلسله انتخابها ولو با معیارها و شاخصهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و غیره در این دولت ادامه خواهد یافت یا خیر.
سابقه فعالیت خانم آباد در حوزه شهری و بهداشت و درمان میتواند زمینهساز فعالیت وی در فضای سیاسی اجتماعی فنلاند و نیز برنامههای متنوع دیگر باشد که در کنار کار سفارت، به معرفی پیشرفتهای ایران در این حوزهها بپردازد. موضوع زنان در سطوح مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و بهداشتی و غیره از مهمترین دستورکارهای سازمانها و نهادهای بینالمللی به ویژه کشورهای توسعه یافته است. از این رو حضور روز افزون زنان در عرصههای سیاسی بینالمللی بیش از گذشته احساس میشود. طبیعی است که در این حوزه زنان با سابقه کار دیپلماتیک و تحصیلات مرتبط و آشنا به زبانهای خارجی انتخابی اصلح است اما با توجه به بافت سیاسی کشور و امکانات و محدودیتهای داخلی و خارجی و با هر باور و اعتقادی باید از حضور زنان در سطوح مدیریتی و در پیشانی سیاستهای داخلی و خارجی استقبال کرد چرا که نیاز است تا از حضور زنان بیشتر در عرصههای تصمیمگیری کلان داخلی و خارجی استفاده شود.