به گزارش متادخت، در قسمت قبل دربارهی علل شکلگیری تلویزیون ماهوارهای و برنامههای اغواکنندهی «من و تو» و حاشیههای پررنگتر از متن این شبکه سخن گفتیم. دربارهی آکادمی گوگوش و ماجراهای شرکتکنندگان مسابقهی خوانندگی. و اما ادامهی ماجرا:
اپیزود دوم؛ ماجرای زن شوهردار در بفرمائید شام!
ماجرای دیگر برمیگردد به زن شوهرداری که قربانی «بفرمایید شام» شد. برنامهای معروف که طی آن عوامل برنامه در منزل مهمانان حاضر میشدند تا چالش معروف آشپزی و پذیرائی را فراهم و برگزار کنند؛… «من را تهدید کردند که اگر حرفی بزنم از من فیلم گرفتهاند و اول آن را نشان شوهرم میدهند و بعد هم پخشش میکنند. وقتی که این مسئله را شوهرم فهمید بدجوری به هم ریخت.» اینها جملات یکی از زنان شرکتکننده در این مسابقه بود که خانهاش را در اختیار عوامل برنامه قرار داده بود.
تعطیلی ناگهانی بفرمائید شام برای مخاطبانش عجیب بود؛ اما اخبار واصله از کانادا، دلیل توقف یکباره سری جدید برنامه را که قرار بود در کانادا فیلمبرداری شود؛ اما منع قانونی برایش صادر شده بود، بیشتر روشن کرد.
پایگاه خبری ایرانیان مقیم کانادا با سر تیتر «جنجال بر سر یک پرونده در تورنتو» از این رسوائی پرده برداشت؛ جنایتی که به نوشته این سایت کانادایی، به ماجرای شکایت یک خانواده ایرانی در تورنتو و رسوایی جنسی تیام؛ مجری شبکه «من و تو» و همکارانش برمیگشت که سروصدای زیادی هم به پا کرد. برنامه بفرمائید شام پس از تعطیلی و ناکامی آکادمی گوگوش، بیشتر سرمایهگذاریهای شبکه «من و تو» را به خود اختصاص داده بود.
اپیزودهای بعدی؛ از اعترافات پریسا تا خودکشی روشنا!
ماجرای دیگر، غیبت طولانی «پریسا سحرخیز» از مجریان معروف شبکه و سکوت مدیران این شبکه بود. تا اینکه وی بالاخره در صفحه شخصی فیسبوک خود از جداشدنش از «من و تو» خبر داد.
وی در پستی جنجالی سوءاستفادههای اخلاقی و روابط جنونآمیز برخی از کارکنان را یکی از دلایل اصلی ترک این شبکه اعلام کرد. پریسا سحرخیز پیشتر در اقدامی جداگانه با انتشار عکسهایی از روشنا (یکی از شرکتکنندگان برنامه آکادمی گوگوش)، از تجاوز جنسی تیام، کارمند شبکه «منو تو» به روشنا و در ادامه از خودکشی نافرجام وی پرده برداشته بود. چند روز بعد از افشاگریهای پریسا سحرخیز، اکانت فیسبوک شخصی وی حذف شد.
سحرخیز نوشت: «متأسفانه کسانی که ادعای آزادی بیان دارند وقتی نظر شخصیات رو در مورد چیزی که دوست نداری میگی خیلی زود عصبانی میشن و کاملاً بچگانه برخورد میکنن. باید به شبکه بگم که با بستن آی دی فیسم نمیتونید واقعیت رو از بین ببرید. من هنوز با کارهاتون مخالفم شما زن رو بازیچه خودتون میدونید.»
افشاگریهای سحرخیز از یک سو و رسوایی بزرگ اخلاقی رها اعتمادی (مجری اصلی آکادمی گوگوش) در تجاوز به یک پسر ۱۱ساله از سویی دیگر سبب شد تا مدیران شبکه «منو تو» را در برگزاری سری چهارم آکادمی گوگوش دچار سردرگمی کند. البته دوستی بسیار نزدیک رها اعتمادی با گوگوش که همسن مادربزرگش بود قبلتر نیز حاشیههای گل درشتی را برای این شبکه به وجود آورده بود.
سوت پایان برای «منو تو» تیوی!
دوشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۲، این شبکه درباره توقف فعالیتش اعلامیهای منتشر کرد. پس از آن نیز مجریان تلویزیونی که در جریان اغتشاشات زن زندگی آزادی در آتش اغتشاشات میدمیدند و مردم، بهخصوص جوانان را ترغیب به مبارزه مسلحانه با نظام میکردند با بغض و گریه خبر از پایان برنامههایشان، به دلیل مشکلات مالی دادند. اگرچه دراینرابطه گمانهزنیهای دیگری مبنی بر دلایل تعطیلی این تلویزیون ماهوارهای وجود دارد و بنا به نظر یکی از مجریان همین شبکه، عدم اثربخشی و فقدان تحقق اهداف برنامهسازان علت این تعطیلی عنوان شده است.
ناگفته نماند چنین رفتاری پیشازاین بارهاوبارها از سوی شبکههای ورشکسته فارسیزبان خارج از کشور تکرار شده، هرگاه کفگیر این رسانهها به تهدیگ خورده با روی آنتن بردن برنامههایی به جمعآوری کمک مالی برای ادامهی حیات برنامههایشان پرداخته، بعید نیست عوامل این تلویزیون نیز میخواهند با راهاندازی یک بازی احساسی، از آب گلآلود ماهیهای درشتتری بگیرند.
مدیران این شبکه تلویزیونی در اطلاعیهای که بر روی کانال تلگرامی «منو تو» منتشر شده آوردهاند که، «طی همه این سالها ایدههای متفاوتی را برای کسب درآمد بکار بردیم؛ اما متأسفانه تا به امروز هیچ یک نتیجهبخش نبودهاند باوجوداینکه همواره در حفظ جایگاه خود بهعنوان رسانه فارسیزبان ماهوارهای برتر به لحاظ تعداد مخاطب موفق بودهایم؛ اما در تأمین نیازهای مالی لازم برای ادامه فعالیت تلویزیون در سالهای پیشرو با مشکلاتی روبهرو شدیم. در نهایت امروز به این نقطه رسیدهایم.»
خیلیها پای پست بیانیه تعطیلی این شبکه نوشتند که من و تو بهخاطر جنگ رژیم صهیونیستی و مخارج نظامی این رژیم و نبود بودجه و این دست عوامل ورشکست شده است. حرف غلطی نیست؛ اما همه ماجرا هم نیست. عناصر این شبکه در اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱ و در خیالی خام، کار نظام را تمام دانسته، وعده میدادند که نظام ایران، اولین برف زمستان ۱۴۰۱ را نخواهد دید. حالا انگار برای «من وتو» خبری از زمستان پیش رو نیست و برف امسال را نخواهند دید.