متادخت | روایت‌هایی فراتر از اندیشه

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

من یک خانم مهندس هستم (1)

واقع من به عنوان یک مهندس زن توانسته‌ام در دو مرحله تغییر اساسی در رویکرد جامعه به اشتغال زنان را ایجاد کنم. در مرحله اول قبول اشتغال زنان و در مرحله دوم، تثبیت جایگاه های شغلی برای آنان. اما هنوز کار من به عنوان یک مهندس زن به اتمام نرسیده است. حال باید اثرات خود را با دیدگاهی که در علوم مهندسی که از ابتدا به سمت و سوی نگاه مردانه بوده است بگذارم.

به گزارش متادخت به مناسبت روز جهانی زنان مهندس، امروزه توسعه اجتماعی و فرهنگی در کشورهای مختلف، حداقل در اکثر جوامع رشدیافته و روبه رشد، به حدی رسیده است که دیگر بحث حق اشتغال زنان در بیرون از خانه به عنوان چالش جدی فرهنگی – اجتماعی به حساب نمی‌آید. این گزاره یک گزاره پذیرفته شده در اکثر جوامع است و زنان در بسیاری از مشاغل فعالیت کرده و نظر اجتماعی مثبتی نسبت به آن‌ها وجود دارد. اما مسئله‌ای که امروزه می‌تواند به عنوان چالش اصلی مد نظر باشد، نگاه کیفی به فعالیت و اشتغال زنان است. در واقع دو موضوع در اینجا مورد سوال است: اول اینکه «چه کارهایی مناسب خانم هاست؟» و دیگری اینکه «تمایز حضور خانم‌ها در رشته‌های مهندسی نسبت به آقایان چیست؟» مهندسانی که حداقل 40% از صندلی های دانشگاه‌ها را در رشته‌های مهندسی به خود اختصاص داده و در خروجی‌های بسیاری از رشته‌های فنی و مهندسی از دانشگاه‌های برتر کشور به عنوان رتبه یک فارغ التحصیلان آن رشته هستند.

نگاه به جامعه مهندسان زن حداقل در یک دهه اخیر نشان از تغییر دیدگاه در رشته‌های مهندسی دارد و می‌توان حضور پر شور زنان در حوزه های مختلف مهندسی (از نرم افزار و صنایع گرفته تا هوافضا، مکانیک و عمران) در حوزه‌های اجرایی را دید. در واقع این نگاه که «مهندسی کار مردانه است؟» دیگر در بین زنان و حتی مردان جایگاهی ندارد و در بسیاری از طرح‌های بزرگ و حتی ملی ما، حضور مهندسان زن مشهود و ستودنی است. اما بگذارید پا را فراتر گذاشته و به دنبال یک بلندپروازی برویم. این گزاره را در خاطر داشته باشید: «من می‌خواهم به عنوان یک مهندس زن پیشرو بوده و در حوزه فنی خودم، بینش و نگرش زنانه را پرورش دهم.» البته که این قسمت سخت و نه، بسیار سخت ماجراست. در واقع من به عنوان یک مهندس زن توانسته‌ام در دو مرحله تغییر اساسی در رویکرد جامعه به اشتغال زنان را ایجاد کنم. در مرحله اول قبول اشتغال زنان و در مرحله دوم، تثبیت جایگاه های شغلی برای آنان. اما هنوز کار من به عنوان یک مهندس زن به اتمام نرسیده است. حال باید اثرات خود را با دیدگاهی که در علوم مهندسی که از ابتدا به سمت و سوی نگاه مردانه بوده است بگذارم.

اما باز هم یک سوال اساسی؛ اصلا مگر اصول مهندسی دارای جنسیت است؟ مگر علم، به عنوان یک وجود قائم به ذات، مردانه و زنانه دارد؟ مثلا قوانین نیوتن برای مردان به گونه ای و برای زنان به گونه‌ای دیگر است؟ قوانین استاتیک در سازه‌های ساخت مردان با سازه‌های ساخت زنان متفاوت است؟ در قانون سیالات، برای سازه‌های آبی ساخت مردان، آب از بالا به پایین و در سازه‌های ساخت زنان آب از پایین به بالا می‌رود؟ همین قدر که این سوالات ساده انگارانه و دور از واقعیت هستند، نشان می‌دهد که باز هم مسئله از ذهنیت است و نه حقیقت. در واقع مانند دو پله اولی که زنان در اجتماع، در حوزه اشتغال و نوع فعالیت هایشان با تغییر ذهنیت، تغییر ایجاد کردند، در این مورد که پله آخر محسوب می‌شود نیز باید ذهنیت تغییر کند و این مهم برآورده نمی‌شود مگر با اتکای زنان به توانمندی‌ها و ظرافت‌های روحی خودشان.

ادامه دارد…

به قلم شهلا جهانبازی، ارشد مطالعات زنان دانشگاه الزهرا

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط