به گزارش متادخت، اعطای دورکاری به درخواست مادران باردار، یک سال کاهش در سن بازنشستگی به ازای هر فرزند، ضرورت وجود مهد کودک در ادارات و … همه آن حمایتهایی است که در قانون جوانی جمعیت و منشور کرامت مادری آمده؛ اما کدام یک از آنها اجرایی میشود؟
اینطور که در گزارشها آمده است، ۲۲ حمایت قانونی، در قوانین مختلف و در حوزه مادران شاغل دارای فرزند خردسال وجود دارد که میتواند بار سنیگنی از روی دوش مادران بردارد. اما با وجود همه این قوانین و موارد و بندهای حمایتی، همچنان مادران در میان مهدهای کودک و دغدغه شیردهی و شغل، مرخصی و درآمدشان معلق ماندهاند. پس این قوانین و این تکریمها چه زمانی قرار است از آنها حمایت کند و به معنای واقعی، آنها را تکریم کند؟ موضوعی که صالح قاسمی، دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت کشور هم به آن اشاره میکند و دلیل اجرایی نشدن برخی از این قوانین را اهتمام نداشتن مدیران به موضوع جدی مادرانگی میداند!
- به نظرتان تا به امروز، چه قدمهایی برای حمایت از مادران برداشته شده است؟
واقعیت این است که بخشهایی از مواد قانون جوانی جمعیت برای حمایت و تکریم مادران است؛ چه مادران خانهدار و چه مادران شاغل. البته که شخصا فکر میکنم وزن حمایت از مادران شاغل بیشتر است. در صورتی که میتوانست این حمایتها، تمرکز بیشتری بر عموم مادران یعنی مادران خانهدار باشد و احتمالا تاثیرگذاری بهتر و بیشتری در هم اصلاح وضعیت داشت. برای حمایت از مادران شاغل هم قوانینی از جمله انواع مرخصیها، دورکاریها، تسهیلات و … در نظر گرفته شده است.
- اما نگاهی به وضعیت فعلی مادران شاغل نشان میدهد که بخش قابل توجهی از این حمایتها به مرحله اجرا نرسیده است!
بله همینطور است؛ در واقع در حالی که روح حمایت و تکریم مادران در قانون وجود دارد، اما اغلب این قوانین هنوز اجرایی نشده است مگر به تعداد اندک!
- فکر میکنید این حمایتها و تکریم مادری، تغییری در افزایش تمایل جامعه به مادر شدن داشته است؟
در حال حاضر نمیشود به طور کامل آن را قضاوت کرد. حتما باید در یک درصد قابل قبول و معناداری اجرایی شود و بعد از اینکه چندین سال اجرایی شد، آنوقت بگوییم که آیا این قوانین تاثیرگذار بود یا خیر. البته که بررسی کلی آمار 1402 نسبت به 1401 نشان میدهد که با وجود اینکه میزان کلی تولد همچنان روند کاهشی دارد، اما نسبت تولد فرزندان سوم و چهارم و پنجم بیشتر شده است و شاید بتوان بخشی از این افزایش را به اجرایی شدن این قوانین حمایتی در تولد فرزندان بیشتر ارتباط داد. از طرف دیگر، تابوی داشتن فرزند سوم و چهار و پنجم کمی شکننده شده است. اما به هرحال، باید صبر کنیم و چند سال دیگر قضاوت بهتری از اثرگذاری این حمایتها در تمایل به فرزندآوری داشته باشیم.
- اما به نظر میرسد که این قوانین به تنهایی برای تکریم و حمایت مادران کافی نبوده و کافی نیستند؛ چه برسد به اینکه بخش قابل توجهی از آن هم به مرحله اجرا نرسیده است.
من هم با شما هم نظر هستم و این حمایتها را کافی نمیدانم. به نظر من تغییراتی جدی در قانون باید انجام شود و تمرکز بر حمایت از مادران خانهدار نیز باید بیشتر شود؛ از جمله بیمه مادران خانهدار، حمایتهای مالی و … که امیدوارم به زودی اصلاح شود و از آن مهمتر، حمایتهای در نظر گرفته شده، هرچه سریعتر به مرحله اجرا برسد.
- از موارد منشور کرامت مادری و البته قانون جوانی جمعیت، وجود مهدهای کودک در ادارات و دستگاهها است که میتواند انگیزه مادران را بسیار بالا ببرد؛ حمایتی که عملا وجود ندارد.
بله؛ متاسفانه قانون وجود مهدکودک، یکی از مصادیق تکریم مادران است که هرچه سریعتر باید اجرایی شود؛ چنانکه امروز معدود سازمان و دستگاهی است که چنین اتفاقی را رقم زده و یا مهدکودکی در داخل مجموعه ایجاد کردهاند و بیشتر این موضوع برونسپاری شده و به مهد خارج از مجموعه سپرده شده است. اما به طور کلی، در اغلب موارد، چنین اتفاقی رخ نداده است؛ در صورتی که اجرایی شدنش، تاثیر چشمگیری در بهبود وضعیت مادران شاغل خواهد داشت.
- اما دلیل اینکه این حمایتها هنوز عملی نشدهاند را چه میدانید؟
من مانع اصلی را نداشتن اهتمام جدی مدیران و متولیان میدانم؛ مسئولانی که همه فکر، وقت و برنامهشان بر روی نمایش و جلسات رسانهای است، اما آیینها و قوانین را جدی نمیگیرند. متاسفانه اینطور که معلوم است، قوانین جوانی جمعیت و تکریم مادران، در اولویت اجرایی مدیران اجرایی کشور به ویژه سازمان برنامه و بودجه نیست. بدیهی است که وقتی قدم مثبتی در این راستا نمیبینیم، این معنی به ما میرسد که عدم فهم اولویت برای متولیان امر رخ داده و جدیتی برایش وجود ندارد.
- در چنین شرایطی، به نظر میرسد، جایی برای گفتن از منشور کرامت مادری و حمایت از مادران وجود ندارد!
البته که اگر تکریم مادری و مادرانگی از جایگاه مناسبی برخودار باشد، تمایل به مادر شدن هم در جامعه بیشتر دیده میشود و رخ خواهد داد. آنچه مشخص است این است که تکریم مادری به این معنا است که بین زندگی فردی و شغلی مادران، تعادل و تناسبی درست ایجاد شود. در واقع اگر ما بتوانیم سیاستی اتخاذ و از آن مهمتر اجرایی کنیم که تعادل قابل قبولی میان زندگی فردی و مادرانگیهای فرد و زندگی اجتماعی و شغلی او ایجاد شود، میتوانیم از تکریم مادری و اجرایی شدن منشور کرامت مادری بگوییم.
- چشمانداز تکریم مادری را چطور میبینید؟
ما نیاز به آزمون و خطا دراین زمینه داریم و امیدوارم که در سالهای آینده، رویکرد حمایتی از مادران، با شدت و قوت بیشتری ادامه پیدا کند و به اهداف ایدهآلمان برسیم. واقعیت این است که ما با این حمایت نکردنها و اجرایی نشدن این تکریمها از مادر، حالا به جایی رسیدهایم که برخی از خانمها، مفهوم موفقیت را به درستی درک نکنند؛ چرا که ممکن است برخی شاغل بودن در یک شغل با جایگاه اجتماعی بسیار معمولی را موفقیت تلقی کنند اما مادر بودن و یا مادر چند فرزند بودن برایش موفقیت تلقی نمیشود در صورتی که اگر منشور کرامت مادری به معنای واقعی اجرایی شود، مفهوم موفقیت هم در نظرشان تغییراتی جدی خواهد کرد.