از فرهنگسازی تا حمایت بازماندگان؛ همه برای جان بخشیدن
از همان سال ۹۲ بود که اهدای عضو به کل کشور توسعه پیدا کرد و دو سال بعد هم با توجه به لزوم فرهنگسازی و مددکاری هرچه بیشتر، انجمن اهدا عضو ایرانیان راهاندازی شد.
انجمنی که به مدیرعاملی دکتر نجفی زاده اداره میشود و با فعالیتهایی در زمینههای مختلف در تلاش است تا ناجی جان انسانهای بیشتری باشد، زیرا در حال حاضر از میان ۵ تا ۸ هزار مرگ مغزی در طول سال، فقط اعضای بدن ۱۰۰۰ نفر اهدا میشود که باید با فرهنگسازی و استفاده از الگوهای دیگر کشورها، این آمار را بهبود بخشید.
دکتر نجفی زاده توضیح میدهد: «علاوه بر بحث فرهنگسازی، حمایت از خانوادههای اهداکننده از مهمترین اقداماتی است که انجمن اهدای عضو ایرانیان همواره در دستور کار داشته، زیرا در اغلب موارد، افرادی که دچار مرگ مغزی میشوند، از اقشار ضعیف جامعه هستند که از وسایل ایمن استفاده نمیکنند، بنابراین حمایت از خانوادههای آنها باید موردتوجه قرار گیرد.
ما در این راستا مباحثی چون اشتغالزایی، حمایت مالی برای راهاندازی کسبوکار، برقراری بیمههای تکمیلی، توجه به نیازهای روحی (کلاسهای سوگ درمانی، اردوهای تفریحی و…) و… را مدنظر قرار داده و با همراهی انجمنهای دیگر وارد عمل شدهایم.»
او اضافه میکند: «مثلاً اگر جایی دیدهایم خانمی به خیاطی علاقه دارد، از آموزش گرفته تا تهیه ابزار کار و ایجاد بازار فروش را برایش مهیا کردهایم و یا مثلاً برای فرد دیگری خانهای دوطبقه تهیه کردهایم تا در یک طبقه زندگی کند و در طبقه دیگر بقالی خودش را راه بیندازد.
بهواقع هدف ما از حمایت همواره این بوده که بهجای ماهی، ماهیگیری را به این افراد بیاموزیم تا بدون وابستگی مالی به دیگران، روی پای خودشان بایستد و رنج ازدستدادن سرپرست خانواده برایشان کمتر شود.»
ثبت نشان اهدای عضو روی کارتهای هویتی، مصوبهای که اجرا نشده!
شاید دشوارترین تصمیم زندگی آدمها همین باشد! رضایت به اهدای عضو عزیزترینی که مرگ مغزیاش محرز شده و حالا خانواده است و برزخی که آنها را دچار تردید میکند، اما این تردید وقتی در سریعترین زمان ممکن به اطمینانی محض تبدیل میشود که خانوادهها از کارت اهدای عضو عزیز خود اطلاع پیدا میکنند، بنابراین داشتن کارت اهدای عضو از مهمترین عوامل ترغیبکننده برای رضایت خانوادههاست و این درحالی است که بهرغم تمام فرهنگسازیها، فقط ۱۰ درصد مردم بزرگسال ایران کارت اهدای عضو دارند.
البته انجمن اهدای عضو راهکارهایی کاربردی برای افزایش این آمار دارد. مدیرعامل انجمن اهدای عضو ایرانیان میگوید: «در برخی کشورها ۶۸ درصد بزرگسالان نظرشان را در مورد اهدای عضو خود اعلام کردهاند، چون این نظرسنجی روی گواهینامه آنها ثبت میشود، اتفاقی که ما نیز مصوبه آن را از هیئت دولت گرفتهایم تا تمایل یا عدم تمایل به اهدای عضو بر روی گواهینامه، کارت ملی و بیمه فرد ثبت شود، اما متاسفانه این طرح اثربخش بهرغم پیگیریهای مداوم، هنوز به وهله اجرا درنیامده است، درحالیکه اگر این اتفاق بیفتد، روزانه شاهد پیوستن شمار زیادی از مردم به خانواده اهداکنندگان عضو هستیم و قاعدتاً پیوند اعضا از مرگهای مغزی نیز پیشرفت قابلتوجهی خواهد داشت.»
پدیده مرگ مغزی باید از کودکی آموزش داده شود
ایرانیها شهرهاند به ایثار و از خودگذشتگی که با این اوصاف احتمالاً با اجرای مصوبهای که دکتر نجفی زاده از آن صحبت میکند، افراد زیادی از جامعه برای اهدای عضو اعلام آمادگی خواهند کرد و بازماندگان نیز با آرامش خاطر بیشتری به اهدای عضو عزیز خود رضایت خواهند داد. نجفی زاده میگوید: «فرهنگ کشور ما، فرهنگ ایثار است.
من در خارج از کشور دیدهام که وقتی حادثهای برای کسی اتفاق میافتد، نهایت کاری که افراد انجام میدهند، اطلاع به پلیس و آمبولانس است اما در ایران همه میایستند و برای نجات جان فرد از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند، بنابراین با چنین فرهنگی، زمانی هم که فردی دچار مرگ مغزی میشود، بازماندگان او نمیگذارند اعضای بدن عزیزشان زیر خاک رود، بلکه ترجیح میدهند هم اعضای بدن عزیزشان را زنده نگه دارند و هم ناجی جان آدمهای دیگر باشند و ثواب جاریه برای او ایجاد کنند.
بهواقع این موضوع کاملاً بافرهنگ ما سازگاری دارد اما از طرفی با یک مسئله مهم یعنی وابستگی شدید عاطفی خانوادهها مواجه هستیم که این میتواند در اهدای عضو بازدارنده باشد.» او ادامه میدهد: «علت عدم اهدا در کل دنیا از جمله ایران، این است که خانوادهها فکر میکنند عزیزشان هنوز زنده است و اصطلاح این تفکر نیز نیاز به فرهنگسازی دارد. ما باید پدیده علمی مرگ مغزی را برای همه مردم جا بیندازیم و حتی در سنین ابتدایی برای بچهها اطلاعرسانی کنیم تا این همه عضو سالم به دلیل ناآگاهی زیر خاک نرود.»
منبع: فارس