متادخت | روایت‌هایی فراتر از اندیشه

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

جمعیت «سرمایه» است

گاهی برخی کشورها برای کاهش جمعیت برنامه ریزی می‌کنند، گاه برخی دیگر به ازدیاد جمعیت می پردازند. به چنین وضعیتی کنترل جمعیت می‌گویند. هر چند وجود جمعیت زیاد در یک کشور را می‌توان یک مزیت دانست؛ اما عوامل بسیاری در جمعیت کشورها دخیل است.

به گزارش متادخت، سیاست روز نوشت: جمعیت به معنی افرادی است که در یک ناحیه جغرافیایی مانند شهر یا کشور  زندگی می‌کنند. این مفهوم در جمعیت‌شناسی، تمام یا بخشی از ساکنان یک ناحیه را شامل می‌شود. به همه کسانی که به ‌طور پیوسته در این ناحیه جغرافیایی زندگی می‌کنند، جمعیت می‌گویند.  اهمیت جمعیت تا جایی است که حتی برای آن برنامه ریزی می‌شود. در دنیای کنونی به واسطه نوع نگاه حاکمیت‌ها به جمعیت، برنامه‌ریزی‌ها نیز متفاوت است.

گاهی برخی کشورها برای کاهش جمعیت برنامه ریزی می‌کنند، گاه برخی دیگر به ازدیاد جمعیت می پردازند. به چنین وضعیتی کنترل جمعیت می‌گویند. هر چند وجود جمعیت زیاد در یک کشور را می‌توان یک مزیت دانست؛ اما عوامل بسیاری در جمعیت کشورها دخیل است.

وسعت کشور
پهناور بودن کشور می‌تواند ‌یکی از عوامل ازدیاد جمعیت باشد، هر چه کشور بزرگ باشد جمعیت آن نیز ظرفیت ازدیاد را دارد، اما همین امر نیز خود وابسته به برخی مولفه‌ها است.

شرایط اقلیمی
الزاماً هر کشور پهناوری نمی‌تواند جمعیت زیاد داشته باشد چرا که شرایط آب و هوایی، منابع و امکانات آن در برنامه ریزی‌ها دخیل است. برای مثال می‌توان به روسیه اشاره کرد. این کشور ۱۷ میلیون کیلومتر مربع وسعت دارد اما جمعیت آن ۱۴۳ میلیون نفر است.شرایط آب و هوایی در کنترل جمعیت دخیل است هر چند این کشور از منابع نفت و گاز فراوان برخوردار است. در مقابل می‌توان به چین اشاره کرد، این کشور با کمی بیش از ۹ میلیون کیلومتر مربع وسعت نزدیک به ۱ میلیارد و ۵۰۰ میلیون نفر جمعیت دارد. شرایط آب و هوایی این کشور از روسیه بسیار مساعدتر است ضمن آن که چین همواره در زمینه کنترل جمعیت موفق عمل کرده و در مواقعی که با ازدیاد جمعیت روبرو بوده آن را کنترل کرده و در مواقعی که با کاهش روبرو گشته با سیاست‌ ازدیاد جمعیت کمبودها را جبران کرده است.

منابع و ثروت کشورها
همه کشورها به گونه‌ای دارای منابع و ثروت هستند این مؤلفه نیز می‌تواند در تعداد جمعیت به طور مستقیم دخیل باشد. کشورهایی با وسعت پایین در دنیا وجود دارد اما جمعیت آنها از بسیاری کشورهای همسطح و حتی از نظر وسعت بیشتر از خود، جمعیت بیشتری دارند.
برای مثال ایران خودمان را در نظر بگیریم. با وسعت بیش از ۱ میلیون و ۶۰۰ هزار کیلومتر مربع وسعت ۸۶ میلیون نفر جمعیت دارد در حالی که بر اساس برآوردهای کارشناسی گنجایش پذیرش ۱۵۰ میلیون نفر جمعیت را دارد. در مقابل کشوری مانند فرانسه ۶۹ میلیون نفر جمعیت دارد و وسعت آن نیز ۶۴۰ هزار کیلومتر مربع است. با توجه به توضیحاتی که داده شد، قطعاً برنامه ریزی برای کنترل جمعیت نیاز اساسی هر کشوری است.به واقع برای آن که یک جامعه بتواند به پویایی و رشد خود ادامه دهد باید در هر دوره به مقوله مهم جمعیت و کنترل آن بپردازد.  افزایش جمعیت و کاهش جمعیت در تعریف کنترل جمعیت نهادینه است.

چه عواملی باعث کاهش جمعیت می‌شود؟
روشن است که مسائل اقتصادی را می‌توان نخستین مؤلفه برای کاهش جمعیت دانست. البته در برخی مواقع برنامه‌هایی که برخی دولت‌ها برای کاهش جمعیت می‌بینند یکی از عواملی است که این اتفاق را رقم می‌زند. برای مثال در دهه ۷۰ دولت وقت در ایران برنامه سازمان جهانی بهداشت را اجرا کرد و جلوی رشد جمعیت را گرفت که یکی از اشتباهات بزرگ دولت وقت بود. از همان زمان کلید کاهش جمعیت در ایران زده شد و اکنون کشورمان دچار کاهش جمعیت و نرخ رشد است. با توجه به شرایط جمعیتی ایران، پیش بینی می‌شود در سال ۱۴۸۰ جمعیت ایران ۴۲ میلیون نفر خواهد شد که از میان آنها از هر چهار نفر دو نفر سالمند خواهد بود!
برای برون رفت از چالش جدی و ابر بحران کاهش جمعیت، قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت به تصویب رسید تا از این اتفاق ناگوار جلوگیری کند. در این قانون چندین دستگاه و وزارتخانه موظف به اجرای وظایفی هستند که به آنها محول شده است. حال با توجه به قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، چه باید کرد تا از بحران پیری جمعیت نجات پیدا کنیم؟ کشورهای مختلف در دنیا از ابزارهای زیادی برای رسیدن به این هدف استفاده می‌کنند در در قانون ما نیز دیده شده است اما بسته‌های تشویقی و اجرای قانون ضعیف است و یکی از دلایلی که تاکنون موفق نبوده همین مسئله است.

حمایت های گسترده مادی
همانطور که گفتیم مهمترین عامل برای جلوگیری از کاهش جمعیت مسائل اقتصادی است. این مسئله ارتباط مستقیم با بحث ازدواج، تشکیل خانواده و فرزندآوری دارد. ایران کشور فقیری نیست اما مشکل در نوع تقسیم ثروت است که باعث شده تا یک توازن در این زمینه وجود نداشته باشد. تا پیش از این، خانواده‌ها حتی با نبود امکانات امروزی، دارای چند فرزند بودند اما اکنون با وجود همه امکانات رفاهی هم بسیاری به یک فرزند فکر نمی‌کنند و حتی در اندیشه ازدواج نیستند. هر چند مسائل اقتصادی در این موضوع دخیل است اما درصد زیادی به مسائل فرهنگی و اجتماعی باز می‌گردد.
آیا به اندازه آن زمان که برای کاهش جمیعت در دهه ۷۰ کار انجام شد، برای افزایش جمعیت در حال حاضر کار فرهنگی و اجتماعی انجام شده است؟ باید توجه داشت که انجام هر قانون و برنامه‌ای نیازمند یک پیوست رسانه‌ای است که در قانون خانواده و جوانی جمعیت می‌بینیم که برنامه ریزان و قانوگذاران به این مقوله مهم توجهی نکرده‌اند. رسانه در هر قالبی تأثیر زیادی بر روی افکار عمومی دارد رسانه‌ها باید در زمینه قانون خانواده و جوانی جمعیت موظف به تولید محتوا شوند. بدون رسانه نمی‌توان در این زمینه به موفقیت رسید.

خطراتی که کاهش جمعیت به دنبال دارد
قطعاً کاهش جمعیت دارای خطرات جدی است از جمله کاهش و کمبود نیروی کار، کمبود در زمینه نیروی نظامی و تأمین ارتش، کاهش نیروی تحصیلکرده و باسواد، کمبود نیروی جوان و افزایش سالمندان و… که همه اینها چالش‌های جدی برای کشور است.
هم اکنون، پاکستان همسایه شرقی ایران با بیش از ۲۴۰ میلیون جمعیت که آن را در وسعت کمی بیش از ۸۸۱ هزار کیلومتر مربع جا داده است هم از نظر وسعت و هم از نظر منابع و ثروت با ایران قابل مقایسه نیست، اما این کشور سیاست افزایش جمعیت را در پیش گرفته است. همین کشور ۲۰ سال آینده بیش از ۵۰۰ میلیون نفر جمعیت خواهد داشت در حالی که جمعیت ایران در سال ۱۴۸۰ کمتر از ۵۰ میلیون نفر خواهد بود.
هرسال به طور میانگین در ایران حدود ۴۵۰ هزار مرگ به دلایل مختلف در کشور اتفاق می‌افتد. این درحالی است که تعداد تولد در کشور به یک میلیون در سال هم نمی‌رسد. با توجه به افزایش مرگ و میر و کاهش موالید است که زنگ خطر جمعیت در ایران به صدا درآمده و برای مقابله با این پدیده بسیار ناهنجار باید برنامه های کاربردی و دقیق اجرا شود که حتی فراتر از قانون خانواده و جوانی جمعیت باشد.

پدیده سقط جنین
پدیده سقط جنین در دنیا موضوع مهمی است و در خیلی از کشورهای اروپایی سقط ممنوع است. بررسی علت سقط، کاهش دغدغه‌ خانواده‌ها و میزان تقاضای سقط باید آسیب شناسی شود.طبق آمار۲۰۲۴ میلادی، ۷۳ میلیون سقط در دنیا به ثبت رسیده است. مطالعه‌ای در دانشگاه‌های علوم پزشکی کرمان و اراک انجام شد و نتیجه دلایل سقط در ایران به این ترتیب بیان شد که ۴۱ درصد مربوط به نخواستن فرزند بیشتر و ۲۱ درصد مشکلات مالی است و همچنین شیوع سقط در خانم‌هایی که همسرشان بیکار و شغل آزاد دارند، بیشتر است. برای پیگیری مسئله مهم جمعیت مسائلی زیادی وجود دارد که نیازمند طرح و بررسی است، مثل مرگ و میر، سقط جنین، مسائل اقتصادی و معیشتی که شامل؛ شغل، مسکن، درآمد، بهداشت و درمان، تحصیل و… می‌شود.

تغییر دیدگاه مردم
دیدگاه مردم باید نسبت به جوانی جمعیت، ازدواج و فرزندآوری تغییر کند. این تغییرات شامل،کاهش توقعات، ایجاد انگیزه برای ازدواج، انگیزه برای فرزندآوری، هشدار جدی برای آینده کشور، ترس از کهنسالی و تنهایی، هراس از هجمه بیگانگان و دشمنان و… می‌شود.
روشن است که برای اجرای قانون جمعیت خانواده و جوانی نمی‌توان در کوتاه مدت به نتیجه رسید و همه قوانین موجود در این سند باید در هر سال به طور مداوم اجرا شود و بر بسته های ایجاد انگیزش افزوده گردد تا بتوان چاله جمعیتی که می رود به چاه عمیق تبدیل شود پر کرد. بنا بر گفته کارشناسان، ایران تنها ۷ سال فرصت دارد تا از بحران کاهش جمعیت عبور کند.​

منبع: ایسنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط