متادخت | روایت‌هایی فراتر از اندیشه

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مال دیگری

من از تو مهریه سنگین خواستم؟ تو خودت اصرار کردی. حالا اگر خانواده من بفهمن من جوابشون چی بدم. اگر خواهر برادرت همون جوری که به گوش من رسوندن به گوش خانواده‌ام برسونن چی؟

به گزارش متادخت، سیما لبخندی محزون زد و گفت:

  • سیاوش به من دروغ گفتی؟ خواهرت دیروز زنگ زد با یه حالت تمسخر‌آمیزی گفت اون زمینی که مهریه من کردی مال تو نیست مال همه خواهر برادراته.

سیاوش عصبی گفت:

  • تورو خدا سیما به این چرندیات گوش نده، هر موقع ارث و میراث تقسیم کنن اون زمین می‌شه ارث من. اینا دست از سر من بر نمی‌دارن زنگ زده فقط واسه این که زندگی منو تو رو خراب کنن.

سیما بلند شد، کنار سیاوش نشست. دستش را روی زانوی او گذاشت و گفت:

  • من از تو مهریه سنگین خواستم؟ تو خودت اصرار کردی. حالا اگر خانواده من بفهمن من جوابشون چی بدم. اگر خواهر برادرت همون جوری که به گوش من رسوندن به گوش خانواده‌ام برسونن چی؟ اگر همه فکر کنن تو دروغ‌گویی! یا می‌خواستی سر ما رو کلاه بذاری… نمی‌دونم خیلی نگرانم. زنگ زدم از یه وکیل پرسیدم گفت عقدتون درسته ولی مهریه‌ات باطله مگر این که خواهر و برادرت رضایت بدن. اونا هم که رضایت بده نیستن.

سیاوش دستی لای موهایش کشید. شرمنده این همه ازخودگذشتگی سیما بود.

  • من می‌خواستم تو رو جلوی خانواده‌ات سر بلند کنم، به ارواح خاک بابام من نمی‌خواستم سر شما کلاه بذارم. گفتم ارث و میراث که تقسیم کردن من اون زمین ازشون می‌خرم، سیما منو ببخش الانم هر کاری تو بگی من می‌کنم باور کن فکرشم نمی‌کردم این طوری بشه و تو بفهمی.

سیما بلند شد از حرف‌های سیاوش را باور می‌کرد خوش قلب‌تر از آن بود که بخواهد سر او را کلاه بگذارد.

  • حالا نگران نباش خدا کمکمون می‌کنه.

 

پیوست:

ماده ۱۱۰۰ قانون مدنی: در صورتی که مهرالمسمی مجهول باشد یا مالیت نداشته باشد یا ملک غیر باشد در صورت اول و دوم، زن مستحق مهرالمثل خواهد ‌بود و در صورت سوم، مستحق مثل یا قیمت آن خواهد بود، مگر این که صاحب مال اجازه نماید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط