متادخت | روایت‌هایی فراتر از اندیشه

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اقتصاد نقطه قوت یا ضعف مرد در خانواده؟

مدیریت اقتصاد خانواده
نقطه اقتدار مرد باید مجدد به تکیه‌گاه و قوام بودن او در خانواده و جایگاهش در تامین امنیت که در دو بعد روانی و فیزیکی داخل و خارج از خانواده است، تغییر پیدا کند.

به گزارش متادخت، در یادداشت پیشین از قوامیت مرد و نقش حفاظت و امنیت او سخن گفتیم؛ امنیتی که در ساحات عاطفی و روانی داخل خانه و در ساحات حفاظت خارج از خانه تعریف می‌شود؛ حال قصد داریم از نقش اقتصادی مرد و نقش زن در کنار او سخن بگوییم.

باید همواره در تعریف زن و مرد انقلاب اسلامی به یاد داشته باشیم که این دو موجود عزیز و شریف فراتر از زندگی روزمره، آرمان‌های متعالی دارند، درنتیجه تنها همراهی و همدلی در کنار یکدیگر است که جامعه را به پیش می‌راند. از سوی دیگر خط‌کشی بر سر وظایف و مسئولیت‌ها نباید منجر به دعواهای حقوقی شده و اخلاق دینی و اسلامی نباید در حاشیه قرار گیرد.

راه رشد و حرکت به سمت تمدن نوین اسلامی، همراهی زنان و مردان را می‌طلبد و در این یادداشت ما نقطه تمرکز خود را بر نقش مردان گذاشتیم تا از سهم مردان برای پیشرفت جامعه اسلامی گفته باشیم؛ بلکه بتوانیم پوسته تحجر و تجدد را کنار زده و رنگ واقعی خانواده اسلامی را بهتر ببینیم.

اقتصاد در خانواده

 

اقتصاد خانواده و مسئولیت مرد

مطابق با اصول دینی و قانون خانواده در ایران اسلامی، مرد مسئول اقتصاد و معیشت خانواده است که در آیات و احادیث نیز بر این مسئله تصریح شده است. امام صادق (ع) در این خصوص می‌فرمایند:‌ «ضایع کردن اهل و عیال و شانه خالی کردن از قبول بار مسئولیت آن‌ها موجب هلاکت و نابودی مرد خواهد شد.»[1]

از سویی استقلال مالی برای زن نیز در اسلام به رسمیت شناخته شده است و درآمد زن متعلق به خود می‌باشد و مسئولیتی در قبال معیشت خانواده ندارد. اما وقتی کانون خانواده، بستری از محبت، همراهی و هم‌افقی باشد، زن می‌تواند با عبور از قوانین حاکم بر چارچوب خانواده و با میل و رغبت، به رفاه خانواده کمک کند.

این درحالتی ممکن خواهد بود که مرد پیشتر همراهی و محبت خود را در طول زندگی نشان داده باشد و لطف و همراهی زن در مسائل مالی را با نگاه مهر و نه وظیفه ارج نهد. اساسا در محیط خانواده زن و مرد باید بیش از آنکه به حق خود تاکید داشته باشند بر حق دیگری توجه کرده و بر وظایف خود توجه کنند. در این صورت اخلاق اسلامی بر زندگی حاکم می‌گردد و روابط در یک تعامل دوجانبه و بر محور وفاق پیش می‌رود.

 

اقتصاد جایگزین تدبیر مردانه در خانواده

در نگاه سنتی «مسئولیت» نقطه ثقل و اقتدار مرد را تشکیل می‌داد؛ مرد در جوامع گذشته عمده مسئولیت خانواده را برعهده داشت و زندگی اعضای خانواده را تدبیر می‌کرد. فرزندان از  پدر به واسطه جایگاه بزرگتری و مسئولیتش حرف‌شنوی داشتند و مردانگی با وجهی از تدبیر، ریش‌سفیدی و حلال مسائل بودن گره خورده بود.

با گذر زمان و تغییر ساختار فرزندسالار به جای مردسالار، جایگاه مرد دچار تغییر شد؛ در این راه جامعه مدرن به جای بازاندیشی و تغییر نقطه ثقل زندگی مردانه، اقتصاد را به عنوان بازوی اقتدار و قدرت مرد به او تحمیل نمود. اگر تا پیش از زیست مدرن مرد به واسطه قدرت حل مسئله و تدبیر و حکمتش مورد احترام بود در جامعه مدرن تمام بار مردانگی و جایگاه مرد در خانواده شرقی به اقتصاد گره خورده و رفته رفته مرد از سایر عرصه‌های مهم اثرگذاری خود فاصله گرفت.

بنابراین برای حفظ زندگی خانوادگی که مرد تنها قدرتش را در اقتصاد می‌دید، ناچار نسخه‌های منع زنان از استقلال مالی توسط برخی روانشناسان پیچیده شد که آن را پایه استحکام خانواده می‌دانستند. حال آن‌که با گذشت زمان و افزایش تعداد زنان مستقل و تحصیل‌کرده شاهد افزایش اشتغال زنان هستیم.

مرد و اقتصاد خانواده

 

مردان، تکیه‌گاه امن خانواده

در زندگی امروزی یکی از مواردی که در خانواده به شدت نیاز به بازاندیشی دارد همان تعاریف پیشین از نقطه ثقل و قدرت مرد است. مرد در خانواده به عنوان محور امنیت و محافظت همواره از خانواده حراست می‌کند بنابراین درک افراد از نقطه ثقل مرد از مسئله و قدرت مالی مرد که در شرایط بحران اقتصادی فشار مضاعفی را به آنان وارد می‌کند، باید تغییر کند و نقطه قدرت مرد به نقطه اثرگذاری اصلی وی که نقش حامی و تکیه‌گاه امن را برای خانواده دارد، بازگردد.

در نتیجه مرد اگرچه مطابق قانون اسلامی مسئول معیشت خانواده و اقتصاد و نیاز اقتصادی نیز یکی از پایه های مهم خانواده است، اما تمام هدف آن رفع نیاز مالی نیست و نمی‌شود نقش مرد را به همین یک مسئله خلاصه کرد؛ در عوض نقطه اقتدار مرد باید مجدد به تکیه‌گاه و قوام بودن او در خانواده و همچنین جایگاهش در تامین امنیت که در دو بعد روانی و فیزیکی مربوط به داخل و خارج از خانواده است، تغییر پیدا کند.

در این میان زن نیز با ایفای نقش محوریت روح‌بخشی و حمایت عاطفی از خانواده می‌تواند سختی‌ها و مشکلات ناشی از مسائل اقتصادی را بر خانواده هموار کند و مرد را بیش از پیش به مرکز خانواده و نقطه اثربخشی نزدیک کند. زن چه با کمک مالی برای تامین معاش و چه با مدیریت مصرف در خانواده می‌تواند فرصت نقش‌آفرینی مرد را در عرصه‌های تربیتی- عاطفی فرزندان و حمایتی- عاطفی همسر فراهم آورد. در چنین صورتی زن و مرد مکمل هم بوده و در عرصه‌های مختلف نقش‌آفرینی موثر خود را دارند.

 

 1. دعائم الاسلام، جلد دوم

 

✍🏻 به قلم زهرا سادات رضوی علوی؛ پژوهشگر مطالعات جنسیت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط