علی و فرشته در شرف ازدواج هستند که فرشته رازی
مرد جوانی که به قصد مهاجرت از همسرش جدا شده
همسرش به خانه آمده بود و او قصد داشت این
علی که عاشقانه همسرش را دوست دارد تصمیم میگیرد او
بیتا تصمیم میگیرد خانهای را که از پدرش به او
شکستن شیشه تمام تنش را به رعشه انداخت. بلند شد
فکر میکرد ازدواج با پسر عقب ماندهی خانواهای ثروتمند او
معصومه سالهاست که منتظر داشتن فرزند است بخاطر همین از