به گزارش متادخت، همانگونه که در قسمت اول در مورد زنان مهندس صحبت کردیم، مهمترین سوال در حال حاضر اثرات زنان مهندس در سازههای مهندسی (در همه علوم مهندسی) است.
چرا از ویژگیها و روحیات زنانه در سازههای مهندسی چیزی نمیبینیم؟
با توجه به ذهنیت اشاره شده، در قسمت قبل، میتوان به این عدم توازن در هماهنگی سازهها و ساختارهای مهندسی با روحیات نیمی از جامعه، زنان، پی برد. اما آیا زنان با توجه به ویژگیهای متفاوتی که در روحیات خود نسبت به مردان دارند توانستهاند و یا حتی میتوانند آن ویژگیها را در مهندسی تبیین و تلقین کنند؟ مطمئنا در حال حاضر نه تنها در ایران که در دنیا نیز به سختی میتوان به این مورد اشاره داشت و هنوز زنان مهندس در این حوزه موفقیت چندانی بدست نیاوردهاند. مهمترین و بارزترین نمود این اثرات در سازههای معماری و شهرسازی خود را نشان دادهاست. با توجه به ظرافتهای زنان و ویژگیهای ذاتی آنها در ریزبینی (بر خلاف کلیبینی مردانه) اما هنوز در سازههای معماری و شهری اثری از آن دیده نمیشود؛ انگار زنان نیز خود به این باور رسیدهاند که اصول ساخت و سازهای معماری به سبک فعلی طراحی و بدون نیازسنجی زنانه بی نقص و پذیرفته شده است. در حالی که حتی میتوان در ساخت خانهها و آپارتمانهای شهری به وضوح عدم نگرش به روحیات زنان (که بیشترین زمان را در خانه سپری میکنند) دید و اینجاست که مهندسان و معماران زن باید پیش قدم شده و با روحیه گلادیاتور گونهای، بنیانهای ساخت و معماری را به سبکی با دیدگاه زنانه تغییر دهند. چرا که آنها با ویژگیهای زنانه و روحیات پیچیده زنان، آگاهی بیشتری داشته و مطمئنا میتوانند اثرگذاری بسیاری در حوزه معماری داشته باشند. همین رویه در سایر حوزههای مهندسی نیز وجود دارد و میتواند با دیدگاه و نگرش زنانه، بسیاری از طرحها و ساختههای مهندسی را از وجوه سرد و خموده امروزی (که در اکثر تحقیقات به روحیه کلینگر مردانه مرتبط شده است) به سازههای پر روحیه و سرزندهای تبدیل و دنیا را برای زندگی سالمتر آماده کنند.
من، مهندس زن، میخواهم اثر خود را بگذارم
اشاره به یک مثال ملموس برای نزدیکتر شدن به این موضوع خالی از لطف نیست. دوستی داشتم که در مهندسی شیمی تحصیل کرده و در یکی از پتروشیمیهای کشور مشغول بکار بود. در صحبتهای خود به عنوان یک مهندس زن نکته بارزی را عنوان کرد: سرتیم طراحی این پتروشیمی که توسط یکی از بزرگترین شرکتهای این حوزه در دنیا طراحی شده بود، یک خانم بوده است؛ و به قدری در طراحی سازههای این پتروشیمی و حتی در راهروها و پلکانهای بین تاسیسات مختلف، دقت و ریزبینی انجام شده بود که فقط از یک زن تیزبین و ریزبین این حد از دقت در طراحی برمیآمد. به قول دوستم، هیچ پتروشیمی دیگری با این طراحی در کل کشور دیده نشده است. پس این نگاه زنانه حتی در ساخت یکی از مردانهترین سازههای مهندسی نیز میتواند تغییرات اساسی ایجاد کند. شاید نمونه وطنی این تغییر نگرش در مهندسی را بتوان در پل طبیعت و طراحی متفاوت آن مشاهده کرد.
لیلا عراقیان، به عنوان طراح اصلی این پل، سازهای متفاوت از سایر سازههای شهری را به منصه ظهور گذاشت. سازهای که حتی وقتی از بسیاری از مردم در مورد طراح آن، پرسیده شده است، گفتهاند “یک زن” بدون آنکه حتی طراح آن را بشناسند و این است اثرگذاری مشخصههای زنانه در طراحیهای مهندسی! بدون شک، مهندسان زن، که دو مرحله قبلی موانع موجود را پشت سرگذاشتهاند، در این حوزه نیز میتوانند سقف شیشهای را برداشته و جهان پیوند خورده با مهندسی صلب و سرد مردانه را با مهندسی منعطف و پر روح زنانه جایگزین کنند. تا حتی مردان نیز لذت بیشتری از زیست جهانی خود داشته باشند. بدون شک اگر ظرافت و روح زنانه در سازههای مهندسی رخنه کند، خود مردان نیز از اینکه سالها از این موهبت بزرگ دور بودهاند و از جهانی زیباتر و شادابتر محروم ماندهاند، شوکه خواهند شد!
پایان.
به قلم شهلا جهانبازی، ارشد مطالعات زنان دانشگاه الزهرا