فاطمه به تنهایی به میام کوملهها رفت تا همسرش اسیرش
معاویه ام@الخیر را به دربارش احضار کرده بود، زنی که
آمنه بیگم بی صبرانه منتظر بود تا خبر اتمام کتاب