متادخت | روایت‌هایی فراتر از اندیشه

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تقابل آگاهی و قوانین اجرایی نشده!

حسنی حلم
مهم‌تر از همه راهکارهای حقوقی در مشکلات خانواده، آموزش به دختران و پسران و در مرحله بعدی، به زوجین است.

به گزارش متادخت، روشن و واضح به نظر می‌رسد! اینکه در حوزه زنان و خانواده، ما با کمبود و یا نبود قانون مواجه نیستیم، بلکه ایراد وجود نداشتن ضمانت، برای اجرایی شدن همان قوانین است؛ موضوعی که حتی نیاز نیست دانش حقوقی داشته باشیم و کافی است سری در مسائل و دغدغه‌های اطرافیان‌مان بیندازیم و با مواردی روبرو شویم که قانون حق را به حقدار داده است اما در عمل، چنین حقی به حقدار نرسیده است! موضوعی که سمیه‌ سادات حسنی حلم، وکیل دادگستری، مشاور حقوقی و کنشگر حوزه زنان و خانواده هم در گفت و گو با متادخت بر آن تاکید دارد و از افزایش آگاهی نسبت به حقوق و در مقابل آن تکالیف، به عنوان تنها راه  در برابر ضعف اجرای قوانین می‌گوید.

 

  • تا به امروز، چندبار و چه تغییراتی در قانون مدنی به نفع زنان و خانواده رخ داده است؟

واقعیت را بخواهید، این اتفاق بارها افتاده است و قانون اصلاح شده است؛ از جمله درباره طلاق که آقا به محض اینکه اراده کند، طلاق جاری شود؛ موضوعی که بعد از انقلاب اصلاح شد. البته درست است که شاید این محتوا که در زمانی که مرد خواهان طلاق است، بعد از پروسه دادرسی و ایفای مسائل مالی خانوم، طلاق جاری شود همان محتوا است، اما حداقل ظاهری محترمانه‌تر و شکیل‌تر دارد. از این موارد اصلاحی باز هم وجود دارد؛ مثلا لایحه حمایت از خانواده که متمم قانون حمایت از خانواده است و نواقص و کمبودها در این لایحه جبران شده است. به طور کلی، اصلاح قوانین به تعدد صورت گرفته اما همچنان بسیاری از قوانین هستند که نیاز به اصلاح دارند و این محقق نمی‌شود مگر با مطالبه‌گری‌.

 

  • در موضوع طلاق به نظر می‌رسد در حالی که در قوانین شرع اسلام، به این مورد صراحتا اشاره شده است که زنان هم برای طلاق مورد فشار قرار نگیرند، اما عملا این اتفاق نمی‌افتد. چرا؟ قانونی برایش وجود ندارد یا اجرا نمی‌شود؟

اگر بخواهیم به طور واضح این موضوع را روشن کنیم، می‌توانیم به سه دسته از مشکلات عمده در این زمینه اشاره کنیم. اولین مورد، خلاء قانونی است؛ در واقع در برخی مسائل، ما یک قانون جامع و کامل نداریم. مثلا برای حمایت از زنان در برابر خشونت، قانون جامع و کاملی وجود نداشت. دسته دوم، آن مسائلی هستند که قانون برایش وجود دارد اما شفافیت لازم را ندارد. مانند چه؟ مانند مسئله حضانت یا حتی طلاق. مثلا یکی از این موارد، موضوع عسر و حرج است که در قانون مدنی به آن اشاره شده اما اثبات آن در واقعیت بسیار سخت است و به مسائل خصوصی بین زوجین و یا حتی روح و روانی باز می‌گردد که قابل اثبات در دادگاه نیست و تبدیل به پرونده‌هایی طولانی می‌شود. سومین دسته هم به مواردی اطلاق می‌گردد که قوانین و مواد خوبی برایش وجود دارد ولی متاسفانه ضمانت اجرایی ندارد. نمونه‌ آن قانون جوانی و جمعیت است که موارد بسیار خوبی برای رشد و معنوی و تحصیل و … مادر در نظر گرفته شده است اما در برخی و یا حتی بسیاری از موارد، عملا این حمایت‌ها اجرایی نمی‌شود.

 

  • طبیعتا این عدم وجود ضمانت اجرایی، همان قانون خوب را هم می‌پوشاند!

دقیقا همین‌طور است. به عنوان مثال، چند سال پیش الزام شد که در شعب خانواده، قاضی مشاور خانم حضور داشته باشد ولی این موضوع در برخی از شعب اجرایی شد و در بسیاری از شعب خیر… قانون بسیار درستی بود که نیازهای یک خانمی که به دادگاه مراجعه کرده را در نظر گرفته بود؛ اینکه یک خانم شاید نتواند همه مسائل و مشکلاتش را به دلیل حریم شخصی خودش برای یک قاضی مرد شرح بدهد و حتی اگر این کار را هم بکند، شاید یک قاضی مرد منصف هم نتواند درک و فهم درستی از مسائل زنان داشته باشد. در اینجا، قانون‌گذار این موضوع را فهمیده و پذیرفته که یک قاضی خانم می‌تواند درک بهتری از مسائل زنان داشته باشد و این مسئله را در قانون آورده است اما در عمل، هنوز خیلی از شعب، از چنین قانونی خوبی محروم هستند.

 

  • پس به طور کلی، عدم وجود قوانین، عدم شفافیت و عدم ضمانت اجرایی، سه معضل در قانونگذاری مدنی در حوزه زنان به شمار می‌روند.

بله همین‌طور است و شاید موضوع ضمانت اجرایی، نمود بیشتری هم داشته باشد! خانمی را تصور کنید که حضانت بچه را بر عهده دارد و قانون معین کرده است که مبلغ مشخصی، هرچند ناچیز، به عنوان هزینه‌ فرزند از همسر سابقش دریافت کند. اگر یک ماه و یا حتی چند ماه این پول پرداخت نشود، چه ضمانتی برای اجرایش وجود دارد؟ چه کسی باید پیگیر آن باشد؟ خود خانم! اگر شاغل است مرخصی بگیرد، اگر خانه‌دار است، از هزینه و وقت و اعصابش بگذارد که دنبال این حق طبیعی‌اش برود.

 

  • مهریه هم از این دسته معضل‌ها محسوب می‌شود؟

واقعیت این است که هم شرع مقدس و هم قانون مدنی، به صراحت از مهریه گفته است و از آن دسته موضوعاتی است که فخر ما در برابر مسائل زنانه غربی محسوب می‌شود؛ اما اجرایی شدنش بسیار سخت و طاقت‌فرسا شده است.

 

  • با اینکه قوانین صریحی برای مهریه و نفقه وجود دارد، اما اجرایی نمی‌شوند؛ یعنی خانم برای گرفتن مهریه‌ای که حکمش را از دادگاه دارد، عاجز شده است!

در این زمینه، من بخش زیادی از موانع و مشکلات را ناشی از ضعف فرهنگی می‌دانم. شما چند خانواده دیده‌اید که خانم این حق طبیعی‌اش را که از لحظه جاری شدن عقد می‌تواند دریافت کند، بدون مشکل و در عین خوبی و خوشی، بگیرد و باعث تنش نشده باشد؟ واقعیت این است که عده کمی از آقایان هستند که به این حقوق واقف‌اند و اگر آگاه هستند به آن عمل می‌کنند.

بله در موضوع مهریه، حکم اولیه به نفع خانوم است اما در اجرا به مشکل برخورد می‌کنیم چون یا آقا به اجبار پرداخت می‌کند، یا استطاعاتش را ندارد و مبلغ قسط‌بندی می‌شود و به کمترین حالت ممکن می‌رسد و یا استطاعتش را دارد ولی به هر طریقی، راهی پیدا می‌کند تا از زیر بار پرداخت آن، شانه خالی کند.

 

  • شما، راه چاره و تغییر را در چه می‌بینید؟

آموزش و آگاهی! در واقع مهمتر از همه راهکارهای حقوقی، آموزش به دختران و پسران و در مرحله بعدی، زوجین است. اگر ما از همان کودکی، دختران و پسران‌مان را با نقش‌های جنسیتی خودشان آشنا کنیم و از حقوق هرکدام در نقش‌های مختلف بگوییم، در بزرگسالی، کمتر با چنین مسائلی مواجه می‌شویم که بخواهیم حق و حقوق‌مان را از دادگاه‌ها و قانون بخواهیم. البته در این میان، نباید فراموش کنیم که در برابر هر حقوقی، تکلیفی داریم و یادآوری تکالیف هم می‌تواند بخش قابل توجهی از این مسائل را کم کند. در واقع اگر این آموزش‌ها در مدارس، در خانواده، جامعه، رسانه و … به بچه‌ها در سنین مختلف رشدی داده شود، با مسائل ابتدایی برای گرفتن حقوق بدیهی مواجه نخواهیم بود. آن‌وقت است که هم خانم از حقوقش آگاه است و هم آقا تکالیفش را می‌داند و برعکس!

 

  • منظور شما این است که اگر آگاهی وجود داشته باشد، سر و کار ما به قوانینی نمی‌افتد که ضعف داشته باشند و یا ضمانتی برای اجرا وجود نداشته باشد.

دقیقا همین‌طور است؛ چنانچه در بسیاری از موارد، همان مثل مهریه را کی داده و کی گرفته، همچنان برای بسیاری از افراد جامعه، معنا دارد و ناشی از عدم اگاهی است. آن‌وقت است که آقایی به ما مراجعه می‌کند و در حالی که هیچ‌وقت ده سکه با هم به عنوان پس‌انداز نداشته، حالا باید مهریه هزار سکه‌ای پرداخت کند و معتقد  است من هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم باید روزی آن را پرداخت کنم؛ موضوعی که از همان عدم آگاهی و دانش نشات می‌گیرد و شامل همه افراد می‌شود. هم دختری در یکی از روستاهای سیستان و بلوچستان و هم دخترانی در شمالی‌ترین منطقه پایتخت.

 

  • به نظر شما، وجود بخشی از این مشکلات، می‌تواند به دلیل عدم وجود یک نگاه با عینک زنانه به مسائل باشد؟

قطعا همین‌طور است. برای همین است که ما سال‌ها است که تاکید داریم و مطالبه داریم که در مجمع تشخیص مصلحت نظام، در شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا در مجامع تصمیم‌سازی مانند مجلس شورای اسلامی، شورای شهرها و … حتما باید خانم‌ها هم حضور داشته باشند. این در حالی است که ما اصلا نگاه جنسیتی نداریم و صرف حضور یک خانم برایمان اهمیت ندارد بلکه معتقدیم که آقایان، فهم بسیار کمتری از مسائل و دغدغه‌های زنانه دارند؛ همانطور که ما از مسائل مردانه، آگاهی کمتری داریم. ما معتقدیم که خانم‌ها باید در اجتماع حضور داشته باشند تا با عینک زنانه به مسائل نگاه کنند و درک بهتری برای دغدغه‌های سایر خانم‌ها وجود داشته باشد.

 

  • و برای آخرین سوال؛ در حال حاضر، بیشترین مشکل و دغدغه موکل‌های شما در چه زمینه‌ای است؟

شاید اگر این سوال را ده سال پیش از من می‌پرسیدید، از اعتیاد، مسائل اقتصادی و … در بین زن و شوهر نام می‌بردم اما حالا، شخصا مهم‌ترین مشکل را عدم تاب‌آوری خانم و آقا می‌دانم. در روزگار فعلی، خانم و آقا موقعیت خوبی دارند اما آنقدر درگیر آسیب‌های دیگر مانند ارتباطات قبل از ازدواج، فضای مجازی، مسائل جنسی جدید و… هستند که خوبی‌ها را فراموش می‌کنند و کارشان به دادگاه و همین قوانین می‌کشد.

 

  • و فکر می‌کنید در میان این مسائل، موضوعی وجود دارد که به دلیل عدم حمایت قانون از زن، زنان مورد ظلم واقع شده‌اند؟

ما سال‌ها است که فریاد می‌زنیم و بر بیمه مشاوره، روانشناسی، وکالت و … برای زنان تاکید داریم؛ چرا این مطالبه را داریم؟ چون دادگاه همیشه آخرین راه برای حل مشکلات است؛ جایی که همه تلاش‌ها شده و دیگر چاره‌ای وجود ندارد. این در حالی است که اگر زنان آگاهی کافی داشتند که مشاوری وجود دارد که می‌تواند به آن‌ها کمک کند و یا وکیلی هست که حقوق‌شان را برایشان یادآوری و زنده می‌کند، کمتر به موقعیت‌هایی که مورد ظلم واقع شوند می‌رسیدند. آگاهی، دسترسی و در مرحله بعد، امکان پرداخت هزینه مشاور، وکیل و… می‌تواند باعث شود که هر زمان که خانم احساس بدی را تجربه می‌کند، به آن مراجعه کند و دغدغه‌اش را حل کند. اما به دلیل نبود آگاهی و بیمه‌ای که از نظر معیشت، بتواند کمک‌حال او برای پرداخت هزینه‌ها باشد، باعث می‌شود یا به چنین راه‌حل‌هایی فکر نکند و یا آنقدر دیر باشد که دیگر مشکل فقط با دادگاه حل شود.

 

ممنون بابت وقتی که در اختیار ما گذاشتید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط