َپویا از دنیا رفته و حالا همسر و فرزندش برای
سمانه از حرفهای مادرش خسته بود، نمیخواست کسی در مورد
هی دندون رو جگرم گذاشتم چون جایی نداشتم برم اونم
عاشق بود. عاشق مردی که زن و بچه داشت و
ستاره تصمیم دارد بدون خواندم صیغه عقد با مجید ازدواج
دلش پیش راضیه گیر کرده بود. دوست داشت همین جا
تمام اطلاعاتی که به عاطفه داده بود اشتباه بود و
چند روزی از مرگ ستاره گذشته و مادر نامزدش که
داستان زندگی حسام و مینا روایت زوجی است که مورد
زوج جوانی که به سختی به هم رسیدهاند با هم