به گزارش متادخت، یکی از هدفهای اصلی والدین این است که بتوانند به فرزندانشان کمک کنند تا افراد مستقلی باشند و بدون حضور آنها از پس کارهای خود بر بیایند. بیشتر والدین بعد از 10 ثانیه نگاه صبورانه به کودکشان که در حال تلاش برای بستن بند کفشش است خم میشوند و بند کفش کودک را میبندد، یا اگر فرزندشان اشاره کوچیکی به دعوایی که با همکلاسیش داشته است بکند والدین سریع واکنش نشان میدهند. آنها نمیتوانند سکوت کنند و شکست خوردن فرزندانشان را ببنید.
والدین گمان میکنند بستن بند کفش و یا راهنمایی برای حل مشکل، مسئله ناخوشایندی نیست. بچهها کوچیک هستند و تجربه لازم را ندارند و احتیاج دارند که بزرگترها به آنها کمک کنند.
مشکل دقیقا در همین نقطه شکل میگیرد، وقتی شخصی دائماً به دیگران وابسته باشد احساسات مشخصی را بروز میدهد، آنها غالباً احساس بیارزشی، رنجش، ناامیدی و عصبانیت میکنند.
وجه دیگر ماجرا هم این جاست که وابسته بودن ممکن است به عناد و مخالفت هم منجر شود که این خود مسئله قابل تاملی است. برای این که کودکان مسقل باشند و به مرور احساس کاهش وابستگی در آنها شکل بگیرد راهکارهایی وجود دارد که دانستن آنها میتواند در مسیر والدگری راهنمای مناسبی باشد.
والدین باید کودکان را به استقلال تشویق کنند و در این مسیر اولین کار این است که به کودکان اجازه انتخاب بدهند. به طور مثال وقتی میخواهید برای کودکتان آب میوه بریزید از او بپرسید یک لیوان پر آب میوه میخواهد یا یه لیوان نصفه؟ یا وقتی میخواهد لباس بپوشد از او بپرسید که دوست دارد امروز لباس صورتی و یا بنفش را انتخاب کند. راهکار دوم این است که بابد برای تلاش کودک احترام قائل شد. مثلا وقتی او تلاش میکند در شیشه مربا را باز کند، بجای این که شیشه را بگیرید و خودتان در شیشه را باز کنید به او بگوید گاهی باز کردن در شیشه با انگشتها سخت است و بهتر است با یه قاشق ضربههای کوچکی روی در بزنی تا هوای شیشه خارج شده و راحتتر باز شود. در واقع زمانی که والدین به تلاش کودک احترام بگذارند او شجاعت دست و پنجه نرم کردن با مشکلات را پیدا میکند. راهکار سوم این که سوالات زیادی نپرسید مثلا زمانی که کودک از مدرسه به خانه میآید لازم نیست از تمام جزئیات سوال کنید پس به یک خوش آمد گویی ساده اکتفاء کنید.
مورد چهارم اینکه برای پاسخ به پرسش کودکان نباید عجله کرد و باید زمینه را مهیا نمود تا آنها خود به جواب پرسش خود برسند.
راهکار بعدی این است که که کودکان را برای یافتن منابع خارج از منزل ترغیب کنید به این معنا که اگر کودک پرسید که برای کار دستی روز دوشنبه باید چیکار کند؟ میتوان به او توصیه کرد تا نظر آقای همسایه را که یک نجار ماهر است جویا شود. در واقع کودکان باید بفهمند که دنیای آنها محدود به والدین نمیشود و در خارج از این محدوده آدمهای زیادی هستند که میتوانند روی کمکشان حساب کنند.
و مورد آخر این که هیچگاه نباید امید را از کودکان گرفت. اگر کودکی با ذوق به والدین خود میگوید که در آینده میخواهد مهندس شود اگر آنها در پاسخ بگویند با نمراتی که داری بهتر است فراموشش کنی، امید را در کودک خود کشتهاند. به جای این کار آنها را به داشتن رویا و گاهی رسیدن به رویاهایشان امیدوار کنید.