متادخت | روایت‌هایی فراتر از اندیشه

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

زنان؛ روایت های فراموش شده از زندگی شهدا

فعال فرهنگی با تاکید بر اهمیت معرفی زنان شاخص الگوی سوم در رسانه ها گفت: زمانی که درباره شهدا آثاری تولید می‌شود، بیشتر درباره خود او صحبت می‌شود و کمتر به نقش خانواده‌اش در رشد و شکل‌گیری شخصیت او و همسرش پرداخته می‌شود.

به گزارش متادخت،سعید رحیمی در گفت‌وگویی در رابطه با تأثیر فرهنگ‌های مختلف بر الگوی سوم زن، عنوان کرد: الگوی سوم زن پدیده‌ای جدا از فرهنگ‌ها و زندگی افراد نیست.

وی گفت: الگوی سوم زن بیان می‌کند که زن پیشران انقلاب اسلامی و کسی که میتواند هدایت عمومی جامعه را چه در انقلاب اسلامی ایران و چه در سایر تحولات اجتماعی به دست بگیرد. بانوی مسلمان ترازی است که نه تحت تأثیر سنت‌های شرقی و نه تحت تأثیر ابتذال غربی قرار می‌گیرد. البته در اینجا شرق نماد سنت است و نه اینکه همه سنت‌ها مربوط به شرق باشند غرب نیز نماد مدرنیته است، زیرا زن مدرن غربی بیشتر به سمت ابتذال رفته است.

مدرس حوزه افزود: الگوی سوم زن، سنتی که انفعال زن را در بر دارد کنار می زند و از سوی دیگر کارآمدی و فعالیت هایی نیز که ناشی از تبرج و ابتذال باشد را هم حذف می کند. در این الگو زن نقش اصیل خودش را که بر اساس باورهای اسلامی و چارچوب دین ایفا می‌کند.

وی با بیان اینکه فرهنگ‌ها با یکدیگر تفاوت‌ دارند اما این تفاوت ها، اصل و ریشه مولفه‌های الگوی سوم را تغییر نمی دهد، تصریح کرد: همان‌طور که دین در فرهنگ‌های مختلف وارد می‌شود با فرهنگ آن در آمیخته می شود، مثلا رسوم مسلمان هند، افغانستان، عراق و… با یکدیگر متفاوت است که این امر نشئت گرفته از تفاوت های فرهنگی است و این در حالی است که همه آن‌ها یک فصل مشترک مانند پایبندی به واجبات دین و اهمیت خانواده دارند.

رحیمی بیان کرد: الگوی سوم زن نیز همین گونه است و اصول ثابتی مانند خانواده‌مداری دارد که با توجه به فرهنگ های مختلف نوع بروز و ظهور آن متفاوت است، اما ماهیت الگوی سوم را تغییر نمی‌دهد.

وی گفت: وقتی تاریخ شفاهی زنان در فرهنگ ها و کشورهای مختلف را بررسی کنیم این مساله روشن می شود؛ مثلا در جامعه ایران که متشکل از اقوام و نژادهای مختلف ترک، فارس، عرب و لر است که زبان و فرهنگ مختلفی با یکدیگر دارند اما الگوهای بسیار خوبی پس از انقلاب اسلامی داشتند که نمونه هایی از الگوی سوم زن هستند.

فعال فرهنگی ادامه داد: برای مثال، بانوی سوسنگردی که حماسه‌ای در جنگ رقم می‌زند، نقش متفاوتی با یک بانوی تهرانی در جنگ دارد، اما این تفاوت ها در اصل الگوی سوم و بانوی تراز انقلاب بودن تفاوتی ندارد؛ زیرا اصول ثابتی دارند.

وی اظهار کرد: در تاریخ شفاهی زنان جامعه عرب نیز همین‌گونه است؛ به عنوان مثال، بنت الهدی صدر و دیگر بانوانی که در مسیر مبارزه با صدام در عراق بودند و سختی‌های متعددی را متحمل شدند نمونه ای از الگوی سوم زن هستند. اگرچه تاریخ شفاهی آنان به خوبی ثبت نشده است، اما اگر آن ها را بررسی کنیم، مشخص می‌شود که تفاوت‌های فرهنگی در اصل نقش‌آفرینی و تأثیرگذاری برای تحول اجتماعی تأثیری ندارد.

رحیمی گفت: الگوی سوم از ارزش‌های دینی نشأت می‌گیرد و در تقابل با فرهنگ‌ها قرار نمی‌گیرد، مگر اینکه فرهنگی وجود داشته باشد که زن را به انفعال بکشاند. به عنوان مثال، برخی سنت‌ها به قدری قوی هستند که امکان بروز عاملیت اجتماعی برای زنان ندارند یا نقش‌های خانوادگی زنان در آن به قدری سنگینی است که مانع از رسیدگی به نقش‌های اجتماعی‌ می‌شوند یا از سوی دیگر به قدری نقش های اجتماعی در آن زیاد است که مانع رسیدگی به خانواده می شود. این فرهنگ‌ها الگوی سوم را به مخاطره می‌اندازند و به اصل الگوی سوم لطمه می زند.

وی در رابطه با نقش رسانه گفت: ما در عصر رسانه زندگی می‌کنیم و رسانه قدرت دارد و همه‌ مسائل را تحت تأثیر قرار می‌دهد. رسانه ها اعم از کتاب، تصویر و… می‌توانند در ترویج الگوی سوم و معرفی بانوی تراز انقلاب اسلامی نقش محوری ایفا کند.

پژوهشگر تاریخ شفاهی با بیان اینکه معرفی الگوی سوم هرچه دقیق‌تر، درست‌تر و گسترده‌تر در ابعاد مختلف باشد، می‌تواند در شناساندن آن به افراد جامعه مؤثرتر باشد، اضافه کرد: رسانه می‌تواند نقش محوری و تأثیرگذاری در جامعه داشته باشد و این نقش هر روز بیشتر از قبل احساس می‌شود.

وی با تاکید بر اهمیت معرفی زنان شاخص الگوی سوم در رسانه ها تصریح کرد: به عنوان مثال، کمتر فیلم های با موضوعاتی مانند زنانی با روحیه انقلابی که به منویات امام جامعه توجه دارند به تصویر کشیده شده است یا آثاری زنان در آن به فعالیت‌ و دغدغه‌های اجتماعی دارند و در کنار آن خانواده مداری آنان نیز به تصویر کشیده شده باشد.

رحیمی افزود: معمولاً در اکثر فیلم‌ها، سوژه زنان با ایراداتی همراه است و حتی زمانی که به وجه انقلابی‌گری پرداخته می‌شود، این سوژه‌ها جذابیت چندانی ندارند و ممکن است باعث دور شدن مخاطب از آن یا عدم استقبال بیننده شود. اگر این مشکلات برطرف شود و فیلمسازان به این موضوعات توجه کنند، می‌توانند داستان‌های جذاب‌تری روایت کنند.

وی ادامه داد: مثلا بانوان زیادی بودند که فرزندان یا همسران شان در جنگ سوریه حضور داشتند برخی از این افراد حتی خانواده های شان اطلاعی نداشتند و فقط همسران آنان می‌دانستند که این سوژه بسیار جذاب و مهمی است که می‌توان به آن پرداخته شود.

مدرس حوزه اظهار کرد: زمانی که درباره شهدا آثاری تولید می‌شود، بیشتر درباره خود او صحبت می‌شود و کمتر به نقش خانواده‌اش در رشد و شکل‌گیری شخصیت او و همسرش پرداخته می‌شود. رسانه‌ها باید به این ابعاد نیز توجه کنند و روایتی دقیق‌تر از زندگی خانواده شهدا ارائه دهند.

 

منبع: خبرگزاری حوزه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط