شغلی که تعطیلی و حقوق ندارد

همه مشاغل ساعت کاری مشخصی دارند، الا خانه‌داری ‌که حرفه‌ای تمام‌وقت است، آن‌هم بدون مزد و بیمه و به دلیل ماهیتش، از «روز تعطیل»، «مرخصی»، «بازنشستگی» و دیگر مزایای یک شغل بی‌بهره است.

به گزارش متادخت، معمولا کار در خانه و اشتغال بیرون از منزل، به‌طور متعادل در دو کفه یک ترازو قرار نمی‌گیرند و از نگاه جامعه؛ خانه‌داری نوعی فعالیت در محیط خانه است که فایده چندانی بر آن مترتب نیست و نوعی بیکاری تلقی می‌شود. حال اینکه زنان خانه‌دار وظیفه معینی ندارند بلکه مجموعه‌ای از وظایف در زمینه مدیریت امور داخلی خانه، برنامه‌ریزی‌های خانواده و اختصاص وقت، انرژی و احساس برای رفع مشکلات و نیازهای عاطفی اعضای خانواده، برعهده آن‌هاست.

خانه‌داری یکی از مشاغلی است که تعداد زیادی از زنان در جهان به آن مشغولیت دارند. شغلی پرزحمت که لزوما هیچ دستمزد مستقیمی به آن تعلق نمی‌گیرد و گاه موجب وابستگی تمام و کمال زنان به دیگر اعضای خانواده می‌شود. به عبارت بهتر برای کار سخت و شبانه‌روزی خانه‌داری و فرزندپروری ما به ازای اجتماعی و اقتصادی دریافت نمی‌کنند. جامعه برای کار خانه و بچه‌داری ‌شأن اقتصادی قائل نیست و گاه مردان نیز فعالیت‌های انجام‌شده را کار مهمی ندانسته و وظیفه ذاتی زن قلمداد می‌کنند، بنابراین گروهی از پژوهشگران حوزه جامعه‌شناسی می‌گویند، «اگر دولت در ازای خانه‌داری و نگهداری از فرزندان به آن‌ها دستمزدی بدهد، نوعی ارزش‌گذاشتن برای کار خانگی محسوب می‌شود. این اتفاق در فرهنگ عمومی هم جایگاه خانه‌داری و فرزندپروری را به‌عنوان کار سخت و طاقت‌فرسای زنانه ارتقا می‌دهد.»

همواره یکی از مشکلات عمده زنان خانه‌دار عدم برخورداری از حق بیمه و بازنشستگی بوده است. در دهه هشتاد شمسی زمزمه‌هایی در خصوص تعیین بیمه برای زنان خانه‌دار به‌گوش رسید و بنا بود بودجه‌ای برای این موضوع تعیین شود. متولی این امر نیز سازمان بهزیستی معرفی شد. در برنامه‌ریزی‌های اولیه قرار بود بیمه زنان خانه‌دار به زنانی تعلق بگیرد که شاغل، دانشجو یا دانش‌آموز نباشند و سنشان بین ۲۲ تا ۶۰ سال باشد. در این طرح همچنین بنا بود زنان خانه‌دار پس از پرداخت ۲۰ سال پرداخت حق بیمه، مشمول حقوق بازنشستگی شوند. برنامه‌هایی که از آن زمان تاکنون هر از گاهی به صدر خبرها می‌آیند، اما هنوز به‌روشنی اعلام‌نشده که سرانجامشان به کجا رسیده و متولی‌ اجرای آن‌ها چه نهاد یا وزارتخانه‌ای است؟

سازمان بهزیستی در همان ابتدا از انجام تعهدات این نوع بیمه، اعلام ناتوانی کرد. طرح را به وزارت رفاه واگذار کردند؛ اما این وزارتخانه نیز اعلام کرد؛ اجرای چنین طرحی ساده نیست و بهتر است طرح بیمه زنان خانه‌دار به «بیمه زنان خانه‌دار نیازمند» تغییر کند. چون بر اساس طرح جدید زنانی تحت این پوشش قرار می‌گرفتند که بی‌سرپرست یا بیمار باشند.

در آخرین تغییرات در سال ۱۳۸۷ طرح پیشنهادی رنگ و بویی از اجرا گرفت. مصوبه‌ای از سوی هیئت‌مدیره سازمان تأمین‌اجتماعی صادر و مقرر شد خانه‌داری مشمول «مقررات بیمه صاحبان حِرَف و مشاغل آزاد» قرار بگیرد. به‌این‌ترتیب بیمه تأمین‌اجتماعی زنان خانه‌دار بر اساس ضوابط بیمه صاحبان حِرَف و مشاغل آزاد تعیین و به مرحله اجرا درآمد. در تیرماه سال ۱۳۹۹ نیز «مهدی شکوری»، مدیرکل امور بیمه‌شدگان سازمان تأمین‌اجتماعی، شرط سنی پذیرش تقاضا برای برخورداری از پوشش بیمه زنان خانه‌دار، چه زنان متأهل و چه مجرد را حداقل ۱۸ سال تمام و حداکثر ۵۰ سال اعلام کرد.

اما همچنان آمار مشخصی از اینکه چه تعداد از ۲۰ میلیون زن خانه‌دار ایرانی توانسته‌اند از بیمه مذکور استفاده کرده یا از حمایت مالی دولتی و امکان بازنشستگی برخوردار شوند، وجود ندارد.
محمدحسن زدا، قائم‌مقام پیشین سازمان تأمین اجتماعی، سال ۱۳۹۸ با انتشار مطلبی در اینستاگرام توضیح داده بود: «سازمان تأمین اجتماعی سه مدل بیمه را برای زنان خانه‌دار درنظر گرفته است. نوع اول با حق بیمه ۱۲ درصد است و شامل بازنشستگی می‌شود. نوع دوم با حق بیمه ۱۴ درصدی شامل بازنشستگی و فوت و نوع سوم که گرانترین است با حق بیمه ۱۸ درصدی شامل بازنشستگی، فوت و از کار افتادگی می‌شود. این در حالی است که درآمد ماهانه یک زن خانه‌دار در ایران که بیمه بازنشستگی دارد نزدیک به یک‌میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است.»

کارشناسان حوزه زنان و خانواده، بر این باورند که اگر بیمه زنان خانه‌دار به‌صورت خوداشتغالی مطرح شود ازنظر اقتصادی مفید است و پس از ۳۰ سال فرد بیمه‌شده می‌تواند از سنوات خدمت خود در دوران بازنشستگی با حداقل حقوق استفاده کند، بااین‌حال گوشزد می‌کنند که این بیمه پاسخگوی مناسبی برای بیمه درمانی نیست. نکته اینجاست که این نوع بیمه درواقع یک شغل در سایه است و خانه‌داری به‌عنوان یک شغل محسوب نمی‌شود و در واقع زنان در جامعه از جایگاه اجتماعی برخوردار نخواهند بود، بنابراین منزلت اجتماعی هم نخواهند داشت. ولی ازنظر فردی، امنیتی را در زمان بازنشستگی می‌دهد که از این نظر مفید خواهد بود.

برهمین اساس صاحبان بیمه‌های خصوصی در گفت‌وگو با «رسانه‌ها» می‌گویند، «پرداخت حق بیمه شرط اول بیمه‌گر است. اگر زنی درآمدی ندارد و حق بیمه‌اش را همسرش می‌پردازد، چنانچه زمانی همسر توانایی این کار را نداشته باشد، و یا همسرش فوت کند و نتواند حق بیمه را پرداخت کند پرونده وی باطل می‌شود پس در این صورت بیمه‌گذار سودی نکرده و از طرفی زن خانه‌دار هم پولی دستش را نخواهد گرفت. منطقی وجود ندارد زنی که درآمدی ندارد بیاید و یک حق بیمه‌ای بدهد تا در آینده بتواند از مزایا برخوردار باشد. این بیمه، حمایتی از سوی دولت ندارد و این بزرگترین ضعف آن است. نکته مهم این است که بیمه زنان خانه‌دار با عنوان‌های مختلف ازجمله بیمه عمر و بازنشستگی مطرح می‌شود و به فرد متقاضی با این عنوان تجاری فروخته می‌شود. باید این را بدانید که شرکت‌های بیمه دنبال تجارت هستند و سود خود را در نظر می‌گیرند. از سوی دیگر زنان خانه‌داری می‌توانند از این مزایا بیشتر استفاده ببرند که خیلی زود شروع به پرداخت حق بیمه کرده باشند. چون بیمه‌های عمر طوری ارائه می‌شوند که فرد باید ۱۰ تا ۱۵ سال حق بیمه پرداخت کرده باشد. از طرفی بیمه‌ها ازجمله بیمه ازکارافتادگی جزء این بیمه محسوب نمی‌شود و یک زن خانه‌دار نمی‌تواند از آن استفاده کند.»

ارزش اقتصادی کار زنان در خانه روشن نیست

یکی از مشکلاتی که زنان خانه‌دار با آن دست به گریبان‌اند، کارهای یکنواخت روزانه است. مانند نظافت، خرید، رسیدگی به امور بچه‌ها و مهمان‌داری. آن‌ها نه‌تنها غذا می‌پزند، بلکه این غذا با توجه به حساسیت‌ها و ذائقه غذایی خانواده، بیماری یا وضعیت سلامتشان، به شکل و نوع خاصی طبخ می‌شود. نکته مهم اینجاست که نوع فعالیت، میزان انرژی و ارزش اقتصادی کار آنان در خانه روشن نیست. آن‌ها برای انجام امور خانه پاداش کافی دریافت نمی‌کنند. اگر فرزندانی داشته باشند، از معاشرت باکیفیت مطلوب و موردنظرشان با دیگران محروم می‌شوند و گاه حتی رضایتمندی از زندگی زناشویی آن‌ها کاهش پیدا می‌کند.
اغلب زنان خانه‌دار می‌گویند شرایط برای آن‌ها به‌گونه‌ای پیش رفته که به سمت خانه و بچه‌داری تشویق شده‌اند؛ اما به‌مرور انگیزه‌های آن‌ها برای انجام دادن امور خانه کاهش‌یافته است و با گذر زمان نسبت به موقعیت و نقش خود احساس رضایت ندارند.
گروهی از روانشناسان معتقدند، نشانگرهای اختلالات روان در زنان خانه‌دار بیشتر است. مطابق بررسی‌های آنان در اغلب نقاط دنیا «نشانگرهای اختلالات اعصاب و روان مانند افسردگی در زنان شاغل بیشتر از زنان خانه‌دار است اما در ایران برعکس است و این شاخص‌ها در زنان خانه‌دار بالاتر است که نشان می‌دهد محیط خانه به یک اصلاح اساسی نیاز دارد تا زنان خانه‌دار که نقش مهمی را ایفا می‌کنند به این نقششان آگاه شده و به آنان احترام گذاشته شود.»

خانه‌داری از مهم‌ترین مشاغل محسوب می‌شود

«زنان خانه‌داری که تمام تلاش و توان خود را صرف خانواده، همسر و کودکان کرده‌اند و زنان شاغلی که هم‌زمان بار خانه‌داری و اشتغال را به دوش می‌کشند و درنتیجه درگیر فشارها و آسیب‌های روحی و جسمی زیادی گشته‌اند، غالبا احساس نارضایتی نسبت به موقعیت و نقش خوددارند. علت آن این است که نگاه مثبت تأیید کننده‌ای نسبت به زحماتشان درخانه دریافت نمی‌کنند. مهمترین چالش و مسئله‌ای که زنان خانه‌دار با آن مواجه می‌شوند، افسردگی است. آن‌ها ممکن است، تحت تأثیر عواملی مانند فشارهای روانی ناشی از توقعاتی که در ایفای نقش خانه‌داری از آنان می‌رود، کم‌اهمیت شمردن کار آن‌ها و عدم توجه و قدردانی نسبت به فعالیت‌های آنان در منزل و… دچار دل‌سردی از زندگی زناشویی و به‌تبع آن دچار روزمرگی و افسردگی شوند. طبق آمار سازمان جهانی بهداشت، افسردگی بیماری رایج در میان زنان است. در ایران هم شیوع اختلالات خلقی به‌ویژه در بین زنان، بیش از سایر اختلالات گزارش‌شده است. یکی از دلایل افسردگی زنان این است که در کارهای خانه پاداش کافی دریافت نمی‌کنند و یا به دلیل داشتن فرزند خردسال از معاشرت با دیگران محروم هستند. برعکس زمانی که در پایگاه اجتماعی بالاتری اشتغال دارند، کمتر از افسردگی رنج می‌برند.» این را بهناز شوشتری، کارشناس ارشد مطالعات زنان می‌گوید و علت نارضایتی بانوان خانه‌دار را این‌گونه تشریح می‌کند: «خانه‌داری در عرف عام، در مقابل اشتغال به‌کاربرده می‌شود. مراد از اشتغال، خروج از خانه و پرداختن به کاری معین در وقتی مشخص با حقوق و مزایای تعیین‌شده است اما زن خانه‌دار هم بیکار نیست، بلکه کارهای متعدد و گاه نقش‌های متعارضی دارد. در ایران، خانه‌داری نوعی حضور بی‌اجر و پاداش در محیط خانه دانسته شده که فایده چندانی بر آن مترتب نیست و نوعی بیکاری تلقی می‌شود. این نوع تلقی از مفهوم خانه‌داری، نتایجی دربردارد که قابل‌تأمل و بررسی است. اگر اشتغال را بر مبنای تعریفی که در لغت‌نامه دهخدا آمده به معنای پرداختن به کار و یا توجه قلبی به کسی یا کاری بدانیم، زن را محور اصلی تربیت انسان‌ها به شمارآوریم و خانه را اولین کانون تشکیل اجتماع که سعادت و شقاوت انسان‌ها در آن تعیین و رقم‌زده می‌شود بدانیم، در این صورت خانه‌داری از مهمترین اشتغالات محسوب می‌شود که کمتر کاری به اهمیت آن دیده می‌شود.» واضح است که زنان خانه‌دار در معرض خطر بیشتری در جهت تهدید کیفیت زندگی نسبت به زنان شاغل قرار دارند. همین‌طور رضایتمندی از روابط زناشویی در زنان شاغل بیشتر از زنان خانه‌دار است. زنان خانه‌دار گاها با مقایسه خود با زنان شاغل درگیر زمینه‌های سرخوردگی و ناامیدی می‌شوند اما از آن حیث که زنان خانه‌دار فاقد شبکه‌ و فضاهای اجتماعی برای طرح مسائل خود هستند، به نظر می‌رسد که بسیاری از مسائل مربوط به آن‌ها به‌صورت نامرئی و پنهان باقی می‌ماند. این مسئله به‌نوبه خود می‌تواند، زمینه‌های ناامیدی، افسردگی، سرخوردگی و فروتری را برای آن‌ها فراهم سازد. این مسئله می‌تواند در میزان کیفیت زندگی و تلقی آن‌ها از سطح کیفیت زندگی‌شان مؤثر باشد.

شوشتری بابیان اینکه در کشور ما خانه‌داری شغل محسوب نمی‌شود، می‌گوید: «زنان خانه‌دار با ارائه انواع خدمات مهم و ضروری، بیکار محسوب می‌شوند. آن‌هم با این استدلال که از خانه‌داری درآمدی حاصل نمی‌شود. از سوی دیگر خانه‌داری حتی ارزش‌افزوده نیز دارد؛ برای نمونه اگر یک ماه هزینه کارهایی که زن در خانه انجام می‌دهد، محاسبه و ارزش کارش مشخص شود، همه ما متوجه می‌شویم که خانه‌داری زن ارزش اقتصادی دارد. اگر فعالیت‌های داخلی در خانه براساس مزد و معادل این فعالیت‌ها در خارج از خانه، براساس قیمت این فعالیت‌ها در بازار محاسبه شود، مشخص می‌شود که نه‌تنها محصول نهایی تولیدی زنان در خانه باتوجه به زمان صرف شده برای آن بیش از دستمزد بازاری آنهاست بلکه در بیشتر دوران تولید خود بیش از دستمزد بازاری مردان است. ۲۵ تا ۴۰ درصد از ثروتی که در کشورهای صنعتی به دست می‌آید از ناحیه کار خانه‌داری است؛ بنابراین با نگاه اقتصادی خانه‌داری نوعی شغل و دارای ارزش مالی است زیرا گذشته از بررسی کیفی نقش خانه‌داری به‌عنوان محور تعلیم و تربیت، حضور زنان در خانه به معنای انجام برخی امور خدماتی است که ارزش اقتصادی دارد. بنابراین محاسبه کمی ارزش اقتصادی کار زنان در خانواده از اهمیت خاصی برخوردار است. تعریف کار بایستی عوض شود تا زنان خانه‌دار بیکار تلقی نشوند. کار باید به معنی هرفعالیتی در نظر گرفته شود که برایش انرژی صرف شود چه رسمی چه غیررسمی، مزدبگیر یا فی سبیل‌الله.»

جدا از سیاست‌های حمایتی تأمین اجتماعی از زنان خانه‌دار، باید هریک از اعضای خانواده به همان میزان که برای فعالیت‌های خارج از منزل ارزش قائل هستند، بادید احترام به وظایف زنان در منزل بنگرند، فعالیت زنان در داخل خانه را فعالیتی کاذب قلمداد نکنند، ارزش زمان و انرژی که مادر یا همسرشان برای کار خانه می‌گذارند را بدانند و به صورتی برنامه‌ریزی کنند که در کارهای منزل شریک و همراه آن‌ها باشند تا زنان خانه‌دار نیز بتوانند فرصت و امکانات لازم جهت فعالیت در عرصه‌های موردنظر خود در اجتماع و شکوفایی استعدادهایشان را بیابند، با فراغ خیال و آرامش خاطر به فعالیت‌های اجتماعی روی‌آورند و در جامعه حضور پیدا کنند و فعالیت‌هایی را انجام دهند چه فعالیت‌هایی که ارزش صرف اقتصادی داشته باشد و چه فعالیت‌هایی که باعث رشد شخصیت و شکوفایی استعدادهای آن‌ها شود. شوشتری، کارشناس ارشد مطالعات زنان با تأکید بر این موضوع می‌گوید: کار زنان خانه‌دار غالبا پنهان و نامحسوس بوده و در آمارگیری‌ها و حسابرسی‌های ملی به‌حساب نمی‌آید و نقش آن در اقتصاد و اجتماع به‌صورت کامل و صحیح تبیین نشده است. تلقی خانه‌داری به‌عنوان وظیفه که ریشه در تصورات قالبی جامعه ما دارد، مانع از آن است که سهم حقیقی این زحمات در موفقیت‌های فردی و اجتماعی تک‌تک اعضای خانواده در نظر گرفته شود تا علاوه بر دلگرمی زنان خانه‌دار نسبت به این فعالیت، توجه به ارزش‌هایی چون ایثار و فداکاری در فرهنگ عمومی، در بستر زندگی روزمره مهیا شود.

بنابراین خانه‌داری زنان از ابعاد مختلف باید محل توجه، سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی اجتماعی قرار گیرد، از منظر اقتصادی کار خانه‌داری زنان به سبب تولید ارزش‌افزوده اقتصادی، یک فعالیت اقتصادی محسوب می‌شود. زنان خانه‌دار بایستی فعال اقتصادی شناخته شوند و آن‌ها را بیکار محسوب نکنیم. نباید زنان در محاسبات ملی در رده بیکار محسوب شوند و باید آن‌ها را از این رده خارج کنیم. زنان با انجام فعالیت‌های خانه‌داری و تأثیر آن در ارزش‌افزوده به جهت سهم و نقش در اقتصاد ملی و تولید ناخالص داخلی به حمایت‌های اقتصادی و اجتماعی نیاز دارند.

منبع: رسالت

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط