به گزارش متادخت، دامپزشکی هنر بهره‌مندی از ابزار علم برای درمان دام‌هایی است که زندگی و معیشت افراد زیادی به آن‌ها وابسته است.

دامپزشکی هنر درمان مخلوقاتی از خداوند است که شاید زبان گویایی برای بیان دردهای خود نداشته باشند، ولی دامپزشک با تمام توان برای درمان این مخلوقات وقت می‌گذارد و کمک می‌کند.

فاطمه رهبر، اولین بانوی واکسیناتور استان ایلام است. همین امر بهانه‌ای شد به سراغ او برویم تا نقاط فراز و فرود کارش را جویا شویم.

«چگونه به دامپزشکی علاقه‌مند شدید؟»
_ مقام معظم رهبری مدظله العالی همواره در فرمایشاتشان جوانان را خطاب قرار داده‌اند و فرموده‌اند (چشم امید من به شما جوانان است و اگر زمام اداره بخش‌های گوناگون کشور به جوانان مومن و انقلابی و دانا و کاردان که بحمدالله کم نیستند سپرده شود، این امید برآورده خواهد شد، انشاالله) من هم همانند دیگر جوانان انقلابی و بسیجی همواره فرمایشات رهبر فرزانه‌مان را سرلوحه زندگی و امور کاری خود قرار داده و سعی کرده‌ام به آنها جامه عمل بپوشانم.
بر همین اساس به عنوان یک بانوی پیشگام در عرصه واکسیناسیون دام و طیور در طرح‌های برون‌سپاری ماده ۸۸ سازمان دامپزشکی کشور گام گذاشتم و افتخار خدمتگزاری به عشایر در روستاهای محروم و دور افتاده شهرستان ایوانغرب از توابع استان ایلام را داشته و دارم.
همانگونه که امام خمینی (ره) فرمودند: عشایر ذخایر انقلابند، من هم بر خود می‌بالم که خدمتگذاری به عشایر نصیبم شده است.
بنده از ابتدا با علاقه، رشته دامپزشکی را انتخاب کردم، زیرا دامپزشکی از جمله رشته‌هایی است که با اسلام و ایمان عجین شده است.
توصیه‌های فراوان قرآن کریم و روایات مبنی بر لزوم رعایت حقوق حیوانات و فراهم آوردن آسایش حیوانات از یک سو و دستورات صریح اولویت‌‌دهی فراوان اسلام درباره ایمنی و سلامت مواد غذایی از سوی دیگر اهمیت این رشته را پررنگ‌تر می‌کند.

«ورودی چه سالی و کدام دانشگاه هستید؟»
_ ورودی سال ۱۳۹۹ دانشجو دوره روزانه

«بعد از فارغ التحصیلی برنامه شما چه بود؟»
_ بنده با توجه به تحصیل در مقطع لیسانس رشته دامپزشکی از همان دوران دانشجویی دغدغه خدمتگذاری و کار مرتبط با رشته‌ی تحصیلیم را داشته‌ام، از این رو چندین بار به اداره دامپزشکی استان و شهرستان مراجعه کردم تا موفق به دریافت مجوز مایه‌کوبی شده و بعد از کسب مجوز، به‌صورت داوطلبانه و زیر نظر دامپزشکی شهرستان مشغول به کار واکسیناسیون شدم.

«در حال حاضر کار شما چیست و واکسیناسیون چه دام‌هایی را انجام می‌دهید؟»
_ بنده شاغل نیستم و فقط به‌صورت داوطلبانه و از روی علاقه‌مندی در طرح‌های برون‌سپاری ماده ۸۸ واکسیناسیون‌ دام و طیور همکاری می‌کنم.

«تاکنون چند دام را واکسیناسیون کرده‌اید؟»
_ تاکنون بالغ بر۴۰ هزار راس گوسفند و بز تحت عنوان واکسن تب برفکی و ۱۰ هزار قطعه طیور تحت عنوان واکسن نیوکاسل را واکسینه کرده‌ام.

«به لحاظ فیزیکی کار برای شما سخت نیست منظور این است که حیوانات به شما آسیب می‌رسانند یا خیر؟»
_ بنده همواره در تلاش بوده‌ام تا بتوانم با رعایت تمام نکات علمی، مهارتی و بهداشتی، کارم را به بهترین نحو ممکن انجام دهم، بسیار پیش آمده که در حین کار آسیب جسمی ببینم و زخمی شوم یا اینکه روزهایی که در اوج گرمای تابستان و یا سرمای زمستان از صبح زود تا عصر کار واکسیناسیون چندین هزار رأس را در روستاها برای عشایر دورافتاده به اتمام رسانده‌ام و درحالی‌که از فرط خستگی نایی برایم نمی‌ماند، هیچگاه ناامید نشده و با توجه به علاقه و پشتکارم، دست از کار و تلاش برنداشتم.
کار بسیار سخت و پر مشقتی است و بارها و بارها از ناحیه کمر و دست و پا و حتی سر آسیب جسمی دیده و زخمی شده‌ام چون مهار صحیح و کامل دام نکته مهمی برای آسیب نرساندن به واکسیناتور است ولی خیلی پیش می‌آمد که دامدار، پیرمرد و پیرزنی تنها بوده که توانایی جسمی مهار دام را نداشته و بنده خودم مجبور بوده هم به آنها کمک کرده و تا حدودی دام را مهار کرده و هم واکسیناسیون را انجام دهم.

«آیا از انتخاب این رشته پشیمان شده‌اید؟»
_ با وجود اینکه رشته دامپزشکی، سختی شغل و همچنین عدم وجود منزلت اجتماعی متناسب با نوع و اهمیت فعالیت‌های انجام شده توسط دامپزشکان و پیرادامپزشکان، که موجب دلسردی بسیار می‌شود، ولی به دلیل علاقه‌ی شخصی خودم اگر به عقب برگردم باز هم این رشته را انتخاب می‌کنم.

«ساعت مشخصی برای کار دارید؟»
_ خیر، ساعت کاری مشخصی ندارم و ساعت کاری ما بستگی ب آمادگی دامداران و هماهنگ کردن با آن‌ها بوده ولی به‌صورت کلی برای دامداران روستایی و برای دامدارانی که عشایر هستند از صبح زود تا عصر کارمان طول می‌کشد چون عشایر در مناطقی صعب‌العبور و با مسافت خیلی دورتر از شهر و روستا مستقر هستند.

«ازدواج کردید بله یا خیر؟»
_ بله متاهلم، ولی فرزند ندارم

« مشکلات شغل برای شما؟»
_ نداشتن امنیت شغلی و انجام کار به شدت سخت و سنگین با درآمد خیلی خیلی ناچیز، به گونه‌ای که مبلغی که به عنوان دستمزد می‌گیرم، حتی کفاف هزینه رفت‌وآمد من را نمی‌دهد، چه برسد به زحمت و سختی‌ها و آسیب‌هایی که من در این مسیر کشیده‌ام و من به‌صورت داوطلبانه و صرفاً براساس علاقه این کار را انجام می‌دهم.

«دید مردم به دامپزشک زن چگونه است؟»
_ من خودم این انتظار را داشتم که دید مردم به رشته‌ی دامپزشکی حداقل در استان ما چون عمده مردم ما دامدار و دامپرور هستن و یک شغل مردانه هست خوب نباشد، ولی از وقتی که من شروع به کار کرده‌ام با واکنش منفی مواجه نشده و دیدگاه مردم که این شغل حتماً یک شغل مردانه است هم تا حدودی تغییر کرده است، چه بسا دامدارانی هم بوده‌اند که کار من را بیشتر از سایر واکسیناتورهای آقا مورد قبول و تأییدشان دانسته‌اند.

«خاطره خوب و بد خود را از دامپزشکی بگویید؟»
_ یکی از خاطره‌های تلخ من مربوط به زمانی می‌شود که برای واکسن تب برفکی به خدمت تعدادی از عشایر منطقه سراب ایوان رفته بودم که یکی از عشایران منطقه حدود ۴۰۰ راس هم گوسفند و بز داشت و فقط ۲ خانم و یک پسر بچه بودند که گوسفندها را مهار کنند و هیچ کمکی دیگری نداشتند، چون تعداد دام‌ها زیاد بود حتی با کمک من هم آن‌ها از مهار کردن گوسفندان بسیار خسته شدند و در حین کار چون دام‌ها خوب مهار نمی‌شدند یکی از گوسفندان با سرش به صورت من ضربه‌ای وارد کرد که خوشبختانه چون ضربه‌ی محکمی نبود آسیبی به من وارد نشد ولی در ادامه باز هم یکی دیگر از گوسفندان حین مهار شدن به هوا پرید با سمش به بینی یکی از خانم‌ها که تقریبا ۵۰_۶۰ ساله بود زد و متاسفانه دماغش شکست، صحنه خیلی دلخراش و ناراحت کننده‌ای بود و بنده هم بسیار متاثر شدم.
هرچقدر اصرار کردم همراه من بیاید تا او را به بیمارستان برسانم قبول نکردند و با وجود درد زیاد فکر می‌کردند مشکل خاصی نیست و بعد هم ادعا کردند کسی نیست که اینجا مراقب گوسفندان باشد و صبر کردند تا بقیه اعضای خانواده‌شان بیاید و بعد ایشان به بیمارستان مراجعه کنند، بعداً که جویای احوال ایشان شدم گفتند که همراه سایر اعضای خانواده به بیمارستان مراجعه و شکستگی تایید شده و تحت عمل جراحی قرار گرفته‌اند.

حرف آخر…
_ انتظار دارم که مسئولین دامپزشکی استان از من حمایت و پشتیبانی کنند. بنده علاقمندم که با توجه به توانایی و پشتکاری که از خود سراغ دارم نه تنها در حوزه واکسیناسیون بلکه در بخش‌های دیگر حوزه دامپزشکی خصوصاً اداره دامپزشکی افتخار خدمت به مردم شریف استان را داشته باشم و امیدوارم از سوی مسئولین مورد حمایت و پشتیبانی قرار گیرم و این حمایت صرفاً در حد حرف نباشد و به آن جامع عمل بپوشانند.

درست است که مشکلات همواره وجود داشته، اما این امر هیچ گاه نتوانسته کار یک دامپزشک را تحت‌‌الشعاع قرار دهد؛ کاری که برای مظلوم ترین مخلوقات خداوند انجام می‌شود.

منبع: فارس