مادر ۴ فرزندی که وسواس‌ها مانع فرزندآوری‌اش نشد

همیشه خودش را مادر ۴ فرزند تصور می‌کرد اما همسرش تمایل چندانی برای این اتفاق نداشت، تا اینکه پای تاکیدات رهبر انقلاب به میان آمد و راه برای تحقق رؤیاهایش هموار شد.

به گزارش متادخت ، وقتی برای اولین بار می‌خواهیم با یک خانواده چند فرزندی قرار مصاحبه بگذاریم، یک عذاب وجدان زیر پوستی به سراغمان می‌آید که مبادا برنامه روتین زندگیشان را به هم بریزیم اما همین که تماس برقرار می‌شود و آرامش را در صدایشان می‌شنویم، خیالمان راحت می‌شود که آن‌ها ابدا بیدی نیستند که با این بادها بلرزند و مدیریت زندگی را به دست گرفته‌اند و از پس هر کار خارج از برنامه‌ای هم برمی آیند؛ حتی اگر قرار باشد ساعتی پای تلفن به مصاحبه بنشینند و خبری از سر و صدای بچه‌ها نباشد.
سوژه امروزمان خانواده صادقی از نسلی دهه شصتی است که سال ۹۰ ازدواج کرده‌اند و حالا با ۴ فرزند، زندگی جذابی را تجربه می‌کنند. فاطمه صداقت و مصطفی صادقی زوج روایت ما معتقدند نباید کمال گرایی‌های اقتصادی و وسواس‌های فرزندپروری امروزی، باعث کاهش فرزندآوری در خانواده‌های ایرانی شود.
۴ فرزندی؛ رویایی که محقق شد
در خانواده‌ای پرجمعیت بزرگ شده بود و با وجود ۵ خواهر و برادر، عاشق بچه بود. مثل خیلی از دختران هم سن و سال خود تصوراتی برای آینده‌اش داشت. در رویاهایش خود را مادر ۲ پسر و ۲ دختر می‌دید، هرچند که وقتی ازدواج کرد همسرش با بچه زیاد موافق نبود و می‌گفت: «همین که یک بچه را بتوانیم خوب تربیت کنیم، کافی است»؛ اما بعدتر شرایط طور دیگری رقم خورد و رویای این مادر به حقیقت نزدیک‌تر شد. فاطمه صداقت می‌گوید: «در همان سال‌های اول ازدواجمان با توجه به تاکیدات رهبری روی بحث جمعیت و شرایط بحرانی کشورمان، نظر همسرم کاملا تغییر کرد و حالا دیگر او هم اصرار داشت که تعداد بچه‌هایمان زیاد باشد که لطف خدا شامل حالمان شد و زینب خانم، زهراخانم، ضحی خانم و علی آقا به ترتیب در سال‌های ۹۲.۹۶، ۹۹ و ۱۴۰۱ به جمع ما اضافه شدند. بعد از تولد بچه‌ها نیز همسرم همیشه پای ثابت بچه داری بود و الان هم هرجایی می‌رویم، برای مراقبت از آن‌ها تقسیم کار می‌کنیم تا به همگی خوش بگذرد.»
او ادامه می‌دهد: «البته در بحث فرزندآوری نباید نقش بزرگترها را نادیده گرفت. مثلا مادر خود من که خیلی هم بچه دوست هستند، همیشه بچه‌های خود را به داشتن فرزندان بیشتر تشویق می‌کردند که قطعا روی تصمیم ما هم تاثیرگذار بودند و الان هم من و هم خواهرم، ۴ فرزند همسن و سال داریم و مادرم هم از این اتفاق بسیار خوشحالند. گاها برخی اقوام به ایشان خرده می‌گیرند اما مادرم معتقدند نسل شیعه باید زیاد شود و تاکیدات رهبری روی زمین نماند. با اینکه خودشان مریض احوالند اما می‌گویند وقتی نوه‌ها دور و برشان را می‌گیرند، حالشان بهتر است؛ البته ما هم رعایت حالشان را می‌کنیم و با کوتاه کردن تایم حضورمان مانع خستگیشان می‌شویم.»
در رسالتی چون فرزندآوری، معیار شرایط اقتصادی نیست
داشتن فلان خانه و فلان شرایط اقتصادی، یکی از مهمترین معیارهای زوج‌های امروزی برای فرزنددار شدن است که همین هم باعث می‌شود بسیاری از خانواده‌ها سال‌ها از فرزندآوری دوری کرده و خواسته و ناخواسته برای همیشه به نداشتن بچه و یا تک فرزندی تن بدهند. معیاری که در خانواده‌های چند فرزندی به عنوان ارزش محسوب نمی‌شود و درعوض، داشتن خانواده‌ای شاد و پرجمعیت برایشان معیار است. درست مثل خانواده صادقی که حتی از خودشان خانه‌ای ندارند و در خانه سازمانی زندگی می‌کنند.
فاطمه خانم می‌گوید: «بالاخره هر چیزی سختی خودش را دارد اما هدفی که داریم بر هر نوع سختی می‌چربد. مثلا خود ما تا همین شش ماه پیش در خانه‌ای کوچک زندگی می‌کردیم و در چنین شرایطی ۴ فرزند آوردیم، تا اینکه به لطف خدا شرایط مهیا شد و بالاخره منزل بزرگتری دراختیارمان گذاشتند. البته به تازگی هم برای دریافت زمین در طرح جوانی جمعیت اقدام کرده و منتظر نتیجه هستیم، اما به هرحال تحت هر شرایطی که باشیم، توکلمان به خداست و خیالمان راحت که خداوند هوایمان را دارد. متاسفانه همه اینطور فکر نمی‌کنند و حتی آن‌هایی که برای انقلاب سینه سپر کرده و مقید به امر رهبری هستند، در عمل درجا می‌زنند و فرصت‌های باروری را از دست می‌دهند، چون فکر می‌کنند تا به شرایط ایده آل اقتصادی نرسیده اند، نباید بچه دار شوند!»
بانوی تحصیلکرده‌ای که اولویت اولش مادری کردن است
طبیعتا قبول مسئولیت ۴ فرزند و مدیریت تمام شرایط، کار آسانی نیست اما نابرده رنج، گنج میسر نمی‌شود! فاطمه خانم می‌گوید: «شکی نیست که چندفرزندی و تولد بچه‌ها با فاصله سنی کم، سختی‌هایی را به والدین خصوصا مادر از لحاظ جسمی و روحی تحمیل می‌کند اما واقعا این سختی‌ها زودگذر است و بچه‌ها خیلی زود از آب و گل درمی آیند.هرچه هم فاصله سنی کمتر باشد، بهتر است، چون با هم بزرگ می‌شوند، نیازهای مشترکی دارند و هم بازی‌های خوبی برای هم هستند.»
دوتا از بچه‌ها دبستانی‌اند و دوتای دیگر در اوج شیطنت و بازیگوشی، اما فاطمه خانم بدون آنکه از پرستار کمک بگیرد و یا بچه‌ها را به مهد بفرستد، به عنوان مادری تمام عیار، همه وقتش را برای بچه‌ها گذاشته و طوری زمانبندی می‌کند که به نیاز تک تک فرزندان رسیدگی کند و تنشی در خانه به وجود نیاید. مادری که لیسانس الهیات دارد و اضافه بر آن، طراحی لباس خوانده، اما با تمام این‌ها مادری کردن برایش در اولویت است. خودش می‌گوید: «با اینکه چندسال پیش برند خودم را راه انداخته و فروش مجازی داشتم اما با تولد علی آقا، کارم را متوقف کردم چون اعتقاد داشتم فعلا رسالت من مادری کردن و تربیت بچه هاست تا کمی از آب و گل درآیند و بتوانم هدفم در زمینه طراحی پوشاک اسلامی را دنبال کنم. خصوصا اینکه خودم هم دیگر دختر نوجوان دارم و با اوضاع فعلی حجاب، دلم می‌خواهد تمرکزم را روی پوشاک نوجوان گذاشته و قدمی موثر در این راه بردارم.»
برای بچه‌ها کم نمی‌گذاریم اما با زیاده روی مخالفیم
مادری کردن یک هنر چندوجهی است که مادر ۳۵ساله روایت ما تمام ریزه کاری‌ها را مدنظر دارد تا یکسری ویژگی‌ها در بچه‌ها نهادینه شود. نمی‌گذارد بچه‌ها کم و کسری داشته باشند اما آن‌ها را به زیاده روی هم عادت نمی‌دهد و رفتارهایی حساب شده دارد. «من و همسرم اعتقاد داریم که به هیچ وجه نباید در وادی تجملات برویم، زیرا هرچه ساده‌تر زندگی کنیم، تربیت بچه‌ها نیز راحتتر است. همه چیز مانند لباس، اسباب بازی، لوازم التحریر و… را در حدنیاز برایشان تامین می‌کنیم اما نمی‌گذاریم احساس کمبودی داشته باشند. مثلا دائم به رستوران نمی‌رویم و معتقدیم در حد یکی دوبار کفایت می‌کند؛ یا مثلا لباس و وسایل موردنیاز بچه‌ها را در اعیاد و مناسبت‌ها به آن‌ها هدیه می‌دهیم تا هزینه‌ها را مدیربت کنیم.»
او ادامه می‌دهد: «البته جامعه به سمتی رفته که خواه ناخواه بچه‌های ما هر روز با امکانات و وسایل جدیدتری مواجه می‌شوند و از ما می‌خواهند. مثلا در مدرسه ممکن است فلان جامدادی و فلان لباس را ببیند و ار ما بخواهند که در این مواقع سعی می‌کنم مدیریت شرایط را در دست بگیرم و با عادی جلوه دادن همه چیز، مانع از حساسیتشان شوم. البته گاهی هم وسیله دلخواهشان را می‌خرم اما تاکید می‌کنم که مدرسه جای این کارها نیست و نباید از حدی فراتر رفت که طبعا این موضوع برای همیشه در ذهن آن‌ها جا می‌افتد.»
وسواس فرزندپروری آفتی است که به جان خانواده‌ها افتاده
گرچه فاطمه خانم خودش مقید به اصول تربیتی است و تمام هم و غمش را گذاشته برای تربیت بچه‌ها اما با این حال با وسواس تربیتی مخالف است و این موضوع را یکی از مهمترین عوامل در کاهش فرزندآوری می‌داند. «متاسفانه در میان هم سن و سال‌ها و دوستان خودم می‌بینم که جدای از کمال گرایی اقتصادی، وسواس فرزندپروری نیز مانع از فرزندآوری آن‌ها شده است. من مخالف کتاب‌ها و کارگاه‌های فرزندپروری نیستم و خودم هم از آن‌ها استفاده می‌کنم اما بعضی‌ها آنقدر افراطی روی این موضوع متمرکز شده‌اند که برای تربیت تک فرزندشان تمام انرژی و وقت خود را صرف یادگیری می‌کنند و وقتی به خودشان می‌آیند که دیگر سن باروری تمام شده و فرصتی برای فرزند آوری ندارند!»
این مادر ۴ فرزندی، تجربه فرزندپروری را از آموزش‌های تئوری بسیار مهمتر دانسته و توضیح می‌دهد: «یک فرد هرچقدر که دوره و کلاس برود و همه اصول تربیتی را از بر باشد، تا وقتی در چالش با بچه نیفتد، نمی‌تواند آن را اجرا کرده و به نتیجه برسد و این یعنی تجربه فرزندپروری که آدم تا وقتی فرزندی نداشته باشد، نمی‌تواند به آن برسد. این دقیقا مشابه تربیتی است که پدر و مادرهای ما داشتند و با کمترین سطح سواد و آگاهی ولی با اعتقادی قوی و راسخ توانستند نسلی تربیت کنند که در دوران انقلاب و جنگ و پس از آن همیشه پای کار بوده و نظام اسلامی را حفظ کنند؛ بنابراین نباید اجازه دهیم وسواس‌های تربیتی و البته ایده آل گرایی اقتصادی، آفت زندگی‌هایمان شده و فرصت فرزندآوری را از ما بگیرد.»
منبع : فارس

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط