عدم تطابق برخی قوانین حقوقی خانواده با قرآن

استادیار دانشگاه امام صادق(ع) گفت: علامه طباطبایی معتقد است که قرآن در استنباطات ما مهجور مانده است و ما آن را کنار گذاشته‌ایم و با استناد به روش‌های دیگری کار خود را پیش می‌بریم؛ این مسئله در قوانین طلاق و خانواده هم وجود دارد و باعث مشکلات متعدد شده است.

به گزارش متادخت، رقیه‌سادات مؤمن؛ استادیار دانشگاه امام صادق(ع) اول مردادماه در پیش‌نشست چهارمین همایش علوم انسانی قرآن‌بنیان با موضوع «نقد قرآنی وضعیت سکونت زوجه معتده رجعیه در قوانین ایران» با بیان اینکه قرآن کریم با رویکرد تکوینی تشریعی مباحث خانواده را طوری تنظیم کرده است که تاثیرات مثبت آن در عرصه‌های مختلف دنیوی و اخروی و فردی و اجتماعی خود را نشان می‌دهد، گفت: ما باید رویکرد سیستمی قرآن کریم را در تمامی مباحث مرتبط با خانواده در نظر بگیریم؛ علامه طباطبایی معتقد است که قرآن در استنباطات ما مهجور مانده است و ما آن را کنار گذاشته‌ایم و با استنادات به منابع دیگر مانند روایات کار خود را پیش می‌بریم؛ حتی در آیات‌الاحکام هم استفاده جزئی صورت گرفته است لذا آنچه در عمل در قوانین جاری و ساری است منطبق با قرآن کریم نیست.

وی ادامه داد: طلاق یکی از روش‌های انحلال نکاح است که به دست مرد صورت می‌گیرد و روش‌های اما انحلال مختلف فقهی و حقوقی دارد ولی نکته مهم این است که در سیستم قرآن حدیثی تکیه بر این است که یکی از راه‌های انحلال، طلاق است و نه تنها راه، ولی ما چون فقط بر طلاق تمرکز داریم و آن هم به دست مرد است آن را ظلم به زنان می‌دانیم و قرآن و روایات را هم زیر سؤال می‌بریم ولی اگر سایر روش‌های انحلال خانواده مانند خلع و مبارات و … را در نظر بگیریم این تمرکز از بین خواهد رفت.

مؤمن با تاکید بر اینکه طبق قانون مدنی قدیم مرد هر وقت بخواهد می‌تواند زن خود را طلاق دهد که بعدا قید مراجعه به دادگاه به آن اضافه شد، گفت: قرآن کریم این نحوه طلاق را که زن ناشزه نیست و در زندگی حضور دارد، و در خواست جدایی تنها از جانب مرد مطرح می‌شود را رجعی می‌داند یعنی قرآن کریم، فرایندی تدریجی را پیشنهاد داده است که همان امکان رجوع در عده است یعنی زن در مدت عده همچنان مانند همسر این مرد و محرم او هست و همه حقوق زن هم برقرار است و اگر در این مدت کمترین ابراز دوستی از سوی مرد صورت بگیرد می‌تواند زندگی دوباره برقرار شود؛ این نوعی مقدمه برای بازگشت به زندگی و پشیمانی مرد است زیرا ممکن است مرد تصمیمی آنی و احساسی گرفته و پشیمان شده است.

وی با بیان اینکه قرآن بر سکونت مشترک زن و مرد در خانه زوج در ایام طلاق رجعی تاکید دارد و مرد حق ندارد زن را از خانه بیرون کند، اظهار کرد: البته زن هم در این مدت حق خروج از منزل را ندارد و این به خاطر آن مصلحت کلان است یعنی قصد دارد دوره بازاندیشی به خصوص برای مردم ایجاد کند لذا زن هم باید در خانه بماند.

 

چرا طلاق را به بائن منحصر کرده‌ایم؟

رقیه‌سادات مؤمن بیان کرد: الان متاسفانه این مسئله در عرف رایج زندگی خانوادگی و قوانین و حقوق ما وجود ندارد و افراد از آن بی‌اطلاع هستند؛ با این سیستمی که ما به دست خود چیده‌ایم و مصیبت درست کرده‌ایم، تصور می‌کنیم اسلام راه حلی برای ما ندارد؛ الان اکثر طلاق‌ها با بذل مهریه یا بخشی از آن در قالب طلاق بائن در می‌آید لذا فرصتی برای رجوع و باز اندیشی وجود ندارد و بر این اساس سکونت زن را هم در مدت عده بدون دلیل می‌دانند.

استادیار دانشگاه امام صادق(ع) با اشاره به آیات یک و شش طلاق، تصریح کرد: در آیه اول سوره طلاق بیان شده است که مرد حق ندارد زن را از منزل خودش بیرون کند (يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ ۖ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ ۚ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ ۚ وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ ۚ لَا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَٰلِكَ أَمْرًا) یعنی با اینکه منزل ممکن است برای مرد باشد ولی مرد حق ندارد زن را بیرون کند و زن هم نباید بیرون برود مگر اینکه زن، فاحشه مبینه انجام دهد؛ مشهور فقها این حکم را از آیه استخراج کرده‌اند که زن در مدت عده باید در خانه مرد بماند.

استاد دانشگاه امام صادق(ع) اظهار کرد: در خصوص فاحشه مبینه هم جالب است بدانید اکثر مفسران آن را در این آیه «ایذای اهل خانه» می‌دانند یعنی خانم بر اثر آثار روانی ناشی از طلاق، افراد خانه را اذیت کند زیرا با مصلحتی که زن در منزل بماند تا مرد پشیمان شود و رجعت صورت بگیرد در تنافی قرار دارد لذا در چنین شرایطی مرد، موظف است زنش را در منزل دیگری سکونت دهد و حق ندارد او را بدون خانه رها کند. زمخشری فاحشه مبینه را زنا معنا کرده و گفته است این خروج اگر قرار است صورت بگیرد برای اجرای حد است و نه مسئله دیگر و البته بیماری و مسائل حرجی و ضرری هم می‌تواند شمول این خروج قرار بگیرد.

 

تاکید قرآن بر سکونت زن در منزل مرد

وی افزود: در آیه دوم سوره مبارکه طلاق هم به سکونت مشترک و مصلحت الهی در آن اشاره کرده همانطور که در انتهای آیه یک فرموده بود که شما نمی‌دانید ولی خدا مصلحتی در این کار قرار داده است (فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ۚ ذَٰلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا)؛ ما به خاطر دوری از خدا اعجاز را بعید می‌دانیم ولی اگر واقعا یقین پیدا کنیم برکات آن را خواهیم دید کما اینکه قرآن فرموده است: وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ؛ برکات به زمین و آسمان وارد می‌شود ولی مخاطبین چون یقین ندارند آن را تکذیب می‌کنند.

تفاوت فتاوا درباره طلاق رجعی

مؤمن بیان کرد: آیه ۲ سوره طلاق تاکید دارد که اگر طلاق پیش آمد پس از اتمام دوره عده یا رجوع زندگی را دوباره به خوبی پیش ببرید و اگر رجوع نشد از همدیگر با خوبی و معروف جدا شوید. در آیه ششم سوره طلاق هم به سکونت در دوره عده اشاره دارد؛ (أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ ۚ وَإِنْ كُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّىٰ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ ۚ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ ۖ وَأْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ ۖ وَإِنْ تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَىٰ)؛ در اینجا این سؤال مطرح است که زوجه مطلقه رجعیه ماهیتا زوجه حقیقی است یا در حکم زوجه است؟

وی گفت: برخی فقها معتقدند درست است صیغه طلاق رجعی قرائت شده است ولی این زن همچنان زوجه حقیقه مرد است و همه حقوق یک زن غیرمطلقه برای او باقی است و وقتی عده سر آمد زوجیت خاتمه خواهد یافت. قول دیگر می‌گوید با انشاء صیغه طلاق این خانم جدا شده است و زوجه دیگر زوجه حقیقه نیست بلکه در حکم زوجه است و احکام جدیدی بر او در مدت عده بار می‌شود.

مؤمن تاکید کرد: آیه ششم سوره طلاق قول دوم را مورد تایید قرار می‌دهد؛ به عنوان نمونه در طول زندگی مرد باید متناسب با شان زن نفقه را که همان نیاز زن است برآورده کند اما در اینجا می‌فرماید(حیث سکنتم من وجدکم) یعنی ملاک به مقدار توان مرد است نه شان زن لذا این آیه نشان می‌دهد حکم زوجه معتده با زوجه حقیقه متفاوت است.

استاد دانشگاه امام صادق(ع) با بیان اینکه ما معتقد به نظر دوم هستیم، اضافه کرد: مراجع تقلید در بحث خروج زوجه فتاوایی ارائه کرده‌اند و همه معتقد هستند که خروج از منزل توسط زن و اخراج زن توسط مرد حرام است و البته زن و مرد در این مدت محرم هستند و فقط آیت‌الله سیستانی فرموده‌اند که زن می‌تواند از منزل بیرون برود. بیرون رفتن هم به معنای خروج مقطعی است و نه سه ماه کامل و برای این خروج هم نیاز به اذن از مرد ندارد و تحت قوامیت مرد نیست و البته توافق هم در خصوص خروج امکان‌پذیر نیست.

 

قرآن ضمانت اجرا را به قانون منحصر نکرد

مؤمن افزود: قرآن کریم به زیبایی بحث ارتباط تکوین با تشریع را در سوره طلاق مطرح فرموده است یعنی این احکام، اعتباری محض نیست بلکه تکوینی و حقیقی است؛ در آیه هشتم سوره طلاق فرموده است: وَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهَا وَرُسُلِهِ فَحَاسَبْنَاهَا حِسَابًا شَدِيدًا وَعَذَّبْنَاهَا عَذَابًا نُكْرًا؛ یعنی همه ضمانت اجرا، قانون نیست زیرا اگر احکام دین اجرا نشود سیستم آفرینش بهم خواهد ریخت؛ اقوام و قریه‌هایی بودند که به دستورات الهی عمل نکردند و ما به آنان سخت گرفتیم و زندگی بر آنان سخت و پیچیده شد و در انتها تاکید دارد آنان را به عذاب و بلای نوظهور و جدید و بی‌سابقه مبتلا می‌کنیم. این ضمانت اجرای الهی تکوینی و دنیوی است.

استاد دانشگاه امام صادق(ع) تصریح کرد: قرآن در کنار مجازات، تشویق هم دارد و در آیات متعدد در سوره طلاق فرموده است: ذَٰلِكَ أَمْرُ اللَّهِ أَنْزَلَهُ إِلَيْكُمْ ۚ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَيُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا یا فرموه است؛ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا؛ یعنی در کنار احکام وعده به متقین و مؤمنان داده است که اگر طبق احکام پیش بروند خداوند راه‌ها را برای آنان بازگو می‌کند و ما باید تلاش کنیم تا سیستم زندگی خود حتی طلاق را مبتنی بر قرآن کریم طراحی کنیم.

وی تاکید کرد: به اشتباه در قانون مدنی، خلع و مبارات را طلاق می‌دانند در حالی که این دو طلاق نیست و راهی برای انحلال نکاح است؛ این نوع چینش قانونی، تالی فاسد دارد و ما در گردابی می‌چرخیم که روز به روز مشکلات را بیشتر کرده است که خدای ناکرده همان عذاب نکر خواهد بود زیرا از اسلام و قرآن تبعیت نمی‌کنیم و هر چه خودمان بلدیم به دین می‌چسبانیم. ​

منبع: ایکنا

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط