دلایل کارمندان مجرد برای ازدواج نکردن؛ از بی‌مسکنی تا آرمانگرایی

برخی کارمندان با توجه به سطح درآمدی و همچنین به واسطه نگرانی از تامین آینده خانواده یا رهایی از قیدوبند مسئولیت‌های زندگی خانوادگی سبک زندگی مجردی را انتخاب کرده‌اند.

به گزارش متادخت، افزایش سن ازدواج و تجرد قطعی مساله‌ای است که خود را در چالش‌های متعددی جمعیتی نشان می‌دهد. بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵، تعداد مجردهای بالای ۲۰ سال در میان بانوان به طور حدودی سه میلیون و ۷۰۰ هزار نفر، مجردهای ۴۰ سال به بالا ۴۲۶ هزار نفر و دختران مجرد سن ۴۵ سال به بالا ۲۴۲ هزار نفر بوده است.

تعداد مجردهای ۲۰ سال به بالا هم در میان مردان سه میلیون و ۳۰۰ هزار نفر، مجردهای ۴۰ سال به بالا حدود ۱۴۸ هزار نفر و آمار مردان ۴۵ سال به بالای مجرد ۸۱ هزار نفر اعلام شده بود.

چندی پیش، «امیرحسین بانکی‌پور» رئیس کمیسیون مشترک طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده اظهار داشت حدود چهار میلیون و ۶۰۰ هزار دختر و پسر مجرد در جامعه داریم که جای نگرانی برای افزوده شدن بر این گروه هدف وجود دارد.

به گزارش ایرنا، موسسه تحقیقات جمعیت کشور در سال ۱۴۰۰ وجود حدود ۱۲ میلیون مجرد در ایران را تایید کرد که از این تعداد ۶ میلیون پسر ۲۰ تا ۴۵ ساله و ۵.۶ میلیون دختر ۱۵ تا ۴۰ ساله هستند؛ این موسسه حتی اعلام کرد اگر این افراد وارد تجرد قطعی شوند، به دلیل اینکه فرزندی ندارند، جانشینی از آنها باقی نخواهد ماند و جمعیتی جدید از آنان جایگزین نمی‌شود.

این وضعیت باعث شده تا جمعیت‌شناسان نسبت به روندهای جمعیتی کشور هشدار دهند از جمله «شهلا کاظمی‌پور» عضو هیات علمی دانشگاه تهران یک سال پیش اظهار داشت: مهم‌تر از تعداد ۱۳ میلیون مجرد در کشور، موضوع افزایش سن ازدواج است. در یک دوره متولدان دهه ۶۰ در سن ازدواج قرار داشتند که به همین دلیل ازدواج افزایش داشت. هم اکنون متولدان دهه ۷۰ به سن ازدواج رسیده‌اند اما به دلیل سیاست‌های منفی جمعیتی، اکنون تعدادشان کمتر است و با توجه به این که جمعیت در معرض ازدواج کمتر شده، تعداد ازدواج هم به تناسب آن کاهش می‌یابد؛ از سوی دیگر سن ازدواج هم به دلایل مختلف رو به افزایش است و این موضوعی است که باید درباره آن اظهار نگرانی کرد.

در این میان، تجرد کارکنان دستگاه‌ها و بنگاه‌های مختلف و شاغلان به‌عنوان قشری که ممکن است به‌لحاظ موقعیت اجتماعی‌-‌اقتصادی در شرایط بهتری برای ازدواج باشند، بیش از سایر اقشار حائز بررسی است. «زهرا میرحسینی» و «حمیده حسین‌زاده» در مقاله‌ای با عنوان «زمینه‌ها و بسترهای تجرد قطعی در میان شاغلین و کارکنان (مورد مطالعه کارکنان سازمان تامین‌ اجتماعی)» زمینه‌ها و بسترهای تجرد را مورد مطالعه داده و آن‌ها را شناسایی کرده است. در ادامه گزیده‌ای از این مقاله را می‌خوانیم.

آثار ساختاری و سازمانی بر تجرد کارکنان

نوع ساختار و ماهیت کار در سازمان‌ها و ویژگی‌های متأثر از آن از نظر برخی مشارکت‌کنندگان در این پژوهش به عنوان زمینه و بسترساز مساله تجرد مورد شناسایی قرار گرفته است. در مجموع مفاهیمی مانند «فشار کاری، حجم کار بالا، کار با ارباب رجوع، کمبود نیرو، مشکلات شغلی، تنوع واحدهای سازمانی، تبعیض شغلی، تنوع شغلی، تفاوت و تبعیض در نوع استخدام قراردادی ساعتی رسمی و…» از جمله مفاهیم و اظهارات مهمی است که از دل مصاحبه‌های انجام شده استخراج شده است.

با این حال موقعیت شغلی و نوع شغل افراد نیز در بیان این روایت‌ها تأثیرگذار بوده است. به عنوان مثال در توصیف حجم کار یک نفر از کارکنان بیمارستان گفته است: «الان درسته که شاید در مقایسه با گذشته پرستار بیشتری استخدام شده باشه ولی بار شیفت همچنان زیاد هست و نیاز به استخدام داریم. به نظرم در رده شغلی ما در بیمارستان خیلی از افراد جدا از همه دلایل به خاطر شرایط سخت کاری مجرد موندن چه کسی حاضره شریک زندگیش همیشه شیفت باشه.»

در این بین، برخی مصاحبه‌شونده‌ها نیز معتقد بودند نوع کار و توجه به آن موجب شده تا آنها کمتر به شرایط خود در زندگی خانوادگی توجه داشته باشند.

در برخی موارد نیز بعضی کارکنان با در نظر گرفتن اهمیت مسائل اقتصادی و ارتباط آن با تجرد به این مساله اشاره داشتند که زندگی کارمندی و موقعیت مالی این قشر در حال حاضر شرایط مساعدی برای ازدواج محسوب نمی‌شود.

علاوه بر این، در توصیف زمینه‌ها و بسترهای تجرد در ارتباط با شغل و ماهیت کار برخی مشارکت کنندگان به تفاوت‌های سازمانی در نوع استخدام و مزایا و حمایت‌های متناسب با این نوع قراردادها نیز اشاره کردند. برخی مشارکت‌کنندگان ضمن اشاره به وجود برخی حمایت‌ها برای کارکنان رسمی می‌گویند: «رسمی شدن سابقه بالا میخواد و تا فرد بخواد رسمی بشه که جای پاش محکمتر بشه و از مزایا هم استفاده کنه خوب سنش رفته بالا و دیگه شانس ازدواج نداریم و شایدم حوصله ازدواج کردن نداشته باشیم.»

 

دلایل کارمندان مجرد برای ازدواج نکردن؛ از بی‌مسکنی تا آرمانگرایی
 توزیع زمینه‌ها و بسترهای تجرد کارکنان (سازمانی)

 

ضعف یا بی‌اطلاعی از قوانین حمایتی سازمان‌ها در زمینه ازدواج

تحلیل مصاحبه‌های انجام شده نشان می‌دهد ضعف قوانین حمایتی سازمان یکی از زمینه‌ها و بسترهای تأثیرگذار بر امر تجرد بوده است. برای نمونه یکی از مقولات جالب توجه در ارتباط با زمینه‌ها و بسترهای سازمانی بی‌اطلاعی کارکنان از قوانین حمایتی سازمان‌ها است. این بی‌اطلاعی می‌تواند تحت تأثیر حداقل دو عامل شکل بگیرد؛ ابتدا عدم اطلاع‌رسانی قوانین و آگاه‌سازی کارکنان نسبت به آنها و دوم عدم جست‌وجو و پیگیری کارکنان نسبت به قوانین حمایت از تشکیل خانواده که می‌تواند ناشی از فقدان انگیزه آنها برای ازدواج و تشکیل خانواده باشد.

در برخی موارد مشارکت‌کنندگان به چالش‌های اجرای سیاست‌های حمایتی و نقاط ضعف آن توجه داشته‌اند: «این مجرد و متاهل کردن، فضا رو در داخل سازمان دو قطبی میکنه هر چند خوب اینها سیاست‌های تشویقی دیگه، از نظر من بیشتر داره سوء‌استفاده میشه تا استفاده. اگه این سیاست‌ها کمک کنه طرف ازدواج کنه یا بچه بیاره خوب خوبه ولی یک موقع بیشتر سوءاستفاده میاره…»

برخی مشارکت‌کنندگان نیز به عدم ثبات قوانین و تغییرات آن توجه نشان داده‌اند.

نامتناسب بودن شرایط شغلی با زندگی خانوادگی

در برخی موارد ممکن است مسائل و مشکلات شغلی و ماهیت و نوع کار در سازمان امکان ایجاد تعادل بین کار و خانواده را برای عده‌ای از کارکنان به ویژه متاهلان دشوار سازد و این مساله می‌تواند به نوعی بر زندگی افراد مجرد و فراهم کردن زمینه و بستر ازدواج آنها نیز مؤثر باشد: «شیفت‌ها کم شده ولی بار شیفت همون هست. با این همه فشار کار و سختی کار وقتی میریم خونه نای حرف زدن هم نداریم. جالبه که خیلی وقت‌ها متاهل‌ها به ما میگن خوش به حالتون؛ ما که هر وقت میریم خونه تازه شروع کاره»

تاثیر زمینه‌ها و بسترهای فردی و اجتماعی بر تجرد

علاوه بر بسترها و زمینه‌های متأثر از سازمان، بسیاری از مشارکت‌کنندگان تحت تأثیر زمینه‌ها و بسترهای فردی و اجتماعی، تجرد را به عنوان امری خودخواسته و اختیاری یا تحت تأثیر شرایط اجتماعی و به عنوان امری اجباری و ناخواسته برگزیده‌اند.

تجردگزینی به مثابه سبک زندگی

تحلیل مصاحبه‌های انجام شده نشان می‌دهد زندگی مجردی تبدیل به نوعی از سبک زندگی در عده‌ای از جوانان شده که یکی از مهم‌ترین مصادیق آن تقویت فردگرایی، تأکید بر استقلال فردی، عدم پاسخگویی و عدم مسئولیت‌پذیری در مقابل دیگری و احساس آزادی است که به نوعی در فرد شکل گرفته و از طریق عضویت در گروه‌های دوستانه و حتی جمع‌های خانوادگی تقویت شده و حتی ممکن است با تشویق نیز همراه باشد.

به نظر می‌رسد برخی کارمندان نیز با توجه به سطح درآمدی و همچنین به واسطه نگرانی از تأمین آینده خانواده و رهایی از قیدوبند مسئولیت‌های زندگی خانوادگی این سبک زندگی را انتخاب کرده‌اند. یکی از مشارکت‌کنندگان می‌گوید: «الان با گذشته فرق کرده قبلا افراد نیاز به ازدواج داشتن که به استقلال برسند، از طریق ازدواج آزادی به دست می‌آوردند ولی حالا همه چی در خونه پدر دارن اتفاقاً ازدواج دست و پاشونو می‌بنده و آزادیشون رو از دست میدن الان خیلی از جوونها به خاطر از دست ندادن آزادیشون هست که ازدواج نمیکنن»

از نظر برخی مشارکت‌کنندگان، تحت تأثیر تغییر و تحولات اجتماعی و سبک زندگی امروزی افراد مثل گذشته در سنین پایین ازدواج نمی‌کنند یا اصولا آمادگی ازدواج هم ندارند. برخی مشارکت‌کنندگان این تغییر سن ازدواج را در دگرگونی‌های مرتبط با رشد و تکامل عقلی افراد و تحت تأثیر تغییر و تحولات اجتماعی توصیف و تفسیر می‌کنند.

سبک زندگی سختگیرانه که به نوعی حاصل تغییر و تحولات اجتماعی و واگذاری مسئولیت انتخاب همسر بر عهده فرد است نیز از نظر برخی مشارکت‌کنندگان زمینه‌ساز تجرد معرفی شده است.

از نظر مشارکت‌کنندگان، از دست رفتن فرصت ازدواج یکی از بسترها و زمینه‌های تأثیرگذار در تجرد است. در این بین، برخی مشارکت‌کنندگان هم بر جایگزینی ازدواج و تشکیل خانواده با کار اشاره می‌کردند.

بعضی مشارکت‌کنندگان در این پژوهش با در نظر گرفتن برخی مسائل و چالش‌های زندگی خانوادگی، عدم ازدواج را متأثر از توجه به این مسائل توصیف و تفسیر کرده‌اند: «از نظر من ازدواج کردن تنها مهم نیست مهم کیفیت زندگیه. وقتی ازدواج کنی ولی نتونی از پس هزینه‌ها بربیای و یا همیشه با همسرت اختلاف داشته باشی ازدواج چه فایده ای داره»

آرمان‌گرایی و ایدئالی فکر کردن به ازدواج و شرایط همسر یکی از عواملی است که ضمن بالا بردن انتظار از ازدواج و همچنین افزایش انتظار از خود و شرایط موجود، مانع ازدواج در برخی از افراد شده و تحت تأثیر تغییر در سبک زندگی و شیوه همسرگزینی قابل تبیین است.

در هم تنیدگی عقاید سنتی و رویه‌های مدرن

در هم تنیدگی عقاید سنتی و رویه‌های مدرن یکی از مقوله‌های به دست آمده از مصاحبه‌ها است. برخی مشارکت‌کنندگان با اشاره به برخی سنت‌ها و رسوم مرتبط با ازدواج مانند لزوم انتخاب و خواستگاری پسر از دختر، آن را به عنوان یکی از موانع ازدواج دختران برمی‌شمرند، با این حال این دختران علی رغم تغییر و تحولات در ازدواج و شیوه‌های همسرگزینی، بر رعایت این رسم تأکید داشتند.

تحلیل مصاحبه‌ها نشان می‌دهد توجه به برخی کلیشه‌ها و تصورات قالبی نیز به مساله تجرد افراد دامن زده است. موضوع بالاتر بودن پسران از دختران یکی از آنها است: «زن شاغل استقلال مالی داره و خوب به احساس عدم وابستگی براش هست که توقعش رو شاید بالا ببره که دیگه دلش نخواد با هر کسی ازدواج کنه. از طرفی هم تو فرهنگ ما مرد باید یکم هم شده سطحش بالاتر باشه خوب این طور موقع‌ها پیدا کردن فرد مناسب سخت میشه». با این حال برخی مشارکت‌کنندگان نیز مخالف این مساله بودند که اشتغال زنان موجب تجرد در آنها شده باشد.

تحلیل مصاحبه‌های تحقیق نشان می‌دهد از نظر برخی مشارکت‌کنندگان، اختلافات فرهنگی به ویژه در بین خانواده‌ها نیز می‌تواند مانعی بر ازدواج جوانان و فراهم کردن زمینه تجرد آنان باشد.

چالش‌ها و مسائل اقتصادی – اجتماعی

مصاحبه‌شونده‌ها بر مسائل اقتصادی به عنوان یکی از عوامل مهم موثر بر تجرد یا تأخیر ازدواج تأکید دارند. یکی از مصاحبه شونده‌ها می‌گوید: «همه می‌ترسن. از فضای اقتصاد کلان می‌ترسن؛ حالا هر چقدر هم بگیم تاثیرگذار نیست بازم تاثیرگذاره و مردم از آینده می‌ترسن.»

در این میان، برخی مشارکت‌کنندگان نیز عدم توان حمایتی خانواده و از سوی دیگر انتظار آنها از همسر آینده و فرزندشان را در مجموع دلایل افزایش تجرد موثر بر می‌شمرند: «یکی از نیازهای ازدواج مسکن هست. خیلی از جوونها چون قادر به تهیه خونه نیستند می‌ترسند ازدواج کنند. مسکنم به خاطر شرایط اقتصادی و تورم نمیشه خرید. الان به کارمند چند سال باید کار کنه تا یک خونه بخره. به نظرم مشکل مسکن رو حل کنن مشکل ازدواج خود به خود حل میشه»

دلایل کارمندان مجرد برای ازدواج نکردن؛ از بی‌مسکنی تا آرمانگرایی
 توزیع زمینه‌ها و بسترهای تجرد (فردی و اجتماعی)

 

مساله ترسناک‌انگاری ازدواج

ترسناک‌انگاری ازدواج زمینه و بستر امتناع جوانان از ازدواج را فراهم کرده است. یکی از مصاحبه‌شوندگان در این خصوص می‌گوید: «تو بین پسرا مجردا رو تشویق میکنن که چه کار خوبی کردی در بین دخترا هم تقریباً هست اینکه آقا بالاسر نداری، خوش به حالت. الآن من باید برم خونه برم تو آشپزخانه غذا درست کنم ولی بازم دخترا کمتر به هم میگن و زنان متاهل کمتر بهم میگن»

قرار گرفتن یا مشاهده چالش‌های بعضی خانواده‌ها نیز موجب ترس و تردید بعضی از افراد مجرد می‌شود. ترس و واهمه مجردها از مسئولیت‌های زندگی خانوادگی و همچنین نگرانی از آینده نیز بر نگرانی آنها افزوده است: «الان که مجردی لازم نیست به کسی جواب پس بدی یا خرج خونه و زن و بچه بدی. واقعا زندگی تو این دوره خیلی سخته و نمیشه زیر بار مسئولیتش رفت.»

پیشنهادها

چالش‌های تجرد زنان و مردان علاوه بر طرح سیاست‌های حمایتی از سوی دولت و برنامه‌ریزی حاکمیت نیازمند حمایت و تسهیل‌گری سازمانی به ویژه در توفیق سیاست‌های تشویقی کلان در جامعه و همچنین فراهم کردن زمینه‌های سازمانی ازدواج و زندگی متأهلی است. از این رو پیشنهاد می‌شود سازمان‌ها به منظور تحکیم نهاد خانواده و فرزندآوری نسبت به تخصیص حمایت اقتصادی از ازدواج کارکنان از طریق امکان بهره‌مندی از مسکن‌های ارزان‌قیمت یا سازمانی و نیز اعطای وام‌های متناسب با حقوق و شرایط اقتصادی جامعه اقدام کنند.

همچنین پیشنهاد می‌شود از سوی مدیریت سازمان بازنگری نسبت به حجم کار و ساعات کاری کارکنان با هدف نزدیک کردن کارکنان به خانواده و کاهش تعارض نقش‌ها میان کار و زندگی خانوادگی و همچنین افزایش فرصت زندگی خانوادگی از طریق امکان بهره‌مندی از دورکاری در صورت امکان، ساعت شناور حضور و در نهایت استخدام و جذب نیرو صورت پذیرد.​

منبع: ایرنا

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط