به گزارش متادخت، به گواه تاریخ کمتر واقعه مهمی را میتوان یافت که زنان در آن حضور نداشته باشند؛ اما به دلیل مقتضیات حاکم بر جوامع، فرهنگ و باورهای موجود، حاشیهنشینی زنان در اسناد تاریخی امری انکارناپذیر است.
اگر جنبش و قیامهای مختلف را در ادوار تاریخی بررسی کنید همواره از زنانی یاد میشود که یا نامی از آنها برده نشده و یا اطلاعات تاریخی به حدی ناقص به ثبت رسیده است که نمیتواند بیانگر جایگاه و عملکرد حقیقی آنان باشد.
اما بعضی از زنان با همان شرایط محیطی نامناسب تلاش کردند سهم خود را در تحولات جامعه انجام دهند با اینکه تاریخ عامدانه و شاید غیرعامدانه حضورشان را نادیده گرفته است.
نهضت مردانه جنگل؟
قیام میرزا کوچکخان جنگلی یکی از وقایع مهم تاریخ معاصر ایران به حساب میآید. مردانی که دست به قیامی مسلحانه به رهبری میرزا کوچک خان زدند. جنبشی که در گیلان و در شهریور 1293 آغاز شد و در زمان کوتاهی توانست مقبولیت خود را در میان سایر نقاط ایران به اثبات برساند. اما سوال اینجاست که آیا واقعا نهضت جنگل یک قیام مردانه بود؟
شاید نتوان به راحتی به این سوال پاسخ داد زیرا با شنیدن نام نهضت جنگل نام هیچ زنی به ذهن مخاطب خطور نمیکند، اما این به معنای عدم حضور آنان نیست. بررسیهای تاریخ نشان میدهد زنان در نهضت جنگل پابهپای مردان در رکاب میرزا کوچکخان جنگلی مجاهدت نمودهاند. زنان و دختران بسیاری در مداوای مبارزان، تهیه خوراک، دوخت البسه و حتی تامین سلاح برای جنگلیها مشارکت داشتند و حتی توانستند با کمکهای خود جان میرزا را نجات دهند. با این همه اگر ساعتها به ذهن خود فشار بیاورید نام یکی از این زنان را به خاطر نخواهید آورد!
بانوی جنگل
«ششلولش1 را به پر شالش گذاشت، پاتاوه2 را محکم کرد. همه منتظر او بودند. نزدیک اسب رفت، دست به زین گرفت و با یک حرکت روی اسبش نشست. حیوان را هی کرد و نزدیک صفرخان ایستاد، چهرهاش مثل همیشه مصمم بود. صفرخان نگاهی به هیبت بانو انداخت و در دلش همسر مبارزش را تحسین کرد، میرزا فرمان حرکت داد و همه به راه افتادند.»
هیبت بانو یکی از دلاورترین زنان تاریخ ایران است که همراه همسرش در میان سپاه میرزا کوچکخان حضور داشت و رشادتهای بسیاری در این قیام از خود نشان داد. او حتی زمانی که به دست ماموران مشیرالممالک اسیر شد زیر شکنجه زبان باز نکرد.
دختران رابین هود
«بلور قطار فشنگهایش را روی سینه محکم کرد و خودش را به بتول رساند. بتول گوشهای پنهان شده بود و اطراف را نظاره میکرد. بلور آرام طوری که کسی نشنود گفت: اگر کار خوب پیش برود و بتوانیم علاوه بر آذوقه سلاحهایشان را هم به غنیمت بگیریم و برای میرزا بفرستیم اتفاق خوبی است. بتول دست بر زانوی خواهرش گذاشت و گفت: نگران نباش این انگلیسیهای متجاوز یا زنده از این جنگل بیرون نمیروند یا اگر بروند حتی لباسهای تنشان را هم به همراه نخواهند داشت.»
بتول و بلور دو خواهر از طایفه عمارلویی بودند که ما بین شهرهای منجیل و لوشان3 کمین میکردند تا مهمات و آذوقه انگلیسیها را غارت کرده و برای جنگلیان ارسال کنند. کار به جایی رسیده بود که ژنرال دانسترویل4 این موضوع را به اطلاع دولت انگلیس رسانده که نمیتواند حریف این دو زن شود.
بانوی با عظمت
«میرزا خسته بود. تمام یارانش را از دست داده و حالا تنها در میان سوز و سرمای کوههای صعبالعبور خلخال پیش میرفت، تنها گائوگ5 آلمانی برایش مانده بود. اگر میتوانستند خودشان را به عظمت بانو برسانند ورق برمیگشت. سالها بود که عظمت بانو پناه نهضت جنگل بود…»
عظمت بانو یکی از حامیان اصلی میرزا کوچکخان جنگلی بود. او یکی از قدرتمندترین و با نفوذترین حکام منطقه بود و جایگاهش به حدی بود که دولتهای خارجی مثل روسیه و عثمانی قدرت او را به رسمیت شناخته بودند.
زنان بسیار دیگری با قیام جنگل همراهی کرده بودند که این روزها کمتر از آنان یاد میشود این یادداشت خوانشی کوتاه از قیامی بود که جنبههای زنانه آن سالها پنهان مانده و شاید آینده بتواند عظمت و بزرگی زنان سرزمین ایران را در عدالتخواهی و همراهی با مبارزان بر علیه استبداد و استعمار هویدا کند.
- نوعی سلاح گرم و کوچک
- نوار پشمی باریک که برای سرما یا حفاظت دور ساق پا میپیچند.
- شهرهایی از استان گیلان
- چارلز دانسترویل، ژنرال بریتانیایی مستقر در گیلان
- همرزم آلمانی میرزا کوچیکخان
به قلم مرضیه ولی حصاری، پژوهشگر حوزه زنان و خانواده