وقتی جهان روی سر مادر آوار میشود
16 دی 1402 1402-10-16 10:38وقتی جهان روی سر مادر آوار میشود
- متادخت
- 16 دی 1402
- 12:16 ق.ظ
- No Comments
به گزارش متادخت، گیسوی تو، نشانه است!زن از ماشین پیاده شد جمعیت را کنار زد و هراسان به سمت نگهبانی بیمارستان دوید چادرش روی شانههایش افتاده بود. تارهای نامرتب و پریشان موهایش از لابهلای روسری روی گونهاش ریخته بود ریخته بودند.
لبهایش از ترس سفید شده بود به نگهبان که رسید پاهایش دیگر جان نداشت دستش را روی شیشه نگهبانی تکیه داد و هراسان گفت محسن ابراهیمی “گفتن آوردنش اینجا، زندهست؟” و بعد طوری که انگار خودش تحمل شنیدن جواب همچین سوالی را ندارد سرش را گذاشت روی شیشه و بهزور بدن بیجانش را نگه داشت.
نگهبان همانطورکه سریع داشت دفتر اسامی را نگاه میکرد گفت:« پسرته خواهر»؟و زن بدون اینکه صدایش نای بیرون آمدن داشته باشد جواب داد:« تو رو امام زمان نگو مرده» نگهبان صفحه را ورق زد و گفت:« خواهرم آروم باش توکلت به خدا باشه اسمش تو لیست من نیست برو توی اورژانس و بگرد ببین پیداش میکنی؟»
زن بعد از کلی التماس از گیت نگهبانی رد شد و به اورژانس رسید. ناله و فریاد با بوی خون درهم آمیخته شده بود. راهروی اورژانس پر بود از مجروحان و مصدومان که بعضیهاشان از هوش رفته بودند.اولی محسن نبود، دومی هم که پرستار داشت سرش را باند پیچی میکرد جوانی سی و چند ساله بود انگار،نه محسن شانزده سالهی او.
سومی هم بدن بیجانی بود که بر پارچهی رویش نوشته بودند: سردخانه. چشمش که به این کلمه افتاد ناگهان پایش از یاری کردن ایستاد کف زمین اورژانس نشست و به پایین روپوش پرستاری که بهسرعت داشت از کنارش میگذشت چنگ انداخت:« خانوم محسن ابراهیمی یه جوون شونزده ساله با موهای فرفری سیاه اینجا نیاوردن؟»
پرستار به سرم توی دستش اشاره کرد:« من کار دارم، خانم جون پاشو اینجا آلودهست پاشو بشین روی صندلی باید از پذیرش بپرسی یا خودت یکییکی اتاق ها رو نگاه کنی.»
زن هر چه توان داشت رویهم گذاشت برای ایستادن. شروع کرد به گشتن تمام اتاق ها،اتاق اول، اتاق دوم….چپ،راست و هر چه بیشتر به انتهای سالن نزدیک میشد دلش بیشتر راضی میشد که محسن را هر قدر مجروح و زخمی در همین اتاق ها بیابد.
آخرین اتاق آخرین امید او بود و بعد از آن دیگر باید برای شناسایی محسن به سردخانه میرفت.زیر لب زمزمه کرد یا فاطمه زهرا تو رابه آبروی حاج قاسم قسم و بعد به سراغ تخت آخر اتاق آخر رفت زنی سالخورده و زخمی روی آن خوابیده بود و ناله میکرد.
جهان روی سرش آوار شد. یادش آمد که صبح محسن را بخاطر به هم ریختگی اتاقش کلی دعوا کرده بود. صورت زیبای محسن جلوی چشمش آمد که با خنده گفته بود:« مراسم حاج قاسم که تموم شه، سرمون خلوت میشه میام خونه کامل اتاقمو تروتمیز میکنم»
در دلش تمام دعاهایی که برای عاقبت به خیری محسن کرده بود مرور کرد سرش گیج رفت چشمهایش تار شد:« خدایا من تحمل این غم و دوری بزرگ رو ندارم».
بیرمق با لبهایی لرزان از زنی پرسید:”« سردخانه کجاست؟» و قبلاز آنکه جملهاش تمام شود پرستاری که داشت از اتاق CPR بیرون میآمد بلند فریاد زد:« پسر نوجوونه برگشت دکتر میگه منتقل شه آی سی یو»
از لابهلای درِ باز شدهی اتاق و رفتوآمد دکترها و پرستاران موهای مشکی محسن را دید و فرفری گیسویی را که تمام حالاتش را حفظ بود. جلوتر رفت دلِ از دست رفتهاش را لای آن موها دوباره یافت و با صدای بوق مانیتوری که داشت حیات محسن را نشان میداد آرام گرفت…
منبع: فارس
مطالب مرتبط
سال ۱۴۲۰ رشد جمعیت ایران صفر میشود
یک جمعیت شناس با اشاره به پیر شدن رشد جمعیت کشور در ۱۴۲۰ تاکید کرد: از امروز باید به فکر تامین زیر ساخت های درمانی و رفاهی برای دوران سالمندی کشور باشیم.
چه مشاغلی برای زنان جذابتر است؟
روند نرخ بیکاری زنان و سهم بخش خدمات از اشتغال از ابتدای دهه ۹۰ تا کنون نشان میدهد به طور کلی بین این 2 شاخص رابطهای عکس وجود دارد.
زنان آسیبدیده زیر چتر حمایت شهرداری تهران
زنان و کودکان بیشترین آسیبپذیری را در شهرهای بزرگ دارند.
ارائه بیش از ۲۰۰ طرح از سوی زنان کنشگر مسجدمحور پایتخت
مدیرکل امور زنان و خانواده شهرداری تهران از ارائه بیش از ۲۰۰ طرح قابل اجرا و احراز شده از سوی زنان کنشگر مسجدمحور پایتخت خبر داد.
خشونت علیه زنان و دختران در غزه بیسابقه است
سخنگوی وزارت امور خارجه به سطح بالای خشونت علیه زنان فلسطین اشاره کرد
اعتراضات در فرانسه به خشونت علیه زنان
هزاران نفر در شهرهای مختلف فرانسه علیه خشونت روزافزون علیه زنان اعتراض کردند.
وقتی جهان روی سر مادر آوار میشود
16 دی 1402 1402-10-16 10:38آخرین مطالب
سال ۱۴۲۰ رشد جمعیت ایران صفر میشود
5 آذر 1403لایحهای برای حفظ کرامت زنان در برابر خشونت!
5 آذر 1403چه مشاغلی برای زنان جذابتر است؟
5 آذر 1403زنان آسیبدیده زیر چتر حمایت شهرداری تهران
5 آذر 1403مطالب پربازدید