عشق نوجوانت به سلبریتی ها را مدیریت کن!

چه کار کنیم که نوجوانان از سلبریتی‌ها و افراد معروف تاثیر نگیرند؟ در گام بعدی اگر این علاقه در آنها نسبت به افراد معروف ایجاد شد چه کنیم که به حد افراط نرسد؟

به گزارس متادخت ، خیلی از پدر مادرها این دلهره را دارند که فرزندشان علاقه شدیدی به یک فرد معروف پیدا کند؛ به عبارتی یک دل نه صد دل شیفته و دل باخته یک سلبریتی شود، حالا این سلبریتی می خواهد ایرانی باشد یا خارجی. گاهی این علاقه در آنها به قدری زیاد می‌شود که در فضای مجازی عکس پروفایل خود را تصویر سلبریتی محبوبشان قرار می‌دهند، تمام صفحات آن فرد معروف را دنبال می کنند و در یک صفحه اختصاصی دیگر خودشان فن پیج آنها می‌شوند. دهه های قبل هم که فضای مجازی به این شکل نبود و عکس و پوستر بین جوانان مد بود اتاقشان را پر می‌کردند از عکس های آن فرد معروف و تمام فکر و ذکرشان می‌شد او. در مورد راهکارهای پیشگیری از علاقه افراطی و بیش از حد نوجوانان از سلبریتی ها و افراد معروف «نرگس اصفهانی روانشناس و بازی درمانگر کودک» چنین می‌گوید:
در ابتدا بخشی از نگرانی والدین این است که فرزندم اخلاق، منش و رفتار خود را شبیه سلبریتی محبوبش کرده است. مشکل دیگری که خانواده ها از آن گله دارند این است وقتی اتفاقی برای آن سلبریتی می‌افتد مثلا ازدواج می کند نوجوانشان به حدی آشفته می‌شود که حتی می‌خواهد به خودش آسیب برساند، چون فکر می کند دنیا به آخر رسیده است. حتی اخیراً موردی داشتیم که با ازدواج یکی از افراد معروف آمار خودکشی از طرف اورژانس بیشتر از قبل گزارش شد و اغلب این افراد هم در سنین نوجوانی بودند.
اینکه همه افراد دوست دارند کسی را دوست داشته باشند و همین طور دوست داشته شوند موضوعی غیر قابل انکار است و جز لذت‌های فطری انسان محسوب می شود. اما مسئله‌ای که در دوره نوجوانی اهمیت دارد این است که تمایل به حس دوست داشتن و دوست داشته شدن باعث نشود آنها به سمت انحراف و انسانهایی که ممکن است برای آنها آسیب‌زا باشد کشش پیدا کنند.
چه کنیم فرزندانمان شیفته سلبریتی ها نشوند؟!
ابتدا می‌خواهم از دوره کودکی شروع کنم. در دوره کودکی محافظت محیطی خیلی مهم است. یعنی این که ما محیط خانه را به نحوی برای فرزندمان مهیا کنیم که کودک ما علاقه شدید به یک شخصیت کارتون یا فیلم پیدا نکند. برای مثال اگر کودک شما علاقه شدیدی به مرد عنکبوتی دارد لباس، لوازم التحریر یا هروسیله‌ی دیگری که تصویر آن شخصیت در آن باشد را برای کودک تهیه نکنید. اگر در تمامی وسیله هایی که برایش تهیه می کنید مثلاً تصویر مرد عنکبوتی باشد شما به عنوان والدین آموزش دهنده علاقه بیش از حد به یک شخصیت معروف به فرزندتان هستید، پس در وهله اول خود والدین باید مراقب باشند که الگو سازی نامناسب برای فرزندشان نداشته باشند.

مورد بعدی اینکه در سنین کودکی لزومی ندارد کودک موبایل، تبلت یا هر وسیله ارتباطی اختصاصی دیگری داشته باشد. ممکن است محتوای کارتون یا فیلم مناسب سنش نباشد و اینکه یک تکیه کلام، تصویر یا … داشته باشد که در ذهن کودک بماند و در بزرگسالی کشش به این نوع رفتار و افراد پیدا کند. موسیقی‌هایی که والدین بدون توجه به سن فرزندشان کنار او گوش می‌کنند نقش بسیاری در شکل گیری روحیات و علایقش در آینده دارد.
به طور کل خلاصه کلامم این است که محیط خانه باید از هر جهت برای کودک سالم باشد. چون در سنین کودکی تاثیر پذیری فرزند از والدینش بیشتر است و در دوره نوجوانی محدود کردن و قانون گذاری کمی سخت تر است و باید آموزش‌ها غیر مستقیم باشد
دومین مورد برای پیشگیری این است که پدر و مادر طوری رفتار کنند که خودشان الگو و قهرمان فرزندشان شوند و این هم باید قبل نوجوانی اتفاق بیفتد.

سوم الگوهای مناسب به فرزندشان معرفی کنند. تلاش والدین این باشد که الگوی دست یافتنی برایش معرفی کنند. برای مثال یکی از افراد فامیل، دوست یا آشنا که از لحاظ اعتقادی، اخلاقی و…مورد تاییدشان است سعی کنند ارتباط خانوادگی بیشتری با او داشته باشند. نکته مهمی که اینجا وجود دارد این الگوسازی باید ظریف و به تدریج تزریق شود.
چهارم اینکه روی ضعف‌های فرزندشان سرمایه گذاری کنند. اگر والدین در کودکی روی ضعف‌های فرزندشان سرمایه گذاری نکنند بعدها در نوجوانی این اتفاق که، کورکورانه عاشق یک نفر شوند در او بسیار تقویت می‌شود. در مورد ضعف‌های فرزندان اگر بخواهم مصداقی بگویم فرض کنید که فرزندمان سواد رسانه نداشته باشد و ما به عنوان والدین هم سوادی برای این نوع آموزش نداشته باشیم، یا اینکه فرزندمان قدرت نه گفتن را بلد نباشد و در همین راستا تحمل نه شنیدن را هم ندارد، در نتیجه عزت نفس و اعتماد بنفسش پایین می آید. این موارد تاثیر مستقیمی بر تقلید کورکورانه فرزندمان از آدم‌های معروف دارد. اگر والدین احساس می‌کنند خودشان نمی‌توانند این حس‌ها را در فرزندشان تقویت کنند حتما از روان درمانگر ها و کارگاه های آموزشی کمک بگیرند.
پنجم اینکه قدرت تفکر را در فرزندانشان بالاببرند. شاید برای والدین سوال باشد که چگونه فکر کردن را به فرزندانمان آموزش دهیم این کارشناس در پاسخ می‌گوید: می‌خواهم با یک مثال ساده و قابل فهم در قالب گفت و گو بین شما و فرزندتان این مسئله را توضیح دهم. فرض کنید فرزندتان یک لیوان را در جایی قرار می دهد که امکان شکستنش آنجا زیاد است. مدل اول این است که به فرزندتان بگویید «آن لیوان را آنجا نگذار»(فقط دستور)
مدل دوم این است که علت مسئله را هم برایش بیان کنید و بگویید «لیوان را آنجا نگذار چون شاید بیفتد بشکند» (دستور و علت)
مدل سوم احساس را هم چاشنی حرفتان می کنید و می گویید «لیوان را آنجا نگذار می افتد میشکند و مامان ناراحت می شود» (دستور، علت و احساس) اگر توجه کنید در هر سه حالت این نوع گفت و گو تفکر نیست.
یک مدل چهارم وجوددارد که شما با پرسشگری از فرزندتان او را وادار به تفکر می کنید. مثلا از او می پرسید اگر لیوان را اینجا بگذاری چه می‌شود؟ احتمالا در پاسخ می گوید خب لیوان اینجا باشد می‌شکند شما در مقابل بگویید خب بنظرت الان باید لیوان را اینجا بگذاریم یانه؟ با این سوال و جواب ها تفکر در فرزندتان شکل می گیرد. مورد بعدی اینکه فرزند خود را فقط بله چشم قربان تربیت نکنید چون عادت می کند در برابر هر مسئله ای فقط بگوید چشم. پاسخ مثبت به هر مسئله ای همیشه خوب نیست وگاهی اوقات دردسر ساز است.
اما راهکارها برای دوره نوجوانی!
اول اینکه روحیه تقلید کورکورانه را در آنها از بین ببرید مثلا فرض کنید دخترتان می خواهد محجبه باشد اینطور نباشد که دخترتان بگوید چون مادرم محجبه است من هم باید محجبه باشم در این حالت احتمال اینکه بعداً شرایط برداشتن حجاب برای او مهیا باشد بی حجاب شود بالاست. باید به فرزندتان آموزش دهید که تمام انتخاب هایش باید با دلیل منطقی و هدفمند باشند و فقط یک مقلد نباشد که مدام در حال تقلید است.
دومین راهکار این است که کمک کنیم نوجوانمان یک هدف در زندگی برای خود پیدا کند. نوجوانی که هدف و انگیزه دارد می داند که الان در چه جایگاهی است و به چه نقطه ای می خواهد برسد پس دیگر وقت خودش را صرف تماشای سبک زندگی دیگران نمی‌کند. در نگاه او اهداف والاتری هست که دنبال کردن زندگی سلبریتی ها برایش بی معنا و بی مفهوم است.
سوم اینکه والدین وقتی هدف فرزندشان را شنیدند اگر از نگاهشان این مسیر درست نیست او را نهی نکنند ضعف‌های هدف را برایش بازگو کنند ولی نقش بازدارنده برایش نداشته باشند. در این موارد والدین کمالگرا بیشتر آسیب می زنند
فرزندمان عاشق سلبریتی‌ها شد چه‌ کنیم؟!
اشتباه بزرگی که ممکن است خانواده ها انجام دهند این است که شروع می‌کنند به مقابله و به زور متوسل می‌شوند. اولین کار این است که به زور متوسل نشویم و برخورد مستقیم نکنیم، چون این حالت دو آفت دارد اول رابطه ما با فرزندمان بهم می‌خورد ونوجوانمان می‌رود در غارتنهایی خودش. دوم اینکه هرچقدر شما با فرزندتان مقابله به مثل کنید او حریص تر به انجام کارش می‌شود.
مورد بعدی اینکه خونسردی خودتان را حفظ کنید. وقتی پدر و مادر استرس و اضطراب بیش از حدی داشته باشد باعث می‌شود نتوانند درست تصمیم بگیرند و کارهای غلط انجام دهند. سوم با نوجوانتان همدلی و همراهی کنید. مثلا فرض کنید نوجوان شما یک برنامه یک فرد معروف را خیلی دوست دارد و همیشه دنبال می کند شما هم با او همراهی کنید تا بتوانید ایراداتش را برای نوجوان خود بیان کنید. نکته ای که اینجا وجود دارد این است که با زمینه سازی مسائل را باید برای فرزندتان توضیح دهید.
مشاور متخصص هم کمک زیادی برای شما در این مسئله می‌کند.

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط