در تعریف الگوی سوم، زن‌ها اراده دارند

نشست خبری میز قرائت با سخنرانی «مهدی تکلو» دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی سیاسی دانشگاه «علامه طباطبایی» در سالن کنفرانس اندیشه‌ورزان برگزار شد.

به گزارش متادخت ، تکلو در ابتدای این نشست با ابراز ناخرسندی از اینکه بعد از ۱۱ سال این امکان به وجود آمد که دربارهٔ الگوی سوم صحبت شود گفت «فکر می‌کنم ما در روزگاری هستیم که باید تلاش کنیم تا برای الگوی سوم به قرائت برسیم. ما دو سال است درگیر مسألهٔ حجاب هستیم که این بحث به الگوی سوم برمی‌گردد. باید قدری راجع به پیشینه‌های اجتماعی و فرهنگی آن صحبت کنیم.».وی افزود «ابتدا باید منبع الگوی سوم را پیدا کنیم. سپس به روش آن برسیم. ما از الگوی سوم چه چیزی می‌خواهیم که راجع به آن صحبت و صورت‌بندی کنیم. کتابی که دربارهٔ الگوی سوم می‌خواهم بنویسم چه چیزی را می‌خواهد نشان دهد؛ الگوی سوم اگر از نظر اندیشمندی درآمده، باید در یک چارچوب کلان قرار گیرد. لذا یک طرح کلی‌تری وجود دارد و این‌ها همه بحث‌های مقدماتی است.».
تکلو خاطر نشان کرد: «محتوای الگوی سوم خود به خود روی زمین است و فقط لازم است مرتب شود. بحث بعدی دربارهٔ الگوی شرقی و غربی است. گاهی وقت‌ها معادل با الگوی سنتی و مدرن می‌شود یا تعابیر مختلفی دارد.».او دربارهٔ خطاها و روش‌ها گفت: «ما در انقلاب اسلامی دو تحول را تجربه کردیم. اولی تحول مردم یعنی جهت‌گیری و میزان اتکا به خود بود؛ انقلاب درونی شکل گرفت که قیام کردند. اما تحول دیگر نظم جنسیتی جامعه است که رابطهٔ زن و مرد را توصیف می‌کند. اتفاقی که زن در انقلاب اسلامی می‌آفریند، نظم جنسیتی را متحول می‌کند. این نظم اصل معانی متفاوتی دارد که به لحاظ فرهنگی تجربه کردیم و عامل دگرگونی آن نظم جامعه است. زن‌ها هم در سرنوشت انسانی مشارکت داشتند. عامل دیگر عنصر ولایی در نظم جنسیتی است که تنظیم کردن نظم جامعه را به عهده دارد. پس نظم جنسیتی دارد متحول می‌شود. در این صورت چهرهٔ جدیدی از زن ظهور می‌کند که به معنای موجود شدن است و باید تفاوتی بگذاریم با جرقه‌هایی که رقم زده و منجر به پیروزی انقلاب اسلامی است که سهم بیشتری را مال خود کند.».
وی افزود: «زن نسبت به سهم خود متحول می‌شود و ما این چهره از زن را تجربه می‌کنیم. جامعه آن را قبول می‌کند. اما در دههٔ ۷۰ و ۸۰ مسیر صعودی زن را از دست می‌دهیم و دچار فروبستگی می‌شویم. به دلایلی زن در لایهٔ پنهان‌تر تلاش می‌کند فعالیت کند. بعد از اتفاقات سال ۸۸ و ۸۹ که دیدارهای آقا با بانوان را داریم، یعنی دارد اتفاقاتی می‌افتد. آن زن سهم بالاتری دارد. در دههٔ ۹۰ شاهد فعالیت بیشتر زنان هستیم. این اتمسفری از بحث تاریخی و فرهنگی است. ما نمی‌توانیم سال ۱۴۰۲ این حرف را بزنیم که آیا زنان حق حضور اجتماعی دارند؟! منبع الگوی سوم بیانات حضرت آقا است و ما هیچ منبع دیگری نداریم. در این صورت با کسی مواجه می‌شویم که صاحب‌نظر است. ویژگی بعدی مجتهدِ جامع بودن آقا است؛ کسی که اسلام را پیاده می‌کند نظراتش با کسی که در گوشهٔ حجره است متفاوت است.».
این دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی سیاسی با بیان اینکه چگونه می‌توان با روش الگوی سوم از بیانات رهبر انقلاب استفاده کرد توضیح داد: «وقتی خواستم با بیانات مأنوس شوم ۷ الی ۲۰ بار بیانات مربوط به حوزهٔ زنان را خواندم. در این فرآیند مرحله به مرحله به درک می‌رسیم و در هر مرحله‌ای که مباحث را دوره می‌کنیم به طرحی می‌رسیم، چیزهایی مهم می‌شود و سؤالاتی شکل می‌گیرد. من فکر می‌کنم این کار را مادام‌العمر باید انجام داد که می‌توانم آن را در ۱۰۰ صفحه مرحله‌بندی کنم. مثلاً نسبت الگوی سوم با الگوی ایرانی چیست! این چارچوب‌ها باید در بیاید. یک لایحهٔ دیگر فهم و مبانی است. آن کسی که فلسفه کار می‌کند فهمی را که آقا از مسئلهٔ جنسیت دارد در فلسفه جست‌وجو کند و…؛ زمانی می‌شود این کار را انجام داد که منظومه‌بودن آن حفظ شود.».
تکلو دربارهٔ اینکه الگوی سوم را در کدام بحث‌ها می‌توان مطرح کرد گفت: «الگوی سوم در پاسخ به معضلات زنان شکل نگرفته و برای مسائل اجتماعی زن نیست. این الگو، الگوی رفتاری زن هم نیست. یعنی ما در پاسخ به اینکه زن چگونه رفتار کند یا چگونه بهتر عمل کند، این الگو را به وجود نیاورده‌ایم؛ مفاتیح‌الحیات زن نیست! تعیین‌کنندهٔ قلمروی حضور زن نیست! و هدف ادبیاتی مربوط به نشان دادن زنان قهرمان و الگو نیست! هستی‌شناسی زن نظریه نیست! بلکه فراتر از آن است. به لحاظ نظری تئوریک الگو یک مرحله بعد از نظریه است. باید ناظر به تحقق باشد. اما مهم‌تر از آن یک پروژه است؛ که پروژهٔ تغییر اجتماعی است.».
وی با اشاره به اینکه چه چارچوبی الگوی سوم را ساماندهی می‌کند گفت: «انقلاب اسلامی و حرکت، الگوی سوم را سازماندهی می‌کند. یعنی کسب کمالات و تبدیل قوه به فعل است. حرکت اراده در انسان موضوعیت دارد. الگوی ایرانی اسلامی الگوی نظریه حرکت است. انقلاب اسلامی یعنی حرکت و کمال. آن چیزی که انسان را متمایز می‌کند اراده است. یعنی سرنوشت را مشخص می‌کند. در این دستگاه هر کس ارادهٔ بیشتری دارد انسان‌تر است. انسان اجازه ندارد بندگی یا بردگی کند. دین نمی‌آید به انسان بگوید بردگی کند. راه انسان ۲ جا می‌تواند سرریز شود. یکی در هویت و دیگری انتخاب‌ها. «آزادی» است که در هر دو موضوعیت دارد. ادبیات استقلال با اراده امکان‌پذیر است که قدرت دارد و جنبه‌ی درونی هم هست. مثلاً شیخ انصاری آن‌قدر اراده داشت که در خواب هم گناه نمی‌کرد. اما طاغوت اختیار را از انسان می‌گیرد. این گونه نیست که اختیار غلط دهد. و این‌جاست که انسان آزاده مبارزه می‌کند. اگر بخواهم ساختار هویتی انسان را از نگاه حضرت آقا توجیه کنم یک لایه انسانیت است. در هیچ لحظه‌ای مواجه نیستیم با زنی که فردیت آن مشخص نیست. مسأله‌ی جنسیت را در اینجا باید توضیح داد. اینجا جنسیت باید جانمایی شود. جنسیت در قوه‌های مشترک مرد و زن است. زوجیت یعنی هر چیزی که فکر می‌کنید جز خالق دو تا است و این مربوط به جسم و روان نمی‌شود. جنسیت انسانیت را بالفعل می‌کند. محتوای زوجیت است. اگر ما از شیوهٔ متفاوتی از انسان بودن حرف می‌زنیم به نظم جنسیتی برمی‌گردد.».
وی در پایان افزود: «الگوی سوم در بحث نظری اصلاً عجیب نیست. باید به عنوان شاخص‌های فوق‌العاده ببینیم. زن الگوی سوم اراده دارد و این تفاوتش با زن غربی است. ویژگی دوم انسانیت است. زن الگوی سوم در هویت خود طبیعی است، نه تکرار هویت مردانه. زنانگی آن از لحاظ قدرت است. این قدرت باید حفظ شود. چون حرکت را برای تعالی بشر که مبنی بر اراده است می‌خواهیم.».

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط