زنان نویسنده؛ امانت‌داران عشق و احساس

ورود خانم‌ها بعد از انقلاب در جامعه ادبی خیلی خوب بوده و از نظر کمیت و کیفیت واقعا قابل ستایش است. البته نام همه آن‌هایی که می‌نویسند مانا نخواهد شد...

به گزارش متادخت به مناسبت روز قلم، 14 تیرماه در تقویم رسمی کشورمان به پاس بزرگداشت قلم و هنرمندان آن به این روز نام‌گذاری شده است. نویسندگی از دیرباز یکی از بهترین و مطمئن‌ترین راه‌های انتقال تجربه و ساخت فرهنگ بوده و هست. و نام زنان نیز اگرچه محدود اما در تاریخ این مسیر ثبت شده است؛ زنانی مانند سیمین دانشور که کتاب «سووشون» از جمله آثار فاخر تاریخ ادبیات ایران را قلم زده است.

پس از انقلاب اسلامی ایران با گسترش فضای حضور اجتماعی موثر برای زنان، جامعه ادبی شاهد حضور زنان ‌بسیاری شد که در موضوعات مختلف خلق اثر می‌کنند. بدون شک یکی از این زنان نام آور نویسنده راضیه تجار است.

او متولد 1326 در تهران و مولف 46 کتاب رمان و داستان است. ایشان در این مصاحبه به بیان نظرات خود در خصوص وضعیت زنان نویسنده پس از انقلاب و سهم زنانگی در نویسندگی می‌پردازند.

 

به رسم همیشگی مصاحبه‌ها لطفا خودتان را معرفی بفرمایید.

راضیه تجار هستم. داراى مدرك درجه يك هنرى، نویسنده، مدرس داستان‌نویسی، فرهنگی بازنشسته و رئیس هیئت مدیره انجمن قلم ایران.

سال‌هاست بعد از انقلاب اسلامی، حدودا از سال 64 یا 65، در حوزه ادبیات ورود پیدا کردم و ماحصل آن 46 کتابی است که منتشر کردم.

 

مهم‌ترین هدفی که در حال حاضر در فضای کاری برای آن تلاش می‌کنید چیست؟

بيشترين هدفم از حضور در اين وادى، گفتنى‌ها هست؛ مخصوصا در حوزه زنان. همچنين تدريس و آموزش داستان‌نويسى به نسل جوان.

 

شما در حوزه دفاع مقدس و همسران شهدا قلم زدید در مورد علاقه‌مندی به این حوزه و علت این که به این سمت حرکت کردید که در مورد همسران شهدا و زنان حاضر در جنگ قلم بزنید بفرمایید.

من نويسندگى را با موضوع آزاد شروع كردم و در زمينه‌هاى مختلف قلم زدم و بيشترین رويكردم در موضوعات خانواده، زنان و مسائل اجتماعى بوده است. از طرفی حوزه دفاع مقدس نیز حوزه مورد علاقه‌ام بوده که به صورت موازى در اين زمينه هم كار كرده‌ام.

بنده معتقدم در حوزه دفاع مقدس هنوز حرف‌هاى ناگفته بسیاری باقى مانده. در جنگ مردانى بودند كه به جبهه رفتند و دين خودشان را ادا كردند. اما از سویی زنان، همسران، دختران و مادرانى نیز بودند كه در پشت جبهه‌ها باقى ماندند، انتظار كشيدند، حمايت كردند و به گام‌هايى كه مردانشان در خانواده برای دفاع از میهن برداشتند ایمان داشتند. در اصل آنان دو نيمه يک نارنج هستند و گفته‌هاى هر دو سو مي‌تواند مکمل یکدیگر باشند.

خصوصا در شرایطی که يك طرف شهيد شده باشد، حرف‌هايى وجود دارد که باید بيان شود و به گوش نسل جوان برسد.

 

کدام یک از شخصیت‌های زن که خودتان خلق کردید را بیشتر از همه دوست دارید؟

انتخاب شخصیت‌های داستانی کار دشواری است . من در بسیاری از داستان‌های کوتاهم که در واقع تخیلی و صرفا خلق شده از طریق خودم است، مانند نرگس‌ها، زن شیشه‌ای، هفت بند، سفر به ریشه‌ها ، شعله و شب و حتی آخرین کتابم بنام نتهای رها، بعضی از شخصیت‌ها تکثیر می‌شوند. اکثرا نامشان «آه» هست و نام مرد هم «ماد» است. این‌ها در داستان‌های مختلف ورود و حضور پیدا می‌کنند.

در حوزه دفاع مقدس یا زندگینامه داستانی هم شخصیت‌هایی هستند که حضور حقیقی در جامعه داشتند و بخش عظیمی از گفته‌ها، رفتار، کردار و خصوصیاتشان واقعی است. آن‌ها هم برایم ارزشمند هستند. مانند «سمیه» در «اسم تو مصطفی است» و یا درمورد همسر شهید شاه آبادی که زندگینامه داستانی «آسمان خانه من است» را نوشتم. که یکی از بهترین کار های من است و براش بسیار زمان گذاشتم. و یا  «دلنواز» در «کوچه اقاقیا» و «معطر خانم» در «یاس کبود». این‌ها شخصیت‌هایی هستند که در حقیقت درون‌شان نفس دمیده‌ام و سعی کردم زنده و باطراوت خلقشان کنم و بسیار دوستشان دارم.

 

تعریفتان از زنانگی؟

در تعریف زنانگی، تعاریف متعددی وجود دارد؛ اما آن‌چه که پیش از همه و بیش از همه برایم در یک زن جلب توجه می‌کند، داشتن عاطفه، احساس خوب و فراوان، مادرانگی به اضافه همسر خوب بودن و فهم و شعور داشتن است.

 

زن بودن چقدر در برآیند کار و داستان نوشتن موثر هست؟

یکی از ویژگی‌های داستان خوب، حس برانگیز بودن آن است. نویسنده باید بتواند روح زندگی را در واژگان و سطور نوشته بدمد. از این نظر به عقیده بنده وقتی یک زن می‌نویسد این توان را دارد که یک نوع عشق، عطوفت، مهر و احساس را با شدت بیشتری در نوشته‌اش جاری کند. منتهی باید اضافه کنم در هر حال باید اثر یک کار هنری باشد نه صرف احساسات آبکی. تا به عنوان اثر فاخر شناخته شود.

 

 زنان بعد از انقلاب توانسته‌اند در ادبیات داستانی در جایگاهی که شایسته آن هستند قرار بگیرند؟

ورود خانم‌ها بعد از انقلاب در جامعه ادبی خیلی خوب بوده و از نظر کمیت و کیفیت واقعا قابل ستایش است. البته نام همه آن‌هایی که می‌نویسند مانا نخواهد شد اما از این خیل عظیمی که در این ساحت ورود پیدا کردند یقینا اشخاصی خواهند بود که نامشان در زمینه ادبیات می‌ماند و در تاریخ ادبیات کشورمان در زمینه داستان، داستان کوتاه و رمان نامی ماندگار خواهند شد.

 

به نظر شما، نویسنده زن ایرانی در فضای امروز ادبیات ایران محدودیت‌های بیشتری برای نوشتن پیرامون خود حس می‌کند؟

برای نویسنده زن امروز محدودیت مجزایی احساس نمی‌کنم. او می‌تواند از طریق فضای مجازی ارتباطاتی داشته باشد، ببییند، سفر و تجربه کند، بگوید، بنویسند و بهترین کتاب‌ها را در دسترس داشته باشد. اگرهم محدودیتی باشد از جنس غفلت‌های درونی است؛ مانند کم وقت گذاشتن و عدم مطالعه!

 

در بین نویسندگان شهیر زن ایرانی کدام را بیشتر می‌پسندید؟

نویسندگان شهیر که بعضی از آثارشان را خواندم و لذت و بهره‌اش را برده‌ام، بماند. اما بسیار پیش آمده که از نویسندگان گمنام و هنرجوهای داستان‌نویس تک داستان‌هایی خوانده‌ام که بسیار لذت برده‌ام. خصوصا خانم‌ها در این زمینه خیلی خوب پیش آمده‌اند و آثار خوبی خلق کردند. شاید همانطور که گفتم بعضی‌هایشان هم اصلا شهرت نداشته باشند، اما کارهای زیبا، ارزشمند و ماندگار ارائه کرده‌اند.

 

اگر بخواید چند کتاب با محوریت شخصیت زنان معرفی کنید چه کتاب‌هایی را معرفی می‌کنید؟

در این مورد کتاب‌های زیادی داریم. اما من «سووشون» از خانم دانشور را نام می‌برم که کتاب خیلی زیبایی است. همچنین «کوچه اقاقیا» از کتاب‌های خودم که بسیار دوستش دارم. از کتاب‌های خارجی که ترجمه شده هم «ربکا» را نام می‌برم که شخصیت‌های زن آن برای من شخصیت‌هایی مانا و جالبی بود.

 

به عنوان سوال آخر، چقدر خودتان را در شناساندن زن ایرانی به جامعه موفق می‌بینید.

خوشبختانه بازخورد آن‌چه را که نوشتم دیده‌ام و از این نظر خوشحالم اما در نهایت قضاوت با مشتری است : )

ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

Leave your thought here

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط