آیا «زن، زندگی، آزادی» نشانی از انقلاب زنانه است؟

مطالب بسیاری از بیانات رهبر انقلاب درباره مشارکت اجتماعی زنان طی سال‌های اخیر مطرح شده است.

به گزارش متادخت، مطالب بسیاری از بیانات رهبر انقلاب درباره مشارکت اجتماعی زنان طی سال‌های اخیر مطرح شده است.

برای مثال ایشان در سال 90 در دیدار طلاب، فضلا و اساتید حوزه علمیه قم‌ به مسأله زنان اشاره کردند و گفتند: «اشتغال بانوان از جمله‌ چیزهایی است که ما با آن موافقیم. بنده با انواع مشارکت‌های اجتماعی موافقم؛ حالا چه از نوع اشتغال اقتصادی باشد، چه از نوع اشتغالات سیاسی و اجتماعی و فعالیت‌های خیرخواهانه و از این قبیل باشد؛ این‌ها هم خوب است. زن‌ها نصف جامعه‌اند و خیلی خوب است که اگر ما بتوانیم از این نیمِ جامعه در زمینه‌ این‌گونه مسائل استفاده کنیم».

بیان مستقیم نقش مؤثر زنان در مشارکت اجتماعی به عنوان نیمی از جامعه از زبان رهبر انقلاب برای جامعه‌ای که سالیان طولانی در پیچ و تاب عرف، قوانین و دستورالعمل‌های دست و پاگیر و مردانه گیر افتاده، دلنشین و قوت قلب بوده است.

هرچند آمار افزایش مشارکت‌های اجتماعی زنان پس از انقلاب اسلامی تاکنون گویای وضعیت رو به رشد جامعه زنان ایرانی با این نگاه مترقی انقلاب اسلامی همخوانی دارد اما در این سال‌ها بخش زنانه جامعه ما با وجود دستاوردهای متعددی که داشته است، نتوانسته جایگاه ایده‌آل اجتماعی خود را به دست بیاورد و در بسیاری از موارد نادیده گرفته شده و همچنان روح حاکم بر تصمیم‌گیری‌ها در جامعه ما مردانه است.

اکنون این نادیده‌انگاری تاریخی، با مواجه چالش برانگیز گشت ارشاد خود را نشان داده است و با واکنش‌هایی که به عملکرد گشت ارشاد در جامعه رخ داد، شاهد یک خیزش اجتماعی و تمرکز بر روی مسأله حجاب و تصمیم‌گیری درباره آن هستیم.

این خیزش آن‌چنان امواجی در سه ماه گذشته ایجاد کرد که برخی آن را سرآغاز نوعی «انقلاب زنانه» در ایران قلمداد کردند.

«زن، زندگی، آزادی» شعاری است که در اعتراضات اخیر خیابانی ایران مشاهده می‌شود و آن‌ را نشانه‌ای از انقلاب زنانه می‌دانند.

سحر دانشور پژوهشگر حوزه زنان در این باره می‌گوید: این شعار کلیت، ابهام، فقدان چشم‌انداز مشخص و تبختر دارد و معلوم نیست از کدام زن سخن می‌گوید و برای او چه نوع زندگی مطالبه می‌کند و تعریفش از آزادی چیست.

وی در ادامه تصریح کرد: می‌توان ساده‌دلانه گفت شعار خود گویاست، اما واقعیت این است که گویا نیست، چرا که نسبت طراح شعار، شعار و مبلغینش با بافت جامعه‌ای که آن را برایش طراحی کرده‌اند نامعلوم است.

این پژوهشگر با بیان اینکه این شعار جامعه را به یک کلیت مبهم تقلیل داده و با «بدیهی‌نمایی نیازی نامعلوم» و سپس «بدیهی‌نمایی خود» در نسبت با این نیاز که سعی دارد هر پرسشی در خصوص خود و ابعاد و زوایای مربوط به خود را عقب براند، گفت: این است که در نقطه «تبختر» زائیده می‌شود، تبختری که جامعه، تاریخ و واقعیت‌های موجود را عقب می‌راند.

دانشور با اشاره به پررنگ‌ بودن عناصر مربوط به سبک زندگی در برخی استعارات مربوط به این فضا گفت: ما با یک فضای پیچیده مواجهیم. درحالی‌که ماجرای پیش آمده برای یک زن در شکل‌گیری این فضا مؤثر بوده است، اما نمی‌توان این حرکت را زنانه و در راستای مطالبات و خواسته‌های ایشان دانست.

این پژوهشگر حوزه زنان با بیان اینکه جامعه زنان در 3 دهه گذشته تحولات جدی را تجربه کرده است گفت: از یک جایی به بعد جامعه زنان در پی نماد و نشانه‌های مخصوص‌ به خود بوده و هست، اما هنوز به نقطه مناسبی برای نمادسازی نرسیده است و نمادهای موجود در اتفاقات اخیر نیز نمادهای مربوط به قاطبه جامعه زنان نیست.

وی با اشاره به ژانرهای پربسامد این روزها مثل «برای» گفت: این فضا بیشتر از اینکه مربوط به مطالبات زنان باشد به «سبک زندگی» و به شبکه مصرف روزمره زندگی مرتبط است.

این پژوهشگر در پاسخ به این سوال که آیا سلبریتی‌ها در جهت‌دهی به فضای شکل گرفته مؤثر بوده‌اند؟ اظهار داشت: در تحولات اخیر کف جامعه عناصر مختلفی در تلاش برای اثرگذاری بر میدان هستند که یکی از آن‌ها سلبریتی‌ها‌ هستند، بنابراین نمی‌توان میدان را تک عاملیتی بررسی کرد.

 

ضرورت فهم انرژی جامعه زنان از سوی مسئولین

وی بخشی از نیروی موجود در این فضا را ناشی از انرژی درونی جامعه زنان عنوان کرد و ابراز داشت: باید عناصر درونی جامعه زنان مورد توجه قرار گیرد و اگر در ادامه مسیر تحولات جامعه زنان از سوی سیاست‌گذاران، مدیران، مسئولین فهم نشود، احتمال بروز اتفاقات بحران‌زا وجود خواهد داشت.

دانشور انرژی هسته درونی جامعه زنان را مثبت، مهم و اثرگذار دانسته و بر لزوم توجه به آن اشاره کرد و تأکید داشت: نخبگان، سیاستمداران، متفکرین و دیگر عناصر تأثیرگذار نباید بگذارند این انرژی از سوی جریانات فرصت‌طلب مصادره شود، بلکه باید با فهم آن به استقبال شور موجود در جامعه زنان بروند.

این پژوهشگر اتفاق حاضر را یک هشدار جدی برای توجه به انرژی لایه‌های درونی جامعه زنان دانست و گفت: اگر بیش از این جامعه زنان را به رسمیت نشناسیم، آن‌ها را فهم‌ نکنیم، تحولاتشان را درک‌ نکنیم، نسبت انقلاب اسلامی با این تحولات را جدی نگیریم‌ و فراموش کنیم این انقلاب اسلامی‌ بود که زمینه رشد، تحول و ارتقای وضعیت زنان را فراهم آورد، دچار تنش اجتماعی خواهیم شد.

وی با یادآوری این نکته که حرکت زنانه در جامعه ایرانی در 100 سال اخیر مبتنی بر سرمایه‌های فرهنگی و ‌سنتی خود شکل و شمایل جدیدی گرفت و نقطه اوج آن پس از انقلاب اسلامی بوده است، ابراز داشت: آمار موجود از پیشرفت‌های زنان نشانی از این حرکت و تحول جدی بوده است و رویکرد جمهوری اسلامی در جامعه به این سمت بوده که خلق انرژی و حرکت را در جامعه زنان ایجاد کند.

وی ادامه داد: اما اگر حکومت نتواند انرژی شکل گرفته از چهار دهه گذشته که خود در شکل‌گیری آن‌‌ مؤثر بوده است را فهم کند و با آن مواجهه‌ای در خور داشته باشد، دچار تنش خواهد شد و مسیر رشد ایجاد شده طی سالیان اخیر دچار مسأله خواهد شد.​

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط