به گزارش متادخت، در دوران پهلوی دوم، سه جریان فکری در حوزه مسائل زنان فعال بود. این سه جریان فکری فعال شامل «جریان چپ مارکسیستی»، «جریان غربگرا و لیبرال (وابسته به دربار)» و «جریان مذهبی (نهضت امام خمینی)» میشد. هر سه این جریانات فکری و سیاسی در طول چند دهه، اندیشه و نگاه خود را درباره زنان، در رسانههای رسمی و غیررسمی تبلیغ و ترویج کردند، اما موفقیت آنها در جذب و جلب نظر بانوان، با هم برابر نبود. برای درک بهتر این موضوع، بهتر است به تفکیک، مواضع و عملکرد این جریانات مورد بررسی قرار گیرد.
تشکیلات زنان حزب توده ایران
حزب توده ایران در تاریخ ۷ مهر ۱۳۲۰. ش، با حضور برخی از اعضا و رهبران حزب کمونیست ایران و تنی چند از فعالان سیاسی عصر مشروطه و اعضای گروه ۵۳ نفر با مرام مارکسیستی تشکیل شد. دو سال بعد از آن تشکیلات زنان حزب توده با عضویت مریم فیروز (همسر نورالدین کیانوری)، بدری و نجمی علوی (خواهران بزرگ علوی)، زهرا اسکندری (خواهر سلیمان میرزا اسکندری)، شاه زنان وزیری، آزاده فریبا و ملیحه صابری تشکیل شد. تقریباً تمام بانوان عضو کمیته مرکزی تشکیلات زنان، از اقوام درجه اول اعضای کمیته مرکزی حزب توده بودند. چهار سال بعد از آن هم یعنی در سال ۱۳۲۶. ش، این تشکیلات به ریاست مریم فیروز به فدراسیون دموکراتیک بینالمللی زنان پیوست. این تشکیلات البته یک ماهنامه به نام «بیداری ما» هم داشت که به سردبیری زهرا اسکندری منتشر میشد. از آنجا که تشکیلات زنان حزب توده، تشکلی کاملاً مارکسیستی بود و پیرو افکار و برنامههای شوروی سابق، پس طبیعتاً از همان سالهای ابتدای تأسیس، روز ۸ مارس را به عنوان روز زن جشن میگرفت، زیرا فلسفه گرامیداشت روز ۸ مارس توسط کشورهای کمونیستی و همچنین احزاب سوسیالیستی در جهان، به واقعهای ضدسرمایهداری در کشور امریکا مربوط میشد.
ماجرای نامیده شدن این روز به نام «روز زن»، به قضیه اعتصاب کارگران زن کارخانه نساجی کتان شهر نیویورک امریکا علیه تبعیض، دستمزد بسیار پایین و شرایط سخت کاری برمیگشت. کارگران زن این کارخانه، چند سال برای به دست آوردن حقوق اولیه خود مبارزه کرده بودند، اما وقتی در تاریخ ۸ مارس ۱۹۰۸. م برای به نتیجه رسیدن همان مبارزات دست به اعتصاب زدند، صاحب کارخانه برای سرایت نکردن اعتراض و اعتصاب آنها به بخشهای دیگر، کارگران را در سوله اصلی محبوس کرد و در را به روی آنها بست! کمی بعد هم به علتی نامعلوم، آن سوله آتش گرفت و در جریان آن آتش سوزی، ۱۲۹ زن کارگر در آتش سوختند و تنها تعداد اندکی از زنان کارگر نجات پیدا کردند. به همین دلیل دو سال بعد به پیشنهاد حزب زنان سوسیالیست آلمان شرقی، روز ۸ مارس به عنوان روزی برای دفاع از حقوق زنان، به عنوان «روز زن» انتخاب شد.
از آن سال به بعد کشورهای کمونیستی و احزاب مارکسیست و سوسیالیست جهان، این روز را به عنوان روز زن گرامی داشتند. اما به دلیل مواضع، باید توجه داشت که تشکیلات زنان حزب توده در ماهنامه خود و بعدها اعضای آن در کتاب خاطراتشان در تعریف هویتی «زن» و در دفاع از حقوق او، همان مطالبی را که کمونیستها در شوروی درباره این موضوع مطرح میکردند، بیان میداشتند. در واقع آنان به دلیل نداشتن هویت مستقل، تشکیلات زنان حزب توده «زن» را موجودی مردواره تعریف میکردند و از حقوق برابر او با مردان دم میزدند. بدون اینکه توجهی به هویت زنانگی و نقشهای همسری و مادری «زنان» داشته باشد. دقیقاً همین نداشتن هویت مستقل و ارائه تعریفی مارکسیستی از حقوق زنان از سوی تشکیلات زنان حزب توده، موجب میشد زنان ایرانی که ارزش بسیاری برای نقشهای همسری، مادری و هویت زنانه خود قائل بودند، اقبالی به شعارهای کمونیستی دفاع از حقوق زنان آنها نداشته باشند. به ویژه اینکه بانوان تحصیلکرده ایرانی میدیدند که تشکیلات زنان، مهره و بازیچه حزب توده بوده و عمده فعالیتهایش در سیاسی کاری و دیکته نویسی به دست سران حزب توده خلاصه میشود. این مطلب البته بعدها با انتشار اسناد مربوط به حزب توده اثبات هم شد. مثلاً سندی که در آن اعضای کمیته مرکزی حزب منحله توده در آلمان شرقی عنوان کردهاند که «چون تشکیلات زنان تاکنون ضربه ندیده» باید فعالیتهای حزب را با تأسیس سازمانهای زنانه در ایران ادامه داد! (۱). (سند شماره ۴۲۹۳ /۲۰/ الف)
زن باید فریبا باشد!
نگاهی که حکومت پهلوی به مسائل زنان داشت، از دو وجه برخوردار بود. یک وجه روشنفکری غربی که ریشه در نگاه فمینیستهای لیبرال به «زن» داشت و دیگری وجه نگاه دربار به مسئله «زن» که تنها بر جنسیت و آزادی جنسی وی استوار بود. در چنین زاویه نگاهی علاوه بر لگدمال شدن کرامت و هویت عفیفانه بانوان، نقش همسری و مادری وی هم تحقیر میشد. برای بررسی مواضع و عملکرد این جریان نسبت به زنان، کافی است به یاد بیاوریم که دربار پهلوی دوم به ویژه با همراهی شمس و اشرف، از همان ابتدای پادشاه شدن محمدرضا، با حمایت کامل از یک جاسوسه امریکایی به ظاهر هنرپیشه و رقاص به نام «نیلا گراهام کوک» آن هم در شرایطی که کشور در اشغال نیروهای متفقین بود، اقدام به برپایی کلاس «آموزش رقص» و «نمایش» کرد! در واقع پادشاهی که تعریفش از «زن» تنها جنسیت و نگاه کالایی به او بود، چنانکه بهترین خصوصیت زن را «فریبا» بودن او میدانست، قاعدتاً ارزشی برای تواناییهای زنان، روحیه و منش عفیفانه وی و حتی نقشهای همسری و مادری قائل نبود.
همچنین عملکرد جریان وابسته به بنیاد فرح پهلوی در ترویج اباحهگری، بیبندوباری و عفافزدایی از بانوان ایرانی در قضیه برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله و جشن هنر شیراز، اداره کاخ جوانان، مدیریت رادیو تلویزیون و… نشان میدهد حتی جریان روشنفکر غربگرا به رهبری فرح پهلوی هم تعریفی جز مسائل جنسی و جنسیت از زنان نداشتند. در این زمینه تنها کافی است نحوه مدیریت لیلی امیرارجمند (دوست صمیمی فرح) در مناصب گوناگون از سال ۱۳۳۹ تا ۱۳۵۷ شمسی در مسائل مربوط به زنان و دختران مورد بررسی قرار گیرد، تا اوج نگاه مبتذل و فسادآمیز دربار به زن نمایان شود. (۲)
مجله زن روز و «نظام حقوق زن در اسلام»
اما جریان سوم که شامل نیروهای مذهبی به رهبری امام خمینی (ره) میشد، نگاه کاملاً متفاوتی از دو جریان بالا به مسائل زنان داشت. نگاهی که برگرفته از قرآن و مکتب تشیع بود. برای بررسی مواضع و عملکرد این جریان درباره زنان، میتوان به عنوان نمونه آثار قلمی و اندیشگی شهید آیتالله مرتضی مطهری را در موضوع بانوان در سالهای مبارزه مورد اشاره قرار داد. تاریخ شروع انتشار مجله «زن روز» که یکی از مجلات زیر مجموعه مؤسسه فرهنگی- مطبوعاتی کیهان است، در ۸ اسفند ۱۳۴۳. ش بوده است.
مدیر مسئول و سردبیر آن مجید دوامی بود که از ابتدای شروع انتشار زن روز تا مقطع پیروزی انقلاب اسلامی، مسئولیت اداره و سردبیریاش را برعهده داشت. یکی از اصلیترین اهداف گردانندگان مجله زن روز، ارائه الگویی به دختران ایران بود تا براساس آن اهداف مورد نظر حکومت پهلوی درباره ترویج فرهنگ غربی و سکولار برآورده شود. به همین دلیل از شماره یک این مجله، طرح «انتخاب دختر بهار» و بعدها «انتخاب دختر شایسته» در دستور کار قرار گرفت که به مدت ۱۴ سال این طرح اجرا شد. البته در سالهای ابتدایی اجرای این طرح، ملاکهای انتخاب بیشتر بر اساس تواناییهای هنری، ذهنی، هوشی، قوای جسمانی و سپس زیبایی بود، یعنی ملاکهایی که یک زن و دختر موفق، علی القاعده باید در نظام تفکری لیبرال داشته باشد. ملاکهایی که در آن خبری از اصل بودن عفت، پاکدامنی و تأکید بر نقش همسری و مادری نبود.
به طوری که مجید دوامی در آستانه سومین سال برگزیدن دختر شایسته، در سرمقاله شماره ۱۱۳ نوشت: «مجله زن روز مدت دو سال است که زیر عنوان برنامه انتخاب دختر شایسته ایران، این همه وقت و انرژی صرف میکند و اجرای چنین برنامهای را به عهده گرفته است. در یک جمله بگویم، مقصود اصلی مجله زن روز از اجرای این برنامه، مشارکت در نهضتی است که در این ایام برای بیداری فکر زن ایرانی در کشور کهنسال ما آغاز شده است….» (۳) ولی با شروع دهه ۵۰ شمسی و با فعالیت رسانهها برای هرچه بیشتر غربی کردن جامعه، مطبوعات و از جمله مجله زن روز، قدم به قدم به سوی سطحی شدن و ابتذال پیش رفت. به طوری که در بیشتر صفحات این مجله، تصاویر برهنه زنان و طرحهای مبتذل و انبوهی از مطالب ترجمهای به چشم میخورد و در مقابل ملاکهای انتخاب دختر شایسته هم بیشتر به سوی ملاکهای جسمانی و زیبایی ظاهری و جنسی پیش رفت.
در روند اوجگیری مبارزات اسلامی مردم ایران، بارها عملکرد و جهتگیری مجله زن روز باعث اعتراض متدینین و به ویژه بدنه روحانیت شد که جدیترین آن سر دفاع همه جانبه زن روز از «لایحه حمایت از خانواده» بود. لایحه حمایت از خانواده که در آن بر غربیسازی حقوق زن در قانون اساسی تأکید داشت و مطرح کنندگان آن درصدد حذف حقوق و قوانین اسلامی همچون طلاق بودند، برای اولین بار در تاریخ چهارم خرداد ۱۳۴۳. ش در مجله «اطلاعات بانوان» مطرح شده بود. اما به دلیل شرایط خاص جامعه بعد از قیام ۱۵ خرداد ۴۲، عملاً تصویب این لایحه عقیم ماند. سه سال بعد مجله زن روز از آبان ۱۳۴۵. ش، شروع به درج مقالاتی در حمایت از این لایحه کرد. ابتدا با درج این مقالات، اعتراضات پراکندهای از سوی روحانیت و متدینین در محافل مذهبی آغاز شد، ولی با مطرح شدن این لایحه برای تصویب در مجلس شورای ملی در فروردین ۱۳۴۶. ش، اعتراضها بیشتر شد. (۴) البته نمایندگان مجلس بدون در نظر گرفتن این اعتراضات و با تکیه بر قدرت سرکوب حکومت پهلوی، این لایحه را تصویب کردند، اما جالب است که از همان اواخر سال ۱۳۴۵. ش تا پاییز ۱۳۴۶. ش، استاد شهید آیتالله مرتضی مطهری در قالب ۳۲ مقاله با عنوان «نظام حقوق زن در اسلام» که برای مجله زن روز مینوشت، به شکل علمی با محتوای این لایحه مبارزه فرهنگی و آن را ابطال کرد.
بعدها در سال ۱۳۵۳. ش، این مقالات به شکل کتابی مستقل منتشر شد. بر اساس همین مبارزات فرهنگی یاران امام و مردم متدین در ترویج تفکر دینی بود که تیر حکومت پهلوی در الگوسازی زن غربی برای زن مسلمان ایرانی به سنگ خورد، تا جایی که با فرا رسیدن سال ۵۷ و اوجگیری حرکت انقلابی مردم به رهبری امام خمینی، گرایش عجیب و غیرقابل انکاری به دین و داشتن حجاب در میان همه بانوان ایرانی، حتی قشر تحصیلکرده به عیان دیده میشد.
«زنان»، سنگربانان ارزشهای اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی، جریان مذهبی که با تولید محتوای بسیار در زمینه تبیین هویت زن مسلمان در دوران مبارزه، از یکسو بر کرامت و اهمیت جایگاه زن در اندیشه دینی تأکید کرده و تواناییها و حقوق او را به رسمیت شناخته بود و از سوی دیگر با الگودهی به بانوان از طریق معرفی بانوان شاخص صدر اسلام، ملاکهای زن موفق بودن را معرفی کرده بود (۵)، توانست اکثریت بانوان ایرانی را با خود همراه کند. به همین دلیل هم وقتی امام خمینی در سال ۵۸، روز میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) را به عنوان روز زن و مادر انتخاب کرد، نه تنها بانوان ایرانی که حتی مردان ایرانی هم از این انتخاب استقبال کرده و آن را پذیرفتند. در واقع رهبر کبیر انقلاب اسلامی با مقدس شمردن نقشهای همسری و مادری و هویت زنانه بانوان ایران، به آنها جرئت و جسارت ورود به عرصههای مختلف برای ایفای نقشهای اجتماعی، سیاسی و… البته با حفظ حیا و عفاف را داد. حتی بالاتر از آن مسئولان نظام جمهوری اسلامی، زنان را رهبران انقلاب و پیشتازان دفاع از نظام معرفی میکردند. چنانچه مقام معظم رهبری در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۳۶۹. ش فرموده بودند: «امروز شما زنان، سنگربان ارزشهای اسلامی در مقابل وضع جاهلی دنیای غرب هستید. شما هستید که دارید از این حصار مستحکم فرهنگ اسلامی محافظت میکنید. در علم، در فرهنگ، در سیاست و در همه چیز، زنان باید پرورش اسلامی پیدا کنند. در میدانهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و همه جا برود و پیشتاز باشد….» (۶)
برهمین اساس هم ایران اسلامی در سالهای بعد، الگوی سوم زن مسلمان انقلابی را به همه بانوان جهان معرفی کرد. آنچنان که مقام معظم رهبری در پیامی که در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۳۹۱. ش به کنگره هفت هزار زن شهید کشور فرستادند، ضمن اشاره به اسوه بودن حضرت خدیجه، حضرت زهرای مرضیه و زینب کبری (ع)، به این موضوع اشاره کرده و فرمودند: «زن در تعریف غالباً شرقی، همچون عنصری در حاشیه و بینقش در تاریخسازی و در تعریف غالباً غربی، به مثابه موجودی که جنسیت او بر انسانیتش میچربد و ابزاری جنسی برای مردان و در خدمت سرمایهداری جدید است، معرفی میشد. شیرزنان انقلاب و دفاع مقدس نشان دادند که الگوی سوم، زن نه شرقی، نه غربی است. زن مسلمان ایرانی، تاریخ جدیدی را پیش چشم زنان جهان گشود و ثابت کرد که میتوان زن بود، عفیف بود، محجبه و شریف بود و درعین حال، در متن و مرکز بود. میتوان سنگر خانواده را پاکیزه نگه داشت و در عرصه سیاسی و اجتماعی نیز سنگرسازیهای جدید کرد و فتوحات بزرگ به ارمغان آورد….»