به گزارش متادخت، «جنگ چهره‌ی زنانه ندارد» همین عنوان می‌­تواند خواننده را به خواندن کتاب بلاروسی آلکساندرونا الکسیویچ روزنامه‌نگار و نویسنده و برنده نوبل ادبی 2015 ترغیب کند. نویسنده از زاویه دیدی به ماجرای جنگ پرداخته که کمتر به آن توجه شده است؛ زنان روسی حاضر در جنگ جهانی دوم که زوایای پنهانی از جنگ را روشن می­‌کنند. روایت کتاب روایتی است زنانه از زشت­‌ترین پدیده انسانی یعنی جنگ. دختران جوان و نوجوانی که در طول جنگ قد کشیدند و حالا در سال­‌های پیری با احساس خود جنگ را برای خواننده به تصویر می­‌کشند. زنانی که به عنوان پزشک، تک‌تیرانداز، مسلسل‌چی، سرباز، فرمانده، آشپز، لباس‌شور… در جنگ حضور داشتند. این کتاب روایت چند صدایی از جنگ دارد و همین مسئله آن را باور­پذیرتر کرده است. این زنان چهل سال سکوت کرده‌­اند و حالا برایشان مهم نیست در حالی که اشک می­‌ریزند و قرص قلبشان را زیر زبانشان می­‌گذارند روایت‌گر چیزی باشند که روزی شاهد آن بوده‌­اند.

«آنها همه دختران هجده نوزده ساله‌­ای بودند! عادت کردم فکر کنم که جنگ جای زن‌ها نیست، زندگی زنانه در جنگ ممکن نیست، تقریبا ممنوع است، اما اشتباه می­‌کردم… خیلی زود و در همان دیدارهای اولم با آن­ها متوجه شدم که زن­‌ها از هر چه سخن بگویند، حتی از مرگ، همواره زیبایی را به خاطر می‌آوردند، زیبایی بخش غیر قابل انهدام وجودشان بود: اون تو قبر دراز کشیده بود خیلی زیبا بود درست مثل عروس‌ها: آ.استراتسوا، سرباز نیروی زمینی»

این بخش کوتاهی بود از آنچه نویسنده در بخش آخر کتاب به آن پرداخته بود و از مصاحبه به این نتیجه رسیده بود که آن­ها سرباز بودند ولی همچنان می­‌خواستند زیبا بمانند.

کتاب دارای هفت فصل است و هر فصل پرده‌ی جدیدی از جنگ را جلو چشمان خواننده به نمایش می­‌گذارد. این کتاب یک رمان تاریخی نیست، بلکه مستندات تاریخی است که یک خبرنگار با نثری روان و جذاب در اختیار خواننده قرار داده است. قهرمانان این کتاب زنانی عادی­‌اند دقیقا مثل من و شما…

جنگ چهره زنانه ندارد

نویسنده: سوتلاناآلکساندرونا الکسویچ