حجره پریا
26 شهریور 1402 1403-04-03 16:50حجره پریا
- متادخت
- 26 شهریور 1402
- 10:27 ق.ظ
- No Comments
به گزارش متادخت، خریدن هدیه برای پریا سخت بود. آنقدر سختپسند بود و سختگیر که صدای همه را درآورده بود. شاید کتاب تنها هدیهای بود که از اعماق وجود خوشحالش میکرد. بخاطر همین هر بار برای تولدش خودم را راحت میکردم و کتاب میخریدم. همینطور که قفسههای کتاب را نگاه میکردم چشمم افتاد به کتابی با اسم «حجره پریا». اسمش باعث شد تا کتاب را بردارم و ورق بزنم. حواسم به کتاب بود که فروشنده گفت: فکر نکنم انتخاب خوبی باشه! با تعجب نگاهش کردم و گفتم: چرا؟
چند کتاب را از روی میز برداشت و با دقت داخل قفسهها جا داد و گفت: به نظرم از روی جلد کتاب باید متوجه میشدید که یه کتاب با داستان امنیتی، اون هم مربوط به خانمهای طلبه، نباید براتون جذاب باشه.
به سمتش رفتم کتاب را در هوا تکان دادم و گفتم: خوندینش؟ با سر جواب داد که بله.
دوباره پرسیدم: خوشتون نیومد؟ این بار جلوتر آمد کتاب را گرفت و جواب داد: خیلی خوب بود.
پوزخندی زدم و گفتم: پس چرا میگید به درد من نمیخوره؟
منتظر نماند، کتاب را به دستم داد و به سمت جعبه کتابهایی که روی زمین بود رفت و کتابها را یکی یکی خارج کرد و گفت: گفتم که به نظرم به درد شما نمیخوره.
کمی عصبانی شدم شالم را که عقب رفته بود جلوتر کشیدم و مستقیم جلوی صندوق ایستادم و گفتم: لطفا حساب کنید.
سوار اتوبوس که شدم شروع کردم به ورق زدن کتاب، حالا برای خودم جالب شده بود که کتاب را بخوانم. هر صفحه را که میخواندم هیجانم برای ادامه بیشتر میشد. نمیدانم چقدر زمان گذشته بود، وقتی به خودم آمدم که خانمی گفت: رسیدیم دخترم، آخر خطه باید پیاده شی. آه از نهادم بلند شد. آنقدر مشغول خواندن کتاب شدم که یادم رفت ایستگاه دم خانه پیاده شوم. به صفحات کتاب نگاه کردم، صد صفحه خوانده بودم. با خودم گفتم خیلی هم بد نشد تا دوباره سوار اتوبوس شوم و برگردم میتوانم ادامه کتاب را بخوانم. به ذهنم رسید که فروشنده با آن کارش مرا تشویق به خواندن کتاب کرد. احساس رضایت میکردم. مطمئن بودم پریا هم از کتاب خوشش میآید.
حُجره پریا
محمد رضا حدادپور جهرمی
مطالب مرتبط
زنان کوچک
رمان زنان کوچک روایتگر زندگی چهار دختر نوجوان خانوادهی مارچ است که پدر آنها به جنگ رفته و مادر خانواده مسئولیتهای خانواده را به دوش میکشد.
یخ در بهشت
یخ در بهشت مجموعهی داستانی است با قلم نویسندگان مختلف که روایتگر زندگی زنان، مادران، خواهران و همسرانی شده است که علاوه بر قهرمانپروری خودشان قهرمان پشت جبهه بودهاند.
چند حبه قند
سارا عرفانی، منتقد و نویسنده حوزه کتاب معتقد است این کتاب روایتی است زنانه، که باید از آن الگوبرداری کرد و اجازه نداد تا این الگوها فقط در حد کتابها باقی بماند.
بانوی اول
او بانوی اول مکه بود، زیرا هیچ زنی از لحاظ موقعیت اجتماعی به گرد پایش هم نمیرسید.
زنان تنگستان
کتاب زنان تنگستان روایتی از مجاهدتهای زنان تنگستانی در مبارزات ضداستعماری است که توسط مرتضی کریمی به رشته تحریر درآمده است.
جای پای زینب
این کتاب دارای ساختاری پژوهشی است و ذهنیت میدان را روایت میکند. در واقع میدان همان زنانی هستند که در ذهن خود این گونه میپندارند که جا پای حضرت زینب گذاشته و راه او را ادامه میدهند.
حجره پریا
26 شهریور 1402 1403-04-03 16:50آخرین مطالب
عدالت جنسیتی در ورزش
26 مهر 1403زنان الهامبخش ورزش ایران
25 مهر 1403پرداخت حق بیمه بیش از چهار هزار زن مددجوی سرپرست
25 مهر 1403مطالب پربازدید