فاطمه ؛ نامی برگرفته از نام خداوند

مروری بر بخش‌هایی از رساله عرفانی مرحوم علامه حسن حسن‌زاده آملی و آثار دیگر درباره حضرت فاطمه زهرا(س)

به گزارش متادخت، درباره حضرت صدیقه کبری، فاطمه زهرا(س) کتب فراوان نوشته شده است اما یکی از کتاب‌های مرجع در این‌باره همچنان کتاب مرحوم علامه حسن حسن‌زاده آملی است. ایشان فیلسوف، فقیه، عارف و مدرس دروس حوزوی بود که به سبب جهد در علوم مختلف از سوی شاگردان و اهل علم، به «علامه»، «ذوالفنون» و «علامه دهر» ملقب شد. همچینن بعد از وفات، مقام معظم رهبری بر پیکرشان نماز خواندند، اما کتاب ایشان که درباره حضرت فاطمه(س) محل رجوع است، رساله‌ای‌ست محققانه و عارفانه با عنوان «شرح فصّ حکمه عصمتیه فی کلمه فاطمیه‌». «فَصّ» را نگین و همچنین جوهر و اصل هر چیزی معنا کرده‌اند و اشاره دارد به کتاب «فصوص الحکم» (نگین‌های حکمت) اثر «ابن‌عربی»، از حکما و متفکران بزرگ اسلام در قرن ششم هجری. «فصوص الحکم» از آثار مطرح عرفان نظری است و ٢٧«فص» یا بخش دارد که در هر کدام به صفات و مقامات یکی از انسان‌های کامل می‌پردازد؛ از حضرت آدم(ع) گرفته تا رسول اکرم(ص)، اما علامه حسن حسن‌زاده آملی در دوره‌هایی که این کتاب را تدریس می‌کرد، به پرسش قابل تأملی رسید؛ اینکه چرا در کتاب ابن‌عربی، هیچ بخشی به یکی از زنان مؤمن و بزرگوار تاریخ پرداخته نشده و کل کتاب فقط درباره مردان است؟ درحالی‌که پرداختن به مقام حضرت فاطمه زهرا(س)، دختر پیامبر اکرم(ص) قطعا می‌توانست یکی از فصل‌های کتاب ابن‌عربی باشد. همچنین شرح مقام حضرت مریم(ع) که حتی سوره‌ای در قرآن کریم نیز به نامش است. همین پرسش باعث شد ایشان رساله‌ای بنویسند تا به نوعی تکمله‌ای باشد بر «فصوص الحکم» ابن‌عربی؛ همان رساله‌ای که امروز به شکل کتاب منتشر شده و از آن یاد کردیم. متن کتاب البته دشواری‌هایی دارد که شاید برای عموم قابل استفاده نباشد. به همین جهت، بخش‌هایی از آن را انتخاب کرده و به زبان ساده‌تر بازنویسی کرده‌ایم، باشد که به قدر بضاعت اندک، در این ایام مورد عنایت آن یگانه بانوی مطهر و پاکدامن بشریت قرار گیریم. همچنین برای دیگر مطالب این گزارش تاریخی، از کتاب‌های «بهشت فدک»، «فدک فاطمی» (اثر محمدرضا انصاری)، «فدک در تاریخ» (سیدمحمدباقر صدر) و «در جست‌وجوی فدک» (نوشته محمدامین پورامینی) بهره ‌برده‌ایم.

«فاطمه» برگرفته از نام خداوند است

علامه در بخشی از کتاب (ص ١٣٤) به یکی از احادیث قدسی استناد کرده. حدیث قدسی، روایتی است که راوی آن خداوند و بازگوکننده‌اش، پیامبران یا ائمه بوده‌اند. در این حدیث قدسی، خداوند خود را «فاطم» خوانده است. «فاطم» یعنی قاطع و جداکننده دشمنان از رحمت. به این معنا که خداوند، دشمنان را از رحمت خدا جدا می‌کند و آنها را در دایره غضب خویش قرار می‌دهد. پس از آن نیز نام «فاطمه» را مشتق از نام خودش یعنی همان «فاطم» دانسته است. یعنی اگر کسی دوستی حضرت فاطمه(س) را پیش بگیرد، رحمت خداوند را برای خود به ارمغان آورده و هر کسی دشمنی ایشان را پیشه کند، غضبش را. پس «فاطمه» از «فاطم» گرفته شده است که درواقع یکی از نام‌های خداوند است.

پیروی از عترت، اطاعت قرآن است

علامه در بخشی دیگر از کتاب (ص ١٥٣) به شرح و تفصیل، مستندات فراوانی مطرح می‌کند مبنی بر معصوم بودن حضرت فاطمه(س). ازجمله تأکید شیخ مفید، از علمای برجسته شیعه در قرن چهارم، همچنین علم‌الهدی سیدمرتضی، فقیه شیعی همان قرن و برادر سیدرضی، مؤلف «نهج‌البلاغه». علامه حسن‌زاده پس از تأکید بر این مستندات عنوان می‌کند مولا علی(ع) نیز در بیانات‌شان فرموده بودند: «چگونه حیران و سرگردانید و حال آنکه عترت پیامبر در میان شماست؟» و بیان ابن ابی‌الحدید، فقیه و متکلم و ادیب قرن هفتم هجری و شارح «نهج‌البلاغه»، را می‌آورد مبنی بر اینکه پیامبر اطاعت از عترت دقیقا مثل اطاعت و فرمانبرداری از کلام‌الله، قرآن کریم، دانسته بود.

چرا حضرت فاطمه(س) برترین زن عالم است؟

علامه حسن‌زاده در بخشی دیگر از کتاب (ص ١٩٣) به ماجرای نزول آیه «مباهله» می‌پردازد. «مباهله» اصطلاحی است به‌معنای درخواست نزول لعن و عذاب بر مخالف پس از آنکه در بحث و مناظره، صحبت را نمی‌پذیرد. آیه مباهله نیز آیه ٦١از سوره آل‌عمران است که اشاره دارد به مباحثه گروهی از مسیحیان با پیامبر اکرم(ص). این گروه، حضرت عیسی(ع) را فرزند خدا می‌دانستند و سخن حضرت محمد(ص) را نیز درباره اینکه حضرت عیسی(ع) بنده خداوند بوده نه پسرش، نپذیرفتند. به همین دلیل پیامبر اکرم(ص) آنها را به مباهله دعوت کرد تا در وقتی مشخص حاضر شوند و چنانچه سخن پیامبر(ص) درست باشد، عذاب بر آنها نازل شود. وقت بیرون آمدن از خانه نیز عبای خویش را درآوردند و امام حسن و حسین(ع)، حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) را زیر عبا گرفتند و ذیل سخنانی که به «حدیث کساء» معروف است، فرمودند:‌ «خدایا! اینان اهل‌بیت(ع) من هستند. پس هرگونه پلیدی را از آنها دور کن و کاملاً پاک‌شان گردان!» پس از این سخنان بود که آیه شریفه ٣٣سوره احزاب نیز نازل شد: «خدا چنین می‌خواهد که هر عیب و آلایشی را از شما خانواده (نبوت) ببرد و شما را از هر عیب، پاک و منزه گرداند.» علامه حسن‌زاده در کتاب خود آورده است که اجماع امت اسلام (شیعه و سنی) اذعان دارند که اصحاب کساء (یارانی که زیر عبای پیامبر جمع شدند)، در روز مباهله فقط همان چهار نفر بوده‌اند و احدی غیر از خود پیامبر(ص) با آنها نبوده است. به همین دلیل، این محکم‌ترین دلیل است بر این موضوع که حضرت فاطمه(س) نه‌تنها معصوم بوده‌اند بلکه تنها زن حاضر در آن جمع و درواقع برترین زن عالم هستند.

ظلمی که در حق آن بانو روا داشتند

پس از وفات پیامبر اکرم(ص)، وصیت ایشان در روز عیدغدیر خم که تمام علمای شیعه و حتی سنی بر آن اذعان دارند، معطل ماند، پیکر مطهر ایشان را رها کردند و بدون درنظر گرفتن سخنان ایشان درباره جانشینی حضرت علی(ع)، در جایی به نام بنی‌سقیفه جمع شدند. پس از آن هم خلیفه اول انتخاب شد و به قول سلمان فارسی «کرداد و ناکرداد» (کردند اما چه‌ها که نکردند)! این نخستین ضربه به پیکره وحدتی بود که رسول‌الله(ص) سال‌ها برای آن خونِ دل خورده و مشقت کشیده بود، اما فاجعه دردناک‌تر این بود که با اعمال قدرت حضرت مولا علی(ع) را ناچار به بیعت با خلیفه کردند؛ آن هم با تعرض به بیت دختر رسول خدا(ص)؛ دختری که پیامبر دست ایشان را در مقابل‌شان بوسیده بود و ایشان را از فرط محبت به پدر، «ام ابیها» (یعنی مادرِ پدرش) لقب داده بود.

واقعه دردناک بیت فاطمه زهرا(س)

در سال‌های اخیر عده‌ای شبهه انداخته‌اند که اصلاً مشخص نیست تعرضی به خانه دختر رسول خدا(ص) انجام گرفته باشد، درحالی‌که این نوع گفته‌ها، براساس جهالت، عدم‌مطالعه کافی یا غرض‌ورزی است. یکی از مراجع مهم و از نخستین متونی که به این واقعه اشاره می‌کند کتاب «تاریخ الخلفاء» نوشته ابن قتیبه‌ دینوری، مورخ و محدث قرن سوم هجری است. او در جلد اول کتابش عینا نقل می‌کند که وقتی ابوبکر دید عده‌ای با او بیعت نکردند، عمر را صدا زد و به او گفت چه کسانی برای بیعت نیامده‌اند؟ عمر پاسخ داد جماعتی که در خانه امیرالمؤمنین گرد آمده‌اند. به این ترتیب عده‌ای به همراه عمر به سمت خانه ایشان حرکت کردند. پس از آن به‌روایتی عمر و به روایتی عده‌ای که همراه عمر بودند، فریاد زدند: «بیرون بیایید والا خانه را به آتش می‌کشیم!» اولا که این نحوه برخورد با دختر رسول خدا(ص)، آن هم مدت کوتاهی بعد از وفات‌شان، یک فاجعه تمام‌عیار است و دوم اینکه به غیراز دینوری، بلاذری (مورخ قرن سوم)، مسعودی (مورخ قرن چهارم) و ابولفداء (مورخ قرن هفتم) و برخی دیگر از مورخان هم آن را روایت کرده‌اند. به همین دلیل است که بعدها این روایت از ابوبکر در تاریخ می‌ماند که هنگام مرگش گفت: «ثلاث فعلتهم و لیتنی لم أفعل، لیتنی لم أفتّش بیت فاطمه و لو أعلن علی الحرب»؛ من سه کار کردم که کاش نکرده بودم؛ یکی آن بود که کاش در خانه‌ فاطمه را باز نکرده بودم و تفتیش نکرده بودم، ولو با من اعلان جنگ می‌شد.» چراکه در این واقعه، مصایب فراوانی پیش می‌آید؛ به‌روایتی آتش برای سوزاندن خانه ‌آوردند، به روایتی در خانه را به آتش ‌کشیدند، به روایتی وارد بیت شدند و (نعوذ بالله) حضرت فاطمه زهرا(س) را مورد ضرب‌وشتم قرار دادند که ایشان تا مدت‌ها از ناحیه پهلو دچار آسیب و آزار بودند. به روایت‌هایی دیگر هم به‌خاطر حمله به بیت، فرزند حضرت فاطمه زهرا(س) در رحم ایشان سقط شده، به شهادت رسید. مسعودی نقل می‌کند حمله به بیت چنان بود که دختر رسول اکرم(ص) بین در و دیوار ماندند و فرزندی را که باردار بودند، (محسن) به شهادت رسید.

منبع: شهروند

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط