چند حبه قند

کتاب چند حبه قند
سارا عرفانی، منتقد و نویسنده حوزه کتاب معتقد است این کتاب روایتی است زنانه، که باید از آن الگو‌برداری کرد و اجازه نداد تا این الگوها فقط در حد کتاب‌ها باقی بماند.

به گزارش متادخت، «خانم نعمت الهی، شما با روسری اومدی؟ نگاه معاون آموزشگاه پرستاری نمازی روی روسری کرم رنگم بود که ادامه داد: میدونی که اینجا یه آموزگاه بین‌المللیه، بیشتر درسهاتونم به زبان انگلیسیه. تو همه جای دنیا تمام استادها همین درس‌هایی رو تدریس می‌کنن که ما توی آموزشگاه به دانشجوها یاد میدیم. سرم را مدام بالا و پایین می‌بردم تا نشان دهم به حرف‌هایش توجه دارم. هنوز نگاهش روی روسری من بود. من هم به موهای مجعد و کوتاه معاون نگاه می‌کردم. با آن کرم پودر ماسیده روی صورتش و رُژ لب سرخابی که توی ذوق می‌زد ادامه داد: با این پوشیدگی که اومدی باید اهل نماز و روزه هم باشی؟ بله خانم. حالا اگر اینجا نذارن نماز بخونی، چی کار می‌کنی؟ بدون این که فکری کنم صاف توی چشم‌های بادامی و قهوه‌ای‌اش خیره شدم و گفتم: نماز یه امر شخصیه و آزاری به کسی نمی‌رسونه! انگار از جوابی که دادم قانع شد. بعد از پشت صندلی‌اش بلند شد و تمام قامت جلوام ایستاد و گفت: ببین دختر جون! فرم لباس پرستاری همینه که تو تن من می‌بینی و اینجا باید اینطوری لباس بپوشی….»

کتاب چند حبه قند روایت زندگی رفعت‌السادات نعمت‌الهی است که با قلم طاهره امامی و به زبانی شیرین و ساده نوشته شده است. این کتاب در حوزه کتاب‌های تاریخ شفاهی و ادبیات پایداری جای دارد و برگرفته از خاطرات پرستاری است که در زمان جنگ در جبهه حضور داشته است.

نام کتاب برگرفته از چند حبه قندی است که حضرت امام در هنگام جاری کردن خطبه عقد به رفع السادات می‌دهد.

سارا عرفانی، منتقد و نویسنده حوزه کتاب معتقد است این کتاب روایتی است زنانه که باید از آن الگو‌برداری کرد و اجازه نداد تا این الگوها فقط در حد کتاب‌ها باقی بماند.

نکته قابل توجه دیگر آن که لهجه شیرازی راوی در داستان منتقل شده که به شیرینی متن افزوده است.

چند حبه قند

به قلم طاهره امامی​

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط