خشونت سایبری، تهدید قرن21 برای زنان

جرایم سایبری علیه زنان
هوش مصنوعی که به تازگی در میان مراودات رسانه‌ای انسان‌ها جا خوش کرده است، در صورت سوء استفاده می‌تواند اثرات و آسیب‌های غیر قابل جبرانی در راستای اشاعه خشونت سایبری داشته باشد.

به گزارش متادخت، با مدرن شدن جوامع و گسترش علم و فناوری، ابعاد فردی و اجتماعی جدیدی در زندگی انسان‌ها گشوده شد که هر یک نیازمند چارچوب‌بندی، قانون‌گذاری و آموزش به مخاطبان است. یکی از این مسائل اجتماعی نوپدید ورود فضای مجازی و سایبری به بطن زندگی بشر است که اگرچه در ابتدای امر این اتفاق به صورت محدود و شاید بیشتر در فضای کاری مطرح شد، اما می‌توان ادعا کرد که اینترنت و شبکه‌های مجازی با سرعت بیش از هر تغییر و اختراع انسانی دیگر پا بر عرصه میدانی جوامع گذاشتند؛ به طوری که امروزه کمترین شهروندی را می‌توان یافت که تاکنون هیچ ارتباطی با این فضای راز آلود نگرفته باشد!

 

خشونت سایبری روی دیگر سکه مجازی

در بررسی پدیده‌های نوظهور، هر فناوری جدید علاوه بر مزیت‌ها و کاربردهای فراوانی که به دنبال دارد مجموعه‌ای از معایب را نیز با خود به همراه می‌آورد و از میان این آسیب‌ها خشونت سایبری در انواع مختلف آن سهم بالایی در دسته‌بندی معایب به خود اختصاص داده است.

در این دسته‌بندی نیز طبق پژوهش دانشگاه مریلند آمریکا کاربران زن به طور متوسط ۲۵ برابر بیشتر از کاربران مرد با پیام‌های تهدیدآمیز، ناسزاگویی و کلمات رکیک و جنسیت زده مواجه می‌شوند1 و به طور کلی ۷۳ درصد زنان کاربر اینترنت در جهان که اغلب 18-24 ساله هستند، در معرض این خشونت‌ها می‌گیرند.2 این آمار به خوبی نشان می‌دهند که درصد بالایی از قربانیان فضای مجازی را زنان تشکیل می‌دهند و بخشی از خشونت علیه زنان با پیشرفت جوامع و ارتباطات به خشونت سایبری تغییر شکل داده است، که نیازمند حمایت و پشتوانه حقوقی است.

جهان شمول بودن فضای مجازی، پنهان بودن و امکان جعل هویت کاربران و سهل الوصول بودن دسترسی به آن از جمله عواملی هستند که امکان خشونت به خصوص علیه زنان را تشدید می‌کند. در یک دسته‌بندی کلان خشونت‌های سایبری را می‌توان در دسته‌بندی آشکار و پنهان طبقه‌بندی کرد:

 

خشونتی آشکار در فضای مجازی

در خشونت آشکار مصداق ظلم مشخص و آسیب‌پذیری کاربر متناسب با نوع خشونت به کار رفته متغیر است. سه مورد از متداول‌ترین این خشونت‌ها که غالباً قربانی آن‌ها زنان هستند عبارتند از:3

شایعه پراکنی سایبری

ارسال و نشر شایعات تحقیرآمیز و خلاف وجدان انسانی، جهت تحت فشار قرار دادن قربانی، از نمونه‌های این نوع خشونت آشکار است.

رکیک‌گویی سایبری

در این نوع از آزار و اذیت، مجرم با استفاده از الفاظ نامناسب، جنسی و یا تحقیرآمیز در صفحه شخصی و یا گروه‌های مشترک، سعی می‌کند تا قربانی را مورد اذیت و آزار روانی قرار دهد. همچنین استفاده از کنایه‌های جنسی نیز در این دسته قرار می‌گیرد.

تصویرسازی سایبری

تغییر داده‌های کاربر در قالب‌های عکس و فیلم می‌تواند خشونت روانی بسیاری را برای شخص ایجاد کند. برای مثال با قابلیت مورفینگ که با دسترسی به عکس‌های شخص قربانی تصاویری که به جز صورت، مرتبط به فرد نیست ساخته و منتشر می‌گردد. شکایت قربانی از عکس‌های مستهجن که برخلاف واقعیت، حضور او را در این فیلم و عکس‌ها نشان می‌دهد، مستندی بر این ادعاست.

هوش مصنوعی که به تازگی در بین مراودات رسانه‌ای انسان‌ها جا خوش کرده است، در صورت سوء استفاده می‌تواند اثرات و آسیب‌های غیر قابل جبرانی در راستای اشاعه این خشونت داشته باشد.

 

ابعاد پنهان خشونت سایبری

خشونت پنهان همانطور که از اسم آن پیداست اگرچه در ظاهر امر ظلم به حساب نیامده اما در لایه‌های زیرین زندگی سایبری، خشونت عظیمی در قبال فرهنگ جوامع انسانی است. در زمانی که ورود افراد به خصوص زنان، که فرهنگ‌ساز خانواده و جامعه هستند، به این فضا بدون آگاهی و هدف باشد تاثیرپذیری آنان از محیط آزاد مجازی دوچندان می‌شود.

رواج زندگی بلاگری در اینستاگرام که اغلب با شعار غیر مستقیم «مصرف‌گرای بیشتر، زندگی بهتر» ترویج می‌شوند در ناخودآگاه مخاطب به خصوص زنان تاثیر بسیاری دارد و از آن‌جایی که تفاوت در شرایط زندگی و متفاوت بودن امکانات و توانمندی افراد در این تبلیغات پنهان مجازی لحاظ نمی‌شود، مخاطب با تحت فشار قرار دادن خود و اعضای خانواده سعی در همسان‌سازی خود با بلاگر مرتبط می‌کند که این امر علاوه بر بار روانی که به دنبال دارد می‌تواند مشکلات مالی و عاطفی خانواده را نیز تشدید کند و روابط خانوادگی و سلامت فردی شخص را دچار مشکل سازد. ناامیدی، حس غالب شکست و طلاق، از جمله اثرات نهایی و آشکار این نوع خشونت است.

 

چرا زنان مهم هستند؟

بررسی جداگانه خشونت سایبری علیه زنان با وجود گستردگی قربانیان فضای مجازی، فرای جنسیت، می‌تواند دلایل متفاوتی را داشته باشد؛ اما بدون شک ترس از دست رفتن آبرو و حیثیت و به تبع آن عدم مراجعه به مراجع قانونی و پیگیری، یکی از اصلی‌ترین دلایل به شمار می‌آید که به طبع وضع قوانین با رعایت این ملاحظه را طلب می‌کند. اگرچه قانون‌گذاری به تنهایی نمی‌تواند در پیشگیری این آسیب‌ها کارآمد شناخته شود و فرهنگ‌سازی و آموزش نحوه صحیح استفاده و ورود به این فضای رمز آلود ناشناخته مهم‌تر جلوه می‌کند.​

 

به قلم فرناز اینانلو؛ سردبیر، فعال حوزه زنان

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط