متادخت: مفهوم مادری دارای معانی گستردهتری از مادر است و صرفاً شامل زاد و ولد و فرزندآوری نیست. مادری کردن مجموعهای از اعمال و رفتارهایی است که یک مادر برای مراقبت از فرزندان و تأمین نیازهای عاطفی و روانی او انجام میدهد. در مکتب اسلام مادر و مادری کردن برای یک زن به عنوان ارزش و هدفی والا تعریف شده و فرزند حقی را بر گردن مادر دارد که زن به عنوان یک مادر موظف به انجام آن است. گاهی ممکن است تعارضی میان نقش مادری و خواست و فعالیتهای زن به عنوان عضو مؤثری از جامعه اتفاق بیفتد؛ این تعارض زمانی پیش میآید که باعث کاهش تعهد و انرژی فرد و توانایی او برای ایفای این نقش مهم خانوادگی گردد و زن زمان کافی برای اختصاص به فرزندان خود نداشته باشد و مادریِ او دچار بینظمی شود. در این جا سوالی به ذهن متبادر میشود که آیا مادری کردن به مفهوم نفی هرگونه فعالیت خارج از چارچوب مادری است و مادر موظف است که تمام ظرفیت خود را به فرزندانش اختصاص دهد تا دچار تعارض میان نقش مادر و نقشهای اجتماعی خود نگردد؟
مادر موفق؟
در جامعه ایران نسبت زنان شاغل به خانهدار نسبت پایینی است. مادری تمام وقت به دلایل متعدد میتواند یک انتخاب برای زن باشد که شرایط خانوادگی یا حتی ناپایداری جایگاه شغلی ممکن است از دلایل این انتخاب باشند.
در میان زنان شاغل، مادران موفقی وجود دارند که علاوه بر ایفای نقش مادری برای فرزندانشان، به جای چند نفر نیز کار میکنند؛ بانویی مهربان و پشتیبان برای همسرانشان و همچنین زنانی موفق در جایگاه شغلیشان هستند. این زنان همیشه با پرسشی از سوی جامعه رو به رو هستند: با توجه به این که زمان زیادی را مشغول به کارند آیا مادران خوبی هستند؟ سوالی که به شدت برای مادران شاغل آزاردهنده است.
بسیاری مایلند به مادران شاغل اینطور القاء کنند که چون زمان زیادی از طول روز را با فرزندانشان نمیگذرانند کودکانشان را کمتر دوست دارند و روابط عاطفی ضعیفی میان آنها حاکم است و در نتیجه فرزندان موفقی را در آینده تحویل جامعه نمیدهند. این افراد معتقدند این زنان به زودی از این که مادر تمام وقت نبودند پشیمان شده و خودشان را سرزنش خواهند کرد.
حضرت زهرا(س) مادری تمام وقت؟
بسیاری فکر میکنند تعالی یک زن در این است که تمامِ وقت خود را با فرزندانش بگذراند و در جامعه مذهبی این سوگیری بیشتر نمود پیدا میکند. با تکیه بر نقش مادری حضرت زهرا(س) و این که این بانوی بزرگوار الگو و نمونه برای زنان مسلمان هستند، اینگونه تبلیغ میشود که اگر میخواهید بانویی کامل باشید باید به ایشان تأسی کرده و مادری تمام وقت باشید. اما نکتهای در این میان مغفول مانده و آن این است که مادری، بخشی از شخصیت زنانه این بانوی بزرگوار است و این نوع نگاه در واقع نگاهی تک بعدی به شخصیت ایشان است. همانطور که در تاریخ مشاهده میشود حضرت صدیقه طاهره(س) زمانی که امر اجتماعی مهمتری چون دفاع از ولایت امیرالمؤمنین(ع) پیش میآید بیتوجه به داشتن فرزند خردسال، خودشان را در مسیر احقاق حق قرار داده و در این مسیر نیز به شهادت میرسند. اگر بخواهیم به این مسئله اینگونه نگاه کنیم که اولویت زندگی حضرت زهرا(س) تنها مادری بوده است چگونه میتوانیم فعالیتها و تأثیرگذاریهای این بانوی بزرگوار را در دوران پس از رحلت پیامبر(ص) توجیه نماییم؟ و آیا باید بگوییم نقش اجتماعی ایشان با نقش مادریشان دچار تعارض شده است؟
آیا مادر تمام وقت بودن یک حُسن است؟
مادر تمام وقت، تمام لحظاتش را در کنار کودک خود میگذراند و خود را به طور کامل وقف خواستهها و توقعات کودکش میکند. هر خواستهی کودک برای او در اولویت است. مادران تمام وقت غالباً خود را فدایی کودکانشان میبینند و بر این تأکید دارند که با گذشتن از خود، باعث پیشرفت روزافزون فرندانشان و رشد و تکامل روحی بهتر آنها خواهند شد. این دیدگاه گاهی به حدی افراطی است که به سرکوب خواستهها و احساسات این مادران منجر میشود. حتی ممکن است که آنها را به این سمت سوق دهد که اگر روزی احساس خستگی کردند و یا تمایل داشتند ساعتی را تنها باشند با عذاب وجدان روبهرو گردند و یا حتی فکر کنند که قدر نعمت فرزند را ندانسته و ناشکری کردهاند.
یادآوری این نکته حائز اهمیت به نظر میرسد که منظور ما در این نوشتار این نیست که همه زنان باید شاغل یا بیرون از خانه مشغول به کار باشند، بلکه منظور مادرانیاند که کوچکترین خواسته خود مثل رفتن به یک مهمانی دوستانه، رفتن به باشگاه ورزشی و مواردی از این دست را به علت اینکه مادر تمام وقت هستند از خود دریغ میکنند، و معتقدند فقط در این صورت است که یک مادر کافی و کامل هستند. در این نوع دیدگاه افراطی که مادر حق هیچ فعالیت خارج از چارچوب مادری را برای خود قائل نیست، لاجرم به فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی هم وارد نخواهد شد زیرا باعث میشود کمیت حضورش در کنار فرزندان مورد خدشه قرار گیرد. این دیدگاه که کمیت را در اولویت قرار میدهد از جانب کارشناسان مسائل خانواده و رهبران دینی جامعه بارها مورد نقد جدی قرار گرفته و دیدگاه مقام معظم رهبری در این زمینه بسیار حائز اهمیت است. برای ایشان جایگاه مادری همواره یکی از مهمترین وظایف زنان بوده که در بیانات متعدد در جمع زنان بر آن تأکید کردهاند. اما ایشان کمیت حضور را مسئله نمیدانند بلکه معتقدند در فعالیت بانوان این کیفیت مادری است که نباید فدا شود ایشان در دیدار با اعضای شورای فرهنگی اجتماعی زنان در این مورد میفرمایند:
«شما کار هم دارید، بیرون هم هستید، جراحیتان را هم میکنید، مریضتان را هم میبینید، فلان کار علمی را هم میکنید، فلان طرح را هم مینویسید، فلان درس را هم در دانشگاه میدهید. همه اینها به جای خود محفوظ اما بایستی سهم خانه را هم مد نظر داشته باشید. البته سهم خانه مثل همهی چیزهای دیگر میتواند کمیتش فدای کیفیتش بشود، یعنی از کمیت کاستن حضور 24 ساعته زن در خانه یک معنا دارد؛ ولی وقتی از آن 24 ساعت کم کردید اما کیفیتش را بالا بردید؛ آن وقت معنای دیگری خواهد داشت، اگر دیدید آن کارتان به این ضربه میزند باید فکری برایش بکنید.»(4/10/1370)
مادر کافی
هنوز بخش بزرگی از جامعه فکر میکنند که مادر خوب مساوی است با مادر تمام وقت(خانهدار)، اما هیچگونه شواهد علمی معتبری تاکنون این را ثابت نکرده است که فرزندانِ مادران شاغل آسیب بیشتری را نسبت به مادران تمام وقت متحمل میشوند. حتی در مواقعی عکس این مسئله ثابت شده است. نکته مهم در رابطه مادر و کودک، کیفیت رابطه است نه کمیت. مادری که علیرغم اختصاص زمان برای خودش توانسته از لحاظ عاطفی فرزندش را تأمین کند و فرایند رشد و تربیت او را در مسیر درستی قرار دهد، قطعاً موفقتر از مادری عمل کرده است که تنها در کنار کودکش بوده اما نتوانسته او را از لحاظ عاطفی تأمین نماید. بسیاری از مادران تمام وقت به مرور زمان دچار تعارضات روحی میشوند. این مادران زمانی با این چالش روحی مواجهاند که فرزندان دیگر نیاز به مادر تمام وقت نداشته و آنها نیز کنشگری و حضور فعالی در اجتماع ندارند.
محققان معتقدند که خشنودی هر فرد در زندگی حاصل جمع خشنودیهای او در همه حیطههای زندگی است. زن برای این که بتواند مادری باکیفیت باشد باید در تمام حیطههای زندگیاش احساس رضایت کند. حضور در اجتماع و ارتباط با دیگران یکی از نیازهای اساسی انسان است که نباید فدای هیچ امر دیگری شود؛ این مسئله تنها نیازمند مدیریت صحیح میان حیطههای مختلف زندگی است. مدت زمانی که کودک با مادر خود سپری میکند تعیینکنندهی ایجاد رابطه قوی بین مادر و کودک نیست بلکه آنچه در این زمینه اهمیت دارد کیفیت این تعامل است.
در واقع مهم نیست یک زن شاغل است یا خانهدار! مهم نیست دیگران چه دیدگاه و نظری در مورد سبک زندگی او و خانوادهاش دارند. هر فردی بر اساس شرایط خانوادگی و فردی، ویژگی فرزندان و شرایط زوجیتش، برای زندگی خود و خانوادهاش برنامهریزی میکند. مادران شاغل و مادران خانهدار هر دو توانایی این را دارند که مادران کافی باشند و فرزندان شاد و موفق بپرورانند. در واقع کودکان به مادران کافی نیازمندند و نه مادران تمام وقت؛ مادرانی که برای آنها الگو باشند و بتوانند فرزندان خود را مستقل بار بیاورند، نه فرزندانی که برای تأمین هر نیازی مادر خود را در دسترس داشته و به او متوسل شود.