به گزارش متادخت، رویداد رسانهای “طنین مقاومت” بهمنظور برگزاری سومین جشنواره رسانهای بانوان، صبح امروز در دانشگاه انقلاب اسلامی برگزار شد. زینب شریعتمدار، مدیر مؤسسه حامیان مقاومت اسلامی یکی از سخنرانان حاضر در این نشست بود.
اگر بازیگر اصلی میدان رسانه نباشیم، باختهایم
شریعتمدار با تاکید بر اهمیت روایت رسانهای جبهه مقاومت خاطرنشان کرد: در شرایط حساس کنونی، اگر بازیگر اصلی میدان نباشیم، باختهایم. آنچه جبهه مقاومت را پایدار نگه داشته، تلاشهای رسانهای و انعکاس رویدادهای غزه بوده که باعث شد حتی دانشجویان مسیحی و یهودی در آمریکا نیز درگیر مسئله فلسطین شوند.
احساس خلاء حضور بانوان رسانهای در خط مقدم جبهه مقاومت
شریعتمدار در خصوص نقش بانوان در روایت مقاومت اظهار داشت: همه میدانیم نباید در عرصه رسانه غفلت کنیم، اما مسئله اصلی این است که چگونه میتوان جریان مقاومت را به درستی همراهی و پیشبرد کرد؟ به نظر میرسد ما در این زمینه دچار ضعف هستیم. اگر بانوان رسانهای ما، پیشران و پیشرو در عرصه خبری جبهه مقاومت نباشند، بخش مهمی از این جبهه را از دست خواهیم داد. زیرا در حالی که بخش نظامی جنگ به خوبی بازتاب داده میشود، بخش پشتیبانی جبهه مقاومت که امروز در واقع خط مقدم به شمار میرود، در دست زنان است. بنابراین، بانوان باید حضور جدی و پررنگی در این عرصه داشته باشند.
هشدار؛ به روایتهای غلط یا ناقص ضریب ندهیم
شریعتمدار با اشاره به انتشار برخی روایتهای نادرست از سوریه، لبنان و فلسطین گفت: این روزها روایتی شنیده میشود که مردم لبنان احساس میکنند ایران، حزبالله را فروخته است؛ یعنی فکر میکنند به آنها خیانت کردهایم. شاید برخی از عزیزان لبنانی که در سوریه مستقر شدهاند، چنین دیدگاهی داشته باشند. در واقع، تفاوت زیادی بین کسانی که از لبنان به سوریه آمدهاند و آنهایی که در لبنان ماندهاند، وجود دارد. برخی در لبنان ماندهاند و با تمام دارایی و جان خود در راه مقاومت تلاش میکنند و لحظهای به حزبالله یا جمهوری اسلامی ایران شک نمیکنند. حتی اگر ایرادی هم باشد، حاضر نیستند آن را مطرح کنند.
وی تأکید کرد: این روایتهای نادرست یا ناقص از جبهه مقاومت به این دلیل است که زنان رسانهای در میان مردم لبنان، سوریه، ایران و محور مقاومت حضور فعالی ندارند. بنابراین، تصویری که به صورت عمومی ارائه میشود، به دلیل نبود بانوان، ناقص و ناکافی خواهد بود.
نباید در جبهه رسانه بازی بخوریم
شریعتمدار همچنین اظهار داشت: یر توانسته توانمندی و قدرت خود را در لبنان به اثبات برساند. ما نباید به چنین نقاط ضعفی دامن بزنیم. در عراق نیز شاهد هستیم که اختلافات سیاسی درون طایفه شیعه جدیتر شده و در سوریه نیز تحرکات جدی در جریان است. دشمن در تلاش است تا محور مقاومت را از هم بپاشد. حالا در چنین شرایطی، اگر به لبنانیها این گزاره را بدهیم که ایران از شما دست کشیده و تاریخ مصرفتان تمام شده است، عملاً به بازی دشمن کمک کردهایم. این همان بازی دشمن است و نباید فریب آن را بخوریم یا به اهدافش کمک کنیم. موضوع این است که چگونه میخواهیم رسانه و مخاطب رسانه را هدایت کنیم، و این مسئله بسیار حساس و حیاتی است.
ما هنوز جنس مقاومت و حزب الله و یحیی سنوارها را نشناختیم
شریعتمدار با تأکید بر اینکه ما هنوز فرماندهان مقاومت، مانند یحیی السنوار و نیروهای حزبالله و فلسطین را بهخوبی نشناختهایم، گفت: ما به دیدار مجروحین حادثه تروریستی انفجار پیجرها رفته بودیم و پرچم سیدالشهدا را با خود برده بودیم. جوانی بود که دو دست و دو چشم خود را از دست داده بود، یعنی چشمهایش تخلیه شده بود و هیچ امیدی برای درمان نداشت. من پرچم را به این جوان 23-24 ساله دادم و مادرش کنار او بود. مادرش گفت: “شفای خودت را از امام حسین بخواه.” جوان ناگهان پرچم را رها کرد. پرسیدم: “چی شد؟” او گفت: “من چیزی که دادهام را پس نمیگیرم.” ما هنوز روحیه مقاومت، حزبالله و افرادی مانند یحیی السنوار را بهدرستی نشناختهایم. یحیی السنوار، حتی در آخرین لحظاتی که هیچ امیدی نداشت و شناسایی شده بود، همچنان روحیه داشت و دست از مبارزه نمیکشید. او تا نفس آخر مبارزه میکند. به نظرم، اگر دست راستش مجروح نبود، چوب را به پهپاد میزد.
وی افزود: ما با چنین جماعتی مواجه هستیم و بعد میگوییم که بچههای حزبالله معتقدند ایران از آنها دست کشیده است؟ آیا این واقعاً نگاه جمهوری اسلامی است؟ این روایتها را چه کسی بازتاب میدهد؟ شاید در یک مصاحبه چنین مسائلی مطرح شده باشد و من مقصر نباشم، اما وظیفه دارم که واقعیت میدان را به درستی منعکس کنم. باید از کسی که چنین ادعاهایی را مطرح میکند، سوالهای دقیقتری بپرسم و چند مصاحبه دیگر بگیرم. همچنین باید به سراغ بچههای حزبالله بروم و جریانات پس از 7 اکتبر را بررسی کنم تا ببینم آیا چنین نگاههایی واقعاً وجود داشته است؟ بچههای فلسطینی، که به اندازه حزبالله با ما ارتباط نزدیکی نداشتند، از عملیات وعده صادق تشکر کردند و با موشکهای ما میدان نبرد را تغییر دادند؛ حال چه برسد به حزبالله. دستهای پشت پردهای که در رسانهها دیده میشود، باور کنید، خواسته یا ناخواسته، هدایتشده توسط کسانی است که شاید حتی خودشان هم ندانند دارند چه بازی کثیفی را آغاز میکنند.
شریعتمدار در ادامه، به روایت شجاعت و مقاومت مجروحین لبنانی و مادران و همسران آنها پرداخت و گفت: برخی از مادران که همراه با مجروحین لبنانی در ماجرای پیجرها به ایران آمده بودند، حتی حاضر نبودند ما که همسو با آنها هستیم، اشکشان را ببینیم. خانم مسنی بود که با او سلام و احوالپرسی کردم. پرسیدم: “چرا اینجا هستی؟” گفت: “پسرم را اینجا آوردند؛ دوتا دست و چشمهایش را از دست داده.” یکدفعه بغض کرد و سرش را پایین انداخت. اشک در چشمهایش حلقه زد (در عربی به این نوع اشک «ابره» میگویند؛ یعنی اشکی که میآید و زود جمعش میکنیم). خانهشان موشک خورده بود و از پسر دیگرش هم خبری نداشت. خودش هم همسر شهید بود، اما همچنان حمایت از حزبالله را رها نکرده بود.
شریعتمدار تأکید کرد: بانوان رسانهای باید این داستانها را با قدرت روایت کنند و بازتاب دهند تا کسی جرأت نکند با بازیهای سیاسی، ورق مقاومت را برگرداند.
امروز من و شما باید باور کنیم که زینب میدان هستیم
زینب شریعتمدار درباره وظیفه سنگین زنان در جبهه مقاومت خاطرنشان کرد: نمیدانم واقعاً حاج قاسم عزیز قصد داشت زینب سلیمانی را شاخص کند یا نه، اما اینکه زینب سلیمانی به سخنگوی بیت حاج قاسم تبدیل شد، جای تأمل دارد. من اهل رسانه متوجه زینب بودن خودم نشدم. ما نسیبه را نیز داریم که در جنگ احد، زمانی که بسیاری از مردان جنگ را ترک کردند، در کنار رسول خدا ایستاد و 70 زخم برداشت و در نهایت بر اثر همان جراحات شهید شد. در جهاد دفاعی، منعی برای حضور زنان وجود ندارد، اما حضرت زینب (س) وارد میدان جنگ نمیشود؛ زیرا تکلیف دیگری داشت. وظیفه او انتقال واقعیت مقاومت در واقعه عاشورا و از طرف دیگر، افشای جنایات و ددمنشیهای دشمن بود. حضرت زینب وظیفه روایتگری و آگاهیبخشی داشت و پیام کربلا را به جهانیان رساند.
وی افزود: امروز هم من و شما باید باور کنیم که ما زینب میدان هستیم، و برای زینب میدان بودن، نگاه دقیق و عمیق شما بسیار ضروری و لازم است. این وظیفه زنان در موضوع روایت جنگ بود. اما ما وظایف دیگری هم داریم که نباید از آنها غافل شویم.
حمایت از جبهه مقاومت بر همه مسلمانان فرض است
وی در ادامه اظهار داشت: وقتی حضرت آقا حکم شرعی قطعی میدهند و جلوتر میروند و به فرض میرسند، یعنی این حکم قابل جبران نیست؛ اگر انجام دادی، دادی، و اگر انجام ندادی، دیگر فرصتی برای جبران نیست. وقتی به من و شما تکلیف میکنند و میگویند هرکسی با هر امکاناتی که دارد باید کنار لبنان، نه فقط حزبالله لبنان، بایستد، این جمله پیام و نکته مهمی دارد. ما، اصحاب رسانه، برای آگاهی مردم خودمان چه کردهایم؟ وظیفه ما این است که مردم را آگاه کنیم.
زینب شریعتمدار درباره وظیفه روایتگری مجاهدتها و حمایتهای زنان از جبهه مقاومت خاطرنشان کرد: مردان و زنان زیادی پای این کار آمدند و خانهها و مساجد خود را برای حمایت از مقاومت فعال کردند. امروز بسیاری از مادران و همسران شهدا، خانههای خودشان را به خانههای “اشرفالسادات منتظری” تبدیل کردهاند و یک جبهه پشتیبانی از مقاومت ایجاد کردهاند. اینها باید بازتاب داده شود. به عنوان مثال، تصور کنید یک کودک هفت یا هشت ساله، با همان دستخط ابتدایی خود بنویسد: “سه صلوات برای پیروزی رزمندگان بفرستید.” این کار بسیار ارزشمند است، و اگر این اتفاق در جبهه مقابل رخ داده بود، هزاران بار در فضای مجازی منتشر میشد. این کودک با همین اقدام کوچک، سهم خود را در مقاومت ایفا کرده است. اما ما روایتگران خوبی نیستیم؛ چرا؟ شاید بهخاطر اینکه اهمیت این کار را درک نکردهایم، وظیفه جهادی خود را نفهمیدهایم یا هنوز آماده ورود به میدان نشدهایم. ولی وظیفه ما جهاد تبیین است. زنان باید روایتگر پایداریها و تلاشهای جبهه مقاومت باشند.
حمایت طلایی رنگ زنان از جبهه مقاومت
شریعتمدار درباره حمایت گسترده زنان ایرانی از مقاومت اظهار داشت: ما هر روز نزدیک به 2000 تماس با “ایران همدل” برای اهدای طلا دریافت میکنیم، بهطوری که دیگر فرصت نمیکنیم خودمان برای تحویل گرفتن آنها برویم. مردم خودشان میآیند و طلاهایشان را تحویل میدهند. این میزان از مشارکت مردم، و بهویژه زنان ما در این شرایط نابسامان اقتصادی، بسیار ارزشمند است. اهدای طلای بانوی تبریزی را همه در فضای مجازی منتشر کردند، اما بسیاری از افراد هستند که مبالغ کوچکی از طلا را اهدا میکنند که با توجه به شرایط مالیشان بسیار ارزشمند است. این کارهای کوچک و فداکاریهای اندک باید بازتاب داده شود.
وی ادامه داد: این افراد از سرمایه اندک و خاطرات خود میگذرند تا از جبهه مقاومت پشتیبانی کنند. این اقدامات باید در رسانهها منعکس شود تا این افراد دلگرم به حمایت رسانهای باشند. این روایتها نیاز به بازتاب دارند تا همه بدانند که حتی کوچکترین کمکها نیز تأثیر بزرگی دارد.
باید عشق و همراهی ایرانیان نسبت به محور مقاومت را روایت کنیم
وی افزود: اگر این عشق و همراهی را روایت کنیم، حتی اگر یکی از بچههای حزبالله لبنان در سوریه ته دلش خالی شده باشد و نگران باشد که نکند جمهوری اسلامی پشت آنها را خالی کرده، با فضای رسانهای که شما ایجاد میکنید، دوباره دلگرم میشود. من دوست داشتم چند پیام از بچههای فلسطینی که امروز در اردوگاه جبالیا هستند را برای شما بخوانم تا بدانید مقاومت یعنی چه و با چه قدردانی بابت عملیات وعده صادق تشکر میکنند. حتی آنها دلداری میدهند که نگران نباشید و میگویند ببینید رهبرتان چه میگوید و به پای حرف آن آقا بروید.
من دوستی در غزه دارم که هر روز به من پیام میدهد و حال مرا میپرسد. من به او گفتم واقعاً خجالت میکشم حال تو را بپرسم؛ یک سال است که هر روز فقط حال تو را میپرسم و آرزو میکنم که یک روز در بیت المقدس همدیگر را ببینیم. واقعاً خجالت میکشم، اما او همچنان محکم ایستاده و دلگرم به همان موشکهای وعده صادق است. قدر خودتان و مسئولیتی که امروز به عهده شما هست را بدانید.
دلگرمی جبهه مقاومت منوط به جهاد رسانهای ما است
وی در پایان خاطرنشان کرد: اگر اهالی رسانهای غزه نبودند، امروز دنیا بیدار نشده بود. امام خمینی(ره) از ابتدای نهضت و انقلاب فریاد مقاومت و فلسطین را سر داد، اما در این یک سال، تلاش رسانهای مردم غزه توانست مردم را در سراسر جهان بیدار کند. وسعت مقاومت امروز بهقدری شده است که رهبری به دانشجویان آمریکایی میگویند: “شما امروز عضو جبهه مقاومت هستید.” خواهش میکنم زبان یاد بگیرید تا بتوانید از جبهه مقاومت برای خودمان و از خودمان برای جبهه مقاومت روایتگری کنید.
امیدوارم آنچنان فعالیت کنیم که روزی و ساعتی نگذرد که پیامی از جبهه مقاومت برای مخاطب مخابره نشود و پیامی از همراهی و همدلی و تلاشهای خرد و بزرگ مردم ما به جبهه مقاومت نرسد. باید هر روز پیام تلاشهای کوچک و بزرگ مردم ما در حمایت از جبهه مقاومت به گوش رزمندگان محور مقاومت برسد. انشاءالله یک روز حضرت آقا خطاب به ما اهالی رسانه بگویند: “شما امروز پرچمداران جبهه بزرگ مقاومت هستید.”
در ادامه بتول سالم دیب، دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه شهید بهشتی و اهل فلسطین، در مراسم “طنین مقاومت” بیان کرد: ما 7 سال است که از غزه خارج شدهایم، اما خانوادهام در جنگ غزه نزدیک به 300 شهید دادهاند. در حال حاضر نیز خانواده شوهرم در اسارت اسرائیل به سر میبرند.
این بانوی فلسطینی وضعیت کنونی شمال و جنوب غزه را تشریح کرد و گفت: متأسفانه این روزها وضعیت شمال و جنوب غزه بسیار بد است، به ویژه در اردوگاه جبالیا در شمال غزه. ورود اسرائیل به این اردوگاه بسیار سخت و دشوار است، چرا که مردمی شجاع و نترس در آن زندگی میکنند که هرگز تسلیم نمیشوند و حاضر نیستند اردوگاه را ترک کنند. تمامی افرادی که به جنوب غزه رفتهاند هم این کار را با امید این که یک روز بتوانند اسرائیلیها را از کشورشان خارج کنند و دوباره به شمال غزه بازگردند، انجام دادند.
سالم دیب در مورد نقش زنان در محور مقاومت تأکید کرد: زنان فلسطینی در محور مقاومت نقش چندگانهای ایفا میکنند. آنها همیشه در صحنههای سیاسی حاضر بودهاند و در مجامع بینالمللی و رسانهها از قضیه فلسطین دفاع کردهاند. زنان در مقاومت مسلحانه نیز حضور داشته و کمکهای بزرگی کردهاند. علاوه بر این، زنان در عرصههای اقتصادی، اجتماعی و تربیتی نقش مهمی ایفا میکنند. اگر زنان نبودند، نمیتوانستیم مردان دلاوری داشته باشیم. وقتی مردان ما اسیر یا شهید میشوند، تمام مسئولیتهای خانه و فرزندان به عهده آنها میافتد. حتی وقتی مردان در مبارزه هستند، این زنان هستند که فرزندان خود را به خوبی تربیت کرده و با ارزشهای اسلامی و عشق به فلسطین بزرگ میکنند.
وی افزود: من خودم گاهی وقتی به زندگی راحت و بیدغدغه مردم کشورهای دیگر نگاه میکردم، از خودم میپرسیدم چرا ما نباید چنین زندگیای داشته باشیم؟ اما این مادرم بود که آرمان فلسطین و مقاومت را در ما زنده نگه داشت و به ما یاد داد که باید در راه آرمانهایمان صبر و پایداری داشته باشیم. من و خواهر و برادرهایم روحیه امروزمان را مدیون مادرم هستیم و حتی پدرم هم مدیون مادرم هست و به خاطر حمایتهای مادرم توانست مبارزه کند. زنان به عنوان یک پشتیبان معنوی و روانی میتوانند نقش بزرگی داشته باشند.
سالم دیب ادامه داد: برادر همسرم از بچههای گردان قسام بود که شهید شد و هنوز پیکر ایشان در دست اسرائیلیها است. دایی همسرم نیز شهید شده است. خواهر همسرم هم در بیمارستان مشغول به کار است. این روزها که محاصره شدیدی آغاز شده، او استوریای گذاشت از بیمارستان و نوشت: «وقتی به یاد میآورم که برادرم و داییام سر کارشان شهید شدند، خجالت میکشم که بگویم میخواهم از بیمارستان فرار کنم و جان خودم را نجات بدهم. زیرا بیمارستان در محاصره است و به سختی میتوانند وارد یا خارج شوند.
بتول سالم دیب افزود: دختر عموی من از کسانی است که در شمال غزه مانده است. او از طریق اینستاگرام کار رسانهای انجام میدهد و از جاهایی که خراب میشود عکس میگیرد و منتشر میکند. چندین بار هم نزدیک بود که او نیز در همین بمبارانها شهید شود. ما چنین زنان شجاعی داریم.
وی در پایان تأکید کرد: باید در برابر فشارهای اسرائیل صبر داشته باشیم و ایستادگی کنیم.
در ادامه زینب فرحات فعال و پژوهشگر لبنانی در رویداد رسانهای طنین مقاومت گفت: بیش از 40 سال از انقلاب ایران با این قدرت میگذرد اما هنوز برخی نمیدانند فرق میان حرف سیاسی داخلی و خارجی چیست.
وی افزود: درباره جامعه لبنان خبرهای زیادی منتشر شده که از حقیقت دور مانده است، به همین خاطر دشمن تمام تلاشش را میکند تا فتنههایی بین جوامع مسلمان ایجاد کند، ولی بالاخره این نقش ما است که بتوانیم جلوی دشمن بایستیم.
فرحات مطرح کرد: خیلی مردم ایران مخصوصاً بانوان ایرانی تلاش کردند از مظلومیت مردم مظلوم فلسطین با کمکهای نقدی و غیر نقدی حمایت کنند. جامعه ما باید از مسألهای که حق ما و اسلام و جوامع مظلوم جهان است، حمایت کند.
فعال و پژوهشگر لبنانی ادامه داد: جنگ علیه ما یک فرصتی است که برای بچهها توضیح دهیم به چه شکل اعتماد به نفسشان را بالا ببرند و چه گونه دربرابر دشمن برای مهین فداکاری کنند و ترسشان را کنار بگذارند. وی در پایان گفت: ما همیشه دعاگوی ایران هستیم که خدا این انقلاب را حفظ میکند. معتقدیم جامعه ایرانی باید خیلی آگاه باشد.
منبع: تسنیم