متادخت | روایت‌هایی فراتر از اندیشه

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

فرشته‌ها هم عاشق می‌شوند

معرفی کتاب فرشته ها هم عاشق می شوند
این اولین باری نبود که سعی می‌کرد از دانشگاه تا خانه تعقیبم کند، ولی خوشبختانه هر دفعه یک جورایی پیچانده بودمش ولی آن روز تا نزدیکی خانه رسید بود..!

به گزارش متادخت، خندیدم و گفتم:

  • مگه تو هم از این کتاب‌ها می‌خونی؟

نگاهی به کتاب کرد و سینی چای را رو به رویم گذاشت و گفت:

  • مگه چه ایرادی داره؟
  • آخه به شخصیتت نمی‌خوره از این کتاب‌های عاشقانه زرد بخونی!

همانطور که فنجان چای‌اش را از سینی بر می‌داشت گفت:

  • حالا از کجا فهمیدی رمان زرده؟

حق به جانب گفتم:

  • از اسم و جلدش معلومه دیگه چرا انکار می‌کنی؟
  • چند دفعه گفتم زود قضاوت نکنید. بگیر کتاب رو ببر بخون شاید نظرت عوض شد؟
  • نه بابا من نه حوصله‌اش رو دارم نه وقتش!
  • این کتاب مستندات واقعی داره قبل از نوشتنش نویسنده با 150 دختر و زن ایرانی مصاحبه کرده. حالا این بار به خاطر من بخون شاید نظرت عوض شد.

***

کتاب را برداشتم چند صفحه اول را که خواندم به نظرم جالب رسید، انگار عاطفه خیلی هم بی‌ربط نمی‌گفت، کتاب را نخوانده قضاوت کرده بودم. داستان عاشقانه‌ای که سعی می‌کرد عشق را از زاویه حیا و عفت روایت کند. کتاب انقدر برایم جذاب بود که یکی دو روزه تمامش کردم و به عاطفه زنگ زدم و گفتم:

  • یک هیچ به نفع تو.

***

«از پنجره که نگاه کردم هنوز آنجا بود؛ گیچ و منگ و البته کمی هم کلافه. ولی خیلی سعی می‌کرد خودش را عادی نشان بدهد. این اولین باری نبود که سعی می‌کرد از دانشگاه تا خانه تعقیبم کند، ولی خوشبختانه هر دفعه یک جورایی پیچانده بودمش ولی آن روز تا نزدیکی خانه رسید بود. احتمالا فقط ساختمان و پلاکش را پیدا نکرده بود. چند بار هم با‌واسطه و بی‌واسطه علاقه‌اش به من و ازدواج با من را ابرزا کرده بود. آخرین بار به خانم افتخاری که مامان کلاس و محرم اسرار بچه‌های دانشکده محسوب می‌شد و همه مسائل پشت پرده و شخصی و خانوادگی‌شان را با او در میان می‌گذاشتند سپرده بود که ” تو رو خدا به خانم حق جو بگید باز هم رو پیشنهاد من فکر کنه…»

 

فرشته‌ها هم عاشق می‌شوند

نعیمه اسلاملو

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط