متادخت | روایت‌هایی فراتر از اندیشه

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نقد و بررسی فیلم آنا کارنینا (Anna Karenina)

فیلم آنا کارنینا دارای هویتی مجزا از رمان آن است که توسط لئو تولستوی به نگارش در آمده تا به او بیاموزد برخلاف عقیده تولستوی نباید در برابر دچار شدن به عشق ناپاک خود را سرزنش کند.

به گزارش متادخت، فیلم سینمایی «آنا کارنینا» یک تراژدی تاریخی است که توسط تام استاپارد در سال 2012 و بر اساس رمانی که به همین نام در سال 1877 به قلم لئو تولستوی به رشته‌ تحریر در آمده، ساخته شده و نقش اصلی آن را کیرا نایتلی برعهده داشته است. بازیگری که با بازی در فیلم‌های دزدان دریایی کارائیب به شهرت رسید و همچنین نقش آفرینی او در فیلم دوشس نیز با موضوعی مانند داستان آنا کارنینا یعنی خیانت مورد توجه قرار گرفته است.

 

آنا کارنینا کیست و چرا به همسرش خیانت می‌کند؟

لئو تولستوی در ابتدای داستان آنا کارنینا یک درس بزرگ قرار داده که ما آن را در صحنه‌های اول فیلم می‌بینیم؛ که محال است کسی را به سبب گناهش سرزنش کنیم مگر آن‌که پیش از به پایان رسیدن عمر به اشتباه آن فرد خطاکار دچار شویم. در ابتدای فیلم می‌بینیم که برادر آنا به همسرش خیانت کرده و بانوی او می‌خواهد وی را از خانه بیرون کند. پس آنا برای پا در میانی به دیدن همسر برادرش رفته و بالاخره موفق می‌شود او را برای تغییر نظرش راضی کند تا برادرش را ببخشد. اما آیا سرنوشت نیز در مورد او همینقدر بخشنده است؟

آنا زنی زیبا، جذاب و جوان است که همراه تنها پسر خود و شوهرش که سال‌ها از او بزرگتر است در سن پترزبورگ زندگی می‌کند. او به طور اتفاقی در راه قطار بازگشت به خانه با افسری جوان و زیبا آشنا می‌شود که به او ابراز علاقه کرده و زیباییش را می‌ستاید؛ کلماتی که هیچ‌وقت در ستایش او بر زبان همسرش جاری نمی‌شود، توسط افسر جوان ادا شده و دل آنا کارنینا به لرزه در می‌آید.

فیلم آناکارنینا

دیگر برای او سخت است که یاد افسر جوان را از دلش بیرون کند اما از سوی دیگر او زنی پاکدامن است که نمی‌تواند به شوهر خود خیانت کند. ابراز علاقه‌ی مجدد افسر جوان به آنا باعث لغزش عقیده‌ی او شده و تداوم سردی رفتار از سوی همسرش موجب می‌شود او به خیانت دچار شود. چیزی نمی‌گذرد که آنا به سبب خیانت به همسرش از افسر جوان باردار شده و همسرش از این ماجرا مطلع می‌گردد.

او در نهایت فرزند نامشروع خود را به دنیا آورده و پس از آن بالاجبار از همسرش طلاق می‌گیرد و با افسر جوان به ایتالیا می‌رود؛ اما شک در وجود او شکل گرفته و تصور می‌کند مرد جوان با کسی غیر از او در ارتباط است. چرا که هنوز نتوانسته خود را برای گناه خیانت به همسرش ببخشد و تصور می‌کند این موضوع در مورد خود او نیز تکرار خواهد شد، تا به مجازات عملش برسد. او در نهایت به افسر جوان نیز بی‌اعتماد شده و خود را به خاطر تمام اشتباهاتش مجازات کرد و در آخر خود را روی ریل همان قطاری که برای اولین بار با افسر جوان ملاقات کرده بود انداخته و دست به خودکشی می‌زند.

 

آنا کارنینا مطرود جامعه‌ عصر تولستوی است یا قرن بیستم؟

ادبیات کلاسیک از آنا کارنینا به عنوان زن بدنام و خیانتکار یاد می‌کند که خانواده‌ اشرافی خود را فدای هوس زودگذرش کرده و در نهایت به تباهی رسیده و هیچ جز پوچی و بی‌مایگی به دست نمی‌آورد.

اما فیلم ساخته شده در سال 2012 چه حسی را می‌خواهد به ما القا کند؟ استفاده از بازیگری مانند کیرا نایتلی با توجه به ساختار فیزیکی وی و حالت بی‌پناهی که همیشه به چهره‌اش می‌دهد، موجب برانگیختن حس همدردی در مخاطب می‌شود. نشان دادن خانه‌ آرام و دور از هیاهوی زندگی او نیز در کنار همسرش که «جود لاو» نقش او را بر عهده داشته، در کنار طراوت و تازگی ایجاد شده در چهره‌ بازیگر افسر جوان یعنی «آرون تایلر جانسون»، این حس را در مخاطب تقویت می‌نماید که آنا کارنینا حق دارد به شوهر بی‌احساس و پیرش خیانت کرده و عشق افسر جوان را بپذیرد، حتی رفتار آنا در اولین رابطه بین او و معشوقش که شرمندگی او از گناه‌آلودی را نشان می‌دهد، به ایجاد این باور در بیننده کمک می‌کند که شوهر آنا مقصر تمام این اتفاقات است و زن در چنین شرایطی حق دارد همسرش را کنار گذاشته و مرد دیگری را برای ایجاد یک رابطه‌ عمیق احساسی برگزیند. درست همان چیزی که هدف غرب از بزرگ کردن داستان‌هایی مانند آنا کارنینا و ساخت چند باره‌ آن است، هدفی درست برخلاف آنچه لئو تولستوی زمان نگارش رمان در پی آن بوده.

نقد فیلم آنا کارنینا

در واقع فیلم آنا کارنینا که سال 2012 ساخته شده است، دارای هویتی مجزا از رمان آنا کارنینا است که توسط لئو تولستوی به نگارش در آمده و برای زن امروز جهان به تصویر کشیده شده است تا به او بیاموزد که برخلاف آنا کارنینای تولستوی نباید در برابر دچار شدن به عشق حتی از نوع ناپاک و یا به عبارت دیگر غیرمجازش خود را سرزنش کند.

این فیلم زنی فاسد الاخلاق را بی‌گناهی معرفی می‌کند که قربانی بی‌توجهی از سوی همسرش قرار گرفته و حالا که عاشق فردی غیر از او شده باید این حق را داشته باشد که از محبت این شخص تازه‌وارد بهره‌مند شود و حتی باید فرصتی برای ابراز وجود او و نیز معرفی کردنش به همگان داشته باشد. برای سازندگان فیلم گفته‌های تولستوی در کتاب فرهنگی از مد افتاده و مطرود است که باید در اولین فرصت از جامعه حذف کردد؛ تا زنانی مانند آنا بتوانند به جایگاه و رتبه دلخواه برسند، حتی اگر راه آن در مسیر اخلاق نباشد…

 

به قلم ماه منیر داستانپور، منتقد فیلم و سریال​​

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط