متادخت | روایت‌هایی فراتر از اندیشه

جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پشت دیوار انکار

فرهنگ غربی هیچ‌گاه زنان را نجات نداده، بلکه تنها به آن‌ها تصویری فریبنده از آزادی داده است.

به گزارش متادخت، در دنیای امروز، رسانه‌ها نقشی تعیین‌کننده در شکل‌دهی به نگاه عمومی جامعه به مسائل مختلف دارند. یکی از موضوعاتی که تحت تأثیر این رسانه‌ها قرار گرفته، تصویر زنان در جوامع غربی است. در آمریکا و کشورهای اروپای غربی، رسانه‌ها همواره در تلاش بوده‌اند تا تصویر زنانه‌ای ایده‌آل از آزادی و برابری را به نمایش بگذارند، اما آیا واقعاً این فرهنگ نجات‌بخش زنان است؟ بسیاری از زنان موفق و حتی برخی از فمینیست‌های سابق غربی این پرسش را مطرح کرده‌اند.

 

اما آیا این فرهنگ نجات‌بخش است؟

تصویر رسانه‌ای زنان در غرب، به‌ویژه در هالیوود و رسانه‌های تجاری، به‌طور مداوم در حال تکرار تصاویری از زنان است که به‌ظاهر از آزادی‌های بی‌حد و مرز برخوردارند، اما این تصویر اغلب فریبنده و سطحی است. زنان در این رسانه‌ها بیشتر به‌عنوان اشیاء جنسی، نمادهای زیبایی یا موجوداتی وابسته به جذابیت‌های ظاهری به نمایش درمی‌آیند. این تصاویری که در فیلم‌ها، تبلیغات و برنامه‌های تلویزیونی منتشر می‌شود، به‌جای تقویت هویت زنان به‌عنوان انسان‌های مستقل و خودآگاه، آنها را به موجوداتی تبدیل می‌کند که تنها از طریق ظاهرشان دیده می‌شوند.

کاترین مک‌کینون، فیلسوف و فعال حقوق بشر، و جودیت باتلر، فیلسوف و نویسنده، هر دو تأکید دارند که فرهنگ آمریکایی و اروپایی، که خود را به‌عنوان پرچم‌دار آزادی زنان معرفی می‌کند، در واقع در بسیاری از موارد به تقویت تبعیض‌ها و ظلم‌های جدید علیه زنان منجر شده است. این زنان در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های خود بارها عنوان کرده‌اند در حالی که رسانه‌ها تصویری از زنان را به‌عنوان موجودات آزاد و توانمند معرفی می‌کنند، بسیاری از آنها به‌طور پنهانی به فشارهای اجتماعی و فرهنگی از سوی این رسانه‌ها دچار می‌شوند.

کاترین مک‌کینون که به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین منتقدان فمینیسم‌ در غرب شناخته می‌شود، بارها بیان کرده که فرهنگ غربی هیچ‌گاه زنان را نجات نداده، بلکه تنها به آنها تصویری فریبنده از آزادی داده است. او معتقد است که این نوع آزادی، در حقیقت محدودیت‌های جدیدی را برای زنان به همراه می‌آورد. زنان در این فرهنگ همچنان مجبور به پذیرش نقش‌های از پیش تعیین‌شده هستند که بر اساس زیبایی، جذابیت و سکسوالیته آنها تعریف می‌شود. این‌طور نیست که زنان در این فرهنگ بتوانند در زندگی اجتماعی و حرفه‌ای خود به‌طور واقعی آزاد باشند.

سوزان فالودی ، نویسنده و روزنامه‌نگار  فعال فمینیست  نیز  در کتاب خود با عنوان «موج برگشت» با صراحت تمام، سرانجام آزادی و برابری را برای زنان توصیف کرده است؛ او معتقد است در پشت این شادی و بزرگداشت پیروزی زنان آمریکا، و در ورای اخباری که همواره تکرار می شود که «مبارزه برای حقوق زن به ثمر نشست» پیام دیگری خودنمایی می کند. این پیام به زنان می گوید:«اکنون شما آزاد و برابر هستید ولی هیچ وقت بدبخت تر از این نبوده اید.»

جودیت باتلر نیز در آثار خود به این موضوع پرداخته که این نوع بازنمایی‌ها نه‌تنها به نفع زنان نیست بلکه به آنها آسیب می‌زند. او می‌گوید که وقتی زنان به‌عنوان موجوداتی که باید همواره جذاب، مطیع و فریبنده باشند در رسانه‌ها به نمایش درآیند، عملاً از توانمندی‌های واقعی و هویت مستقل خود محروم می‌شوند. این تصویرسازی‌ها باعث می‌شود زنان باور کنند که برای موفقیت در جامعه باید ویژگی‌های جسمی خاصی داشته باشند، در حالی که بسیاری از آنها قادر به درک پتانسیل‌های واقعی خود نمی‌شوند.


اما اگر این فرهنگ نجات‌بخش نیست، پس چیست؟

در دنیای غرب، زنان با چالش‌هایی جدی همچون تبعیض‌های شغلی، دستمزدهای نابرابر و خشونت خانگی روبرو هستند. برخلاف آنچه رسانه‌ها نشان می‌دهند، این چالش‌ها در زندگی روزمره زنان بسیار گسترده و بی‌پایان است. آمارهای اخیر در ایالات متحده نشان می‌دهد که میلیون‌ها زن هر ساله مورد آزار و اذیت جنسی قرار می‌گیرند، اما بسیاری از آنها به‌دلیل ترس از شرم یا از دست دادن موقعیت‌های اجتماعی، شجاعت شکایت ندارند.

در این راستا، رسانه‌ها به جای اینکه صدای زنان را بشنوند و از حقوق آنها دفاع کنند، بیشتر به تقویت تصاویری سطحی و بی‌خطر از زنان پرداخته‌اند. گاهی خشونت علیه زنان در فیلم‌ها یا برنامه‌های تلویزیونی به‌گونه‌ای نمایش داده می‌شود که به نظر می‌رسد این نوع مشکلات بخشی از زندگی روزمره است و قابل چشم‌پوشی است! این نوع برخورد با موضوعات جدی زندگی زنان باعث می‌شود که درد و رنج‌های واقعی آنها دیده نشود و در نتیجه، زنان همچنان درگیر مشکلات بزرگ‌تری شوند.

 

واقعیت چیست؟

آنچه که در واقع در جوامع غربی به‌عنوان «آزادی زنان» به نمایش درمی‌آید، تنها یک آرمان‌گرایی فریبنده است که زنان را در دام هنجارهای اجتماعی و فرهنگی گرفتار می‌کند. زنان در این فرهنگ‌ها به‌جای آنکه برای دستیابی به عدالت و حقوق واقعی‌شان تلاش کنند، تحت فشار دائمی برای تطابق با استانداردهای زیبایی و نقش‌های از پیش تعیین‌شده قرار دارند. این فشارها باعث می‌شود که زنان خود را در موقعیت‌های آسیب‌زا قرار دهند و از ظرفیت‌های کامل انسانی خود استفاده نکنند.

در پایان، باید بگوییم که فرهنگ آمریکایی و اروپایی نه تنها زنان را نجات نمی‌دهد، بلکه در بسیاری از موارد به تقویت ساختارهای ظالمانه‌ای می‌پردازد که آزادی واقعی آنها را سلب می‌کند. زنان در این جوامع نیاز به بازتعریف هویت خود دارند، هویتی که به جای تکیه بر ظواهر و انتظارات اجتماعی، بر اساس ارزش‌های انسانی و حقوق اولیه‌شان شکل گیرد. رسانه‌ها باید نقش خود را در به چالش کشیدن این هنجارها و کمک به ایجاد تغییرات بنیادین ایفا کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط