به گزارش متادخت، لبخند تمسخرآمیزی بر روی لبان احلام بود که قاضی و دستیارانش را بیشتر عصبانی میکرد. قاضی گفت: خودتان را معرفی کنید! احلام چند لحظهای سکوت کرد و بعد با صدایی رسا گفت: قصد ندارم که خودم را معرفي کنم و درباره هويتم، سن و سالم چيزي بگويم. من ميخواهم خود را با کارهايم براي شما معرفي کنم، کارها و اقداماتي که شما به خوبي با آن آشناييد و من اين را از چشماني که با خشم به من مينگرند ميخوانم، با اين حال خوشحالم! آيا ميدانيد که اين خوشحالي و مسرت به چه خاطر است؟ آري علت اين خوشحاليم از آن روست که شما را اين گونه عصباني كردهام. من در به هلاکت رساندن 15 صهيونيست و زخمي شدن 122 نفر ديگر دست داشتم. البته اين اعداد و اين مقدار مقابل شمار کساني که شما کشتهايد و به شهادت رساندهايد، بسيار اندک است. شما مرا متهم ميکنيد که قلب و احساس ندارم حال خود قضاوت کنيد، کدام يک قلب و احساس نداريم؟! شما که مرا به بياحساسي متهم ميکنيد، پس در آن هنگام که کودکان و زنان بيگناه را در جنين، رفح، رام الله و حرم ابراهيمي قرباني ميکرديد، قلب و احساستان کجا بود؟
نفس عمیقی کشید باید با قدت ادامه میداد پس گفت: اگر قرار باشد در آخرت همانگونه که شما مدعي هستيد در جهنم جايم دهند، ولي اين را بدانيد که من در جهنم با شما ملاقات نخواهم کرد، بلکه در آن هنگام شما را در حالتي خواهم ديد که در ميان شعلههاي بي امان آتش ميسوزيد و بدانيد آن آتش چيزي نيست به جز اعمال و جنايتهايي که شما در حق مظلومان فلسطيني انجام دادهايد.
من نامم احلام است و دوست دارم که روياي ملت فلسطين را برآورده کنم؛ رويايي که به جز با بيرون راندن شما برآورده نخواهد شد. من در زندان خواهم ماند تا قلبهاي شما را بسوزانم و هنگامي که فرشتگان مرا به بهشت خواهند برد و ماواي شما نيز به جز آتش جايي ديگر نخواهد بود. به اميد آن روز که شما را در ميان شعلههاي آتش ببينم.
خشم از چشمان قاضی شراره میکشید اما احلام آرام بود.
***
حکم احلام اعلام شد شانزده بار حبس ابد برای همدستی برای کشتن 15 صهیونیست و مجروح شدن تعداد دیگری از آنها…
پیوست:
احلام تمیمی طی تبادل زندانیان فلسطینی با گیلعاد شلیط نظامی صهیونیست آزاد شد و اینک در اردن زندگی میکند.