به گزارش متادخت، حالا در بازداشتگاه مرکزی در فلسطین بود. آنقدر از این زندان به زندان دیگری منتقل شده بود تا به اینجا رسیده بود. جرمش این بود که خودرویش را به نیروهای مقاومت امانت داده بود تا با آن سلاح به جنوب ببرند. سالها بود که با مقاومت و حزب همکاری میکرد. ماشینش شده بود یک خانه کوچک، با فرزندانش از این روستا به آن روستا میرفت تا مردم را به مشارکت دعوت کند. «شیخ راغب حرب1» خودش به زهره گفته بود ضرورت کار او این است که برای انتشار تفکر بیدارگرایانه در میان اهالی جنوب تلاش کند. در این چند ماه اسارت هیچ اطلاعاتی از عناصر مقاومت در جنوب لبنان به بازجوهای صهیونیست نداده بود و آن قدر داستان و اسامی جعلی سر هم کرده بود تا خطر را از نیروهای مقاومت دور کند، که صهیونیستها را خسته کرده بود.
حالا دست بسته نشسته بود جلوی بازجو، شکنجهها نتوانسته بود روحیهاش را از بین ببرد. بازجو با کینه نگاهش میکرد. سکوت این زن بیشتر عذابش میداد، بلند شد نزدیک زهره ایستاد. زهره اما سرش را پایین انداخته بود. با غیض گفت: «فکر میکنی با دروغهایی که سر هم میکنی جلوی پیشروی ما رو میگیری؟ ما به زودی کاری میکنیم که نه تنها اسمی از مقاومت باقی نمونه، حتی اسمی از لبنان رو نقشهها نباشه!» زهره سرش را بالا آورد خنده تلخی کرد و گفت: «هر کاری که میتونید بکنید، ما تو خونههامون نشستیم، کفن پوشیده و منتظر خمپارههای شما میمونیم تا ما رو تو خاک خودمون دفن کنه اما به شما ثابت میکنیم به خاکمون پشت نمیکنیم».
***
به سختی نفس میکشید. تمام عضلاتت بدنش از درد فریاد میکشید. ناگهان ضربه به ماشین خورد و بعد در صندوق عقب باز شد. نور به صورت زهره خورد. چشمانش را بست. چند روز زندانی بودن در صندوق عقب ماشین باعث شده بود چشمانش به تاریکی عادت کند. نظامی صهیونسیت لبخند کریهی زد و گفت: «هنوز نمیخوای حرف بزنی؟ زهره فقط نگاهش کرد و حرفی نزد. نظامی صهیونیست مشتش را که بالا برد زهره چشمانش را بست و زیر لب گفت: یا زینب.»
پیوست
زهره شعیب یکی از زنان مبارز حزبالله است که از زمان اشغال جنوب لبنان توسط صهیونیستها، مبارزات خود را آغاز کرد. او توسط رژیم صهیونیستی دستگیر و شکنجه شد؛ اما سکوت پیشه کرد و از دادن اطلاعت خوداری نمود. صهیونیستها که از حرف زدن او مآیوس شده بودند بعد از 5 ماه اسارت او را آزاد کردند. زهره بعد از آزادی به روستای خود برگشت و مجددا شروع به مبارزه کرد.
1.شیخ راغب حرب، روحانی شیعه لبنانی و از رهبران مقاومت اسلامی در لبنان بود. او شعله مقاومت ملی لبنان را برای اول بار در جبل عامل برافروخت و به دست صهیونیستها به شهادت رسید.