به گزارش متادخت، چپ چپ نگاهی به پیرزن چادری که کنارش نشسته بود انداخت، صورتش را مچاله و شروع به صحبت با دوستش کرد. پیرزن حرفی نزده بود و فقط نگاهش کرده بود اما انگار از نگاه پیرزن چیزی را که میخواست برداشت کرده بود. خطابش به دوستش بود اما طوری حرف میزد که تمام مترو صدایش را میشنیدند.
- همه چیزشون درسته فقط لنگ حجاب موندن؟ اگر راست میگن جلوی اختلاسو دزدی رو بگیرن. مردم از فقر بیچاره شدن دلار هر روز داره میره بالا، نشستن برای حجاب برنامه مینویسن!ً
کسی حرفی نمیزد پیرزن هم سرش را پایین انداخته بود و زیر لب ذکر میگفت. یاد کتابی افتادم که دیروز خریده بودم. زیپ کیفم را باز کردم و کتاب را درآوردم تیتر جالبی داشت بدوت توقف! برگرفته از همان برنامه بدون توقف شبکه سوم، کتاب منتخبی بود از مجالس دکتر علی غلامی در برنامه بدون توقف با محوریت حجاب. صفحه اول را ورق زدم، در پیشگفتار جملهای توجهام را جلب کرد «آیا اولویت در جامعه ما عدم رعایت پوشش عدهای از خانمها است و بزرگترین مفسده جامعه ما بد پوششی است؟ جواب منفی است بد پوششی تنها گناه و مهمترین گناه نیست لذا در حال حاضر باید به سراغ سرلوحه مسائل روز کشور یعنی مسئله اقتصاد رفت و باقی موضوعات از جمله موضوعات فرهنگی را تعطیل نمود و بعد از حل مشکلات اقتصادی به آن پرداخت! در این صورت در جایی به مشکل بر میخوریم که به عنوان مثال میخواهیم پیشرفت اقتصادی ایجاد کنیم»
دختر هنوز حرف میزد. ایستگاه بعد پیرزن از جایش بلند شد و از مترو بیرون رفت دختر باز با صدای بلند گفت:
- دیدی داشت با نگاهش منو میخورد؟
دلم برای پیرزن سوخت. دوباره به صفحات کتاب نگاه کردم. «پس اگر در بحبوحه مسائل اقتصادی به سراغ مسئله حجاب میرویم به این خاطر این که حجاب یکی از مسائل فرهنگی جامعه ما است و اگر به فرهنگ به عنوان یک موضوع حاشیهای و دست دوم نگاه کنیم، در تصمیم گیریهای بزرگ که نیاز به زیر ساخت فرهنگی داریم به مشکل میخوریم.» سرم را بالا آوردم ایستگاه سعدی باید پیاده شوم، بلند شدم کتاب را رو به روی دختر گرفتم. با تعجب نگاهم کرد، کتاب را که گرفت حرفی نزدم و از مترو پیاده شدم و با خود فکر کردم شاید کتاب بتواند جواب بعضی از سوالاتش را بدهد.
بدون توقف
دکتر علی غلامی