به گزارش متادخت، سریال پربیننده و جذاب غمهای ما ساخته کره جنوبی به نویسندگی نو هی کیونگ و کارگردانی کیم کیو تائه، با کهکشانی از بازیگران مطرح و مشهور کره جنوبی تولید شده است که به داستان زندگی افراد یک روستا در جزیره ججو میپردازد.
آنچه توجه مخاطب حساس و نکتهسنج را در این سریال جلب میکند، اهمیت خانواده و تأثیر حضور زن و چگونگی عملکرد او در خانواده است. در تمام بیست قسمت سریال، یک زن محوریت داستان را بر عهده دارد و ماجراها حول محور وجود او شکل میگیرد، حتی اگر شخصیت اصلی داستان یک مرد باشد!
غمهای ما چیست؟
این سریال بیست قسمتی به روایت ماجرای زندگی چند شخصیت میپردازد که اولین آنها مردی است به نام «چووی هان سو»، مدیر مقروض بانکی که به شعبه زادگاه خود یعنی ججو منتقل شده و در آنجا با دوست دوران نوجوانی خود «اون هی» بر میخورد. زنی که روزگاری عاشق هان سو بوده ولی پس از آنکه به خاطر نیاز مالی خانواده مجبور به ترک تحصیل شده، دیگر او را ندیده است. اون هی، تمام عمر کار کرده تا زندگی مرفهی داشته باشد و حالا هان سو با توجه به اینکه از علاقه گذشته او خبر دارد قصد دارد از وی سوءاستفاده کند تا نیاز مالی زن و دخترش را که در آمریکا زندگی میکنند، برطرف سازد. دوستان اون هی که از نقشه هان سو مطلع میشوند با او تماس گرفته و ماجرا را برایش نقل میکنند. آنها بر تأهل هان سو و حفظ حرمت اون هی به عنوان زنی پاکدامن که نباید مورد سوءاستفاده قرار گیرد تأکید کرده و این رابطه را از اساس اشتباه میدانند. هرچند هان سو نیز مردی شریف است که به خاطر تأمین مالی زن و فرزندش تصمیم به چنین عملی دارد؛ اما وقتی همسرش او را متقاعد میکند که زندگی در شرایط نامطلوب آمریکا برای آنها مناسب نیست و باید به کره بازگردند از تصمیم خود پشیمان میشود. از سوی دیگر اون هی برای کمک به دوست دوران نوجوانیش مبلغ مورد نیاز وی را به حساب او واریز میکند و بخشندگی خود را بدین صورت نشان میدهد.

خانواده مهمترین عنصر پیش برنده در این داستان است. هان سو به خاطر خانواده تصمیم به انجام یک خطای بزرگ میگیرد و دوباره به خاطر خانواده از آن اشتباه پشیمان میگردد.
***
داستان بعدی این سریال در رابطه با یک دختر و پسر دبیرستانی است که در رابطهای خارج از ازدواج صاحب فرزند شدهاند. آن دو هر کدام در خانوادهای تک والد زندگی کرده و بزرگ شدهاند و از نعمت داشتن مادر بیبهره بودهاند. برملا شدن این رابطه و بارداری ممکن است زندگی هر دوی آنها را نابود کند. پس بهتر است طبق قوانین دنیای غربی که در دنیا فراگیر شده است، دختر با توجه به اینکه این اتفاق در بدن او رخ داده، پس حق دارد تنها در مورد نگهداشتن یا سقط جنین اختیار دارد؛ فرزندش را از بین ببرد. اما شخصیت پسر با یادآوری این نکته که او نیز به عنوان پدر، قدرت تصمیم گیری دارد و باید رضایت او نیز برای عمل سقط در نظر گرفته شود، دختر را به فکر میندازد. از آنجا که او به عنوان شخصی که در بوجود آمدن این فرزند هرچند نامشروع دخالت داشته، خود را متعهد میداند که بساط آسایش مادر و بزرگ شدن فرزندش را فراهم کند. اما جامعهی شرقی با تمام نقصهایی که به خاطر دچار شدن به فرهنگ غربی بدان مبتلاست، ولی به سبب تفاوتهای آشکاری که با فرهنگ غرب دارد، بر اینکه دختر و پسر داستان و جنینی که در راه دارند، تبدیل به خانواده شوند پافشاری کرده و ازدواج آنها رسماً ثبت میگردد.
- بیشتر بخوانید: نقد و بررسی سریال دروغهای کوچک بزرگ
***
در داستانهای بعدی سریال نیز اوضاع به همین منوال است. در ماجرای «لی یانگ اوک» و خواهر سندرم داون او نیز مهمترین عنصر خانواده است. او اگرچه به جای پدر و مادر مرحومش برای رفاه خواهرش شبانه روز تلاش میکند، اما از وجود او و حضور در کنار او در جامعه خجالتزده است. اما وی از خواهرش میآموزد که هیچ چیز به اندازه عشقورزیدن به خانواده و محبت به آنها اهمیت ندارد و باید از کنار هم بودن هرچند که نقصی داشته باشند، خوشحال بود.
***
در داستان «مین شین آ» نیز آنچه باید برای پیشرفت و بقای آن تلاش کرد، خانواده است. شین آ اگرچه دچار بیماری افسردگی حاد است ولی برای آنکه بتواند با پسرش و مردی که برای او بیش از سایرین ارزش قائل است، خانوادهای خوشبخت تشکیل دهد، تمام تلاش و قدرت خود را جمع میکند تا با بیماریش مقابله نماید. در اینجا نیز عنصر امیدبخش و پیش برندهی داستان چیزی جز خانواده نمیتواند باشد.
***
در داستان «لی دونگ سوک» و مادرش نیز، مادر نقش کلیدی بر عهده دارد. دونگ سوک در تمام روزهای زندگیش فردی تلخ مزاج و بدخلق است چرا که نیازمند محبت مادری است که وجود خود را سالها از فرزندش دریغ داشته است. اما در پس زمینه ماجرای زندگی او حقیقتی پنهان است که برخلاف تصور، وی عشق بیشائبه مادر به او را ثابت میکند. در داستان او مادر تمام مصیبتهای ازدواج و پرستاری از مردی بیمار را تحمل کرده؛ فقط به این دلیل که پسرش بتواند بیشتر از او درس بخواند و با بهره بردن از بخش کوچکی از ثروت ناپدریش در آینده زندگی خوب و شادی داشته باشد. درست آنچه او در سالهای جوانیش از آن بیبهره بوده است.

از غرب تا شرق عالم
یکی از بزرگترین تحولات غرب در حوزه خانواده و روابط انسانی، خیانت، فساد و از هم گسستگی بود که به ایجاد خانوادههای تک والدی، مادران مجرد، تجرد دائمی و نیز فرزندان رها شده منجر گردیده است. کرهی جنوبی نیز یکی از کشورهایی است که به سبب انحطاط اخلاقی و وابستگی شدید به غرب روز به روز از اخلاقیات فاصله گرفته و بیشتر در دام فرهنگ آن اسیر میشود. اما این رفتار از سوی سیاستگذاران فرهنگی آنها پسندیده نیست و تمام تلاش خود را برای بازگرداندن افراد به خانواده به کار میگیرند. کارهایی مانند ساخت سریالهای خانواده محور که مجموعه پر بینندهی «غمهای ما» و نیز سریال با نام «یک راه دیگر» از آنهاست. درست برخلاف تولیدات پربیننده غرب ازجمله «بازی تاج و تخت» که تیشه به ریشهی تمام پیوندهای خانوادگی میکوبد تا هرچه بیشتر مردم جهان را به انزوا و فساد اخلاقی دچار کند.
✍🏻 به قلم ماه منیر داستان پور، منتقد فیلم و سریال









