به گزارش متادخت، جامعه سالم و متعادل، جامعهای است که بخشهای مختلف آن بهدرستی به ایفای نقش خود بپردازند و نسبتی مناسب بین اجزا و اعضای آن برقرار باشد. این مسئله در عرصه سیاست اما با چالشها و ضعفهایی مواجه است. عرصه سیاست بهعنوان عرصهای تصمیمگیر برای مردم تاکنون نتوانسته است آغوش خود را بهنحوی مقتضی و متعادل بر روی زنان باز کند. بنابراین، مطالبه زنان برای حضور نمایندگانی همجنس خود در نظام تصمیمگیری از یکسو و وجود زنان توانمند و مؤثر از سویی دیگر عرصه سیاستورزی را با چالشهایی مواجه کرده است. اما مردان سیاسی همچنان پاسخی مناسب به مطالبات زنان ندادهاند.
زنان در سیاست؛ زینتالمجالس یا نیروی اثرگذار؟
مردان سیاسی ادراک و فهم متفاوتی از جایگاه زنان دارند. عمده مردان سیاسی، عرصه قدرت را مردانه تلقی میکنند و سیاست را با قدرت پیوند داده و آن عرصه را خالی از زنان میدانند. برخی دیگر در اثر فشار افکار عمومی و مطالبات اجتماعی برای حضور سیاسی زنان، ضرورت پاسخ به افکار عمومی را درک کرده اما در تلاش هستند تا با نگاهی حداقلی و تهدیدمحور بهگونهای زنان را وارد عرصه سیاست نمایند که حضوری صوری داشته باشند و در عمل، تصمیمگیران اصلی همچنان مردان باشند؛ در این نگاه، زنان حضوری زینتالمجالسی دارند و نمیتوان اثرگذاری جدی برایشان متصور بود. در واقع، چنین مردانی به حضور زنان نگاهی منفعتطلبانه داشته و در پی همراهسازی افکار عمومی با خود هستند، ولو در باطن به نقشآفرینی زنان باور نداشته باشند.
- پیشنهاد مطالعه: اقتصاد نقطه قوت یا ضعف مردان؟
گروه اندکی در عالم سیاست نیز هستند که با تأسی از سخنان امام خمینی (ره)، زنان را رهبران نهضت انقلاب دانستهاند و به حضور فرصتمحور زنان در عرصه سیاست قائل هستند. این نگاه، حضور سیاسی زن را فرصتی در اختیار جامعه میداند که موجب رشد و بالندگی جامعه و نگاه متعادل در عرصههای تصمیمساز و تصمیمگیر میشود. چنین نگاهی اگرچه یاران اندکی دارد، اما بزرگترین حامی آن نظرات و اندیشههای امامین انقلاب است. غلبه مردان سیاسی با رویکرد متحجر یا منفعتطلب در عرصه سیاست، موجب شد تا زنان در دیدار با رهبری به طرح گلایه از نادیدهگرفتن انرژی زنان در عرصه سیاست بپردازند و مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) در دیدار با اقشار مختلف بانوان در سال ۱۴۰۱ در واکنش به گلایه یکی از بانوان سخنران در عدم بهکارگیری زنان نخبه و توانمند در عرصههای مختلف، میفرمایند: «این موضوعِ بهکارگیریِ زنانِ فرزانهی ما، کارآمدِ ما، مجرّبِ ما، دانشمند و عاقل و فهمیده ما در ردههای گوناگونِ تصمیمسازی و تصمیمگیری کشور؛ این مطلب مهمّی است. البتّه ذهن بنده به این قضیّه مشغول است؛ باید یک راهی برایش پیدا کنیم؛ باید یک مسیری انشاءالله پیدا کنیم، ببینیم چه کار میشود کرد».

زنان در سیاست؛ از حرف تا عمل
چنین توجهی از سوی عالیترین مقام کشور و تأکید بر یافتن راهحل مناسب برای پاسخ به مطالبه زنان نشان میدهد، اولاً حضور زنان فرهیخته و توانمند در سیاست ضروری است؛ سالها رشد و توانمندشدن زنان باید منجر به نتیجه و خروجی شود و از هدر رفت انرژی و توان بخش مهم و مؤثری از جامعه جلوگیری گردد. اتلاف و هدررفت انرژی و توان سرمایه انسانی غیرقابل برگشت و جبرانناپذیر است. چراکه با موجی از ناامیدی زنان و تغییر مسیر زندگیشان بهسوی اهداف قابل تحقق مواجه خواهیم بود و پس از آن، عرصه از زنان دغدغهمند و در عین حال مؤثر خالی خواهد شد. نسل جوان زنان که چشم به عرصه سیاست دوخته و فضا را مساعد حضور خود نمیدانند، در عرصههایی دیگر فعال شده و نهایتاً نیاز جامعه مبنی بر حضور زنان توانمند پابرجا خواهد ماند.
ثانیاً از بیانات مقام معظم رهبری پیرامون یافتن راهی برای بهکارگیری زنان نخبه و فرهیخته در جایگاههای تصمیمگیر و تصمیمساز، چنین برداشت میشود که حضور زنان امری نیست که با توصیه قابل حل باشد، بلکه طراحی دقیق و آمادهسازی بسترهایی برای رشد و پذیرش اجتماعی را نیاز دارد تا حضور آنان در آن موقعیت، امکان اثرگذاریشان را بالا ببرد و از حضور صوری جلوگیری شود. آنچه در واقعیت سیاسی کشور دیده میشود، استفاده از زنان به جهت ایجاد وجهه منطقی است که توجه به افکار عمومی را در سیاستورزی خود اعمال میکند، ولو از طریق حضور ظاهری و ویترینی در جلسات و موقعیتهای سیاسی.
بنابراین، تغییر در اذهان و باورهای سیاسیون که عمدتاً مردان هستند، راه برونرفت از وضع موجود و فعالسازی توان و انرژی زنان فرهیخته و رشد و هدایت زنان دغدغهمند و علاقهمند به این عرصه از طریق ایجاد چشمانداز مناسب برای آنان است.

مسیر درست ورود زنان به سیاست کدام است؟
مردان سیاسی فارغ از رقابتهای سیاسی برای جلب آراء مردم و افکار عمومی، میبایست در چند مرحله بهصورت موازی اقدام کنند. تربیت نیروی سیاسی جوان، در کنار فرصت رشد و تجربه در سطوح بالاتر و کلان مدیریتی میتواند نسل حاضر را زبده و نسل جوانتر را در امتداد نسلی مجرب انگیزهمند سازد و از سردرگمی برهاند. آنچه اکنون پاشنه آشیل فعالیت سیاسی زنان است، تذکر مردان سیاسی بر عدم وجود تجربه کافی در بین زنان برای کسب مناصب سیاسی و مدیریتی کلان است. بنابراین، با امکان فرصت رشد و پذیرش امکان خطا در آغاز مسیر، همچنین ایجاد بستری از انتقال تجربه از سیاسیون مرد و زنان قدیمی به نسل جوانتر، امکان تربیت نخبه سیاسی فراهم میشود تا با کاهش هزینههای احتمالی به این مهم دست یابند. اگر چنانچه مردان سیاسی در خط ولایت گام بردارند و پس از طرح چنین دغدغهای از سوی ایشان، بهدنبال طرح اجرایی و عملیاتی باشند، بهزودی شاهد برکات حضور زنان در سیاست خواهیم بود. در مطلب آینده، راهکارهای برونرفت از وضع موجود را دقیقتر بررسی خواهیم کرد.
- بیشتر بخوانید: نقش زنان در آینده تربیتی مردان
✍🏻 به قلم زهرا سادات علوی رضوی؛ پژوهشگر مطالعات جنسیت









