به گزارش متادخت، در سالهای اخیر حوزه زنان و بهویژه حضور و فعالیت دختران در فضای دانشگاهی، یکی از مهمترین عرصههای گفتوگو و کنش اجتماعی بوده است. دانشگاه بهعنوان محیطی پویا و جریانساز، بستری فراهم کرده تا مسائل مرتبط با هویت، حقوق، فرصتها و نقشهای زنان در جامعه بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد. با این حال، این مباحث همواره با فراز و فرودهایی همراه بوده است؛ از یکسو رشد آگاهیها و افزایش مشارکت دختران در فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی، فضای جدیدی را گشوده و از سوی دیگر محدودیتها، چالشهای ساختاری و ضعف در بازنمایی رسانهای، گاهی مانع از تداوم این جریانها شده است.
تشکیلات دختران در بدنه تشکلهای دانشجویی نیز جایگاهی ویژه یافته و نقش آنها در مدیریت، برنامهریزی و جریانسازی بیش از گذشته محسوس است، هرچند که همچنان نیازمند تقویت و بازتعریف جایگاه خود هستند. این وضعیت علاوه بر فرصتها، آسیبهایی نیز دارد؛ از جمله کمرنگ بودن ارتباط تشکیلاتی میان دانشگاه و جامعه، فقدان حمایت کافی و گاه نگاه کلیشهای به نقش دختران.
در همین راستا، گفتوگویی با زهرا سادات رضوی علوی، کنشگر حوزه زنان و جنسیت و ادوار دانشجویی، انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
- فراز و فرود مباحث حوزه زنان در موضوعات و جهتگیریهای مختلف را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا در شهرهای مختلف این مسئله متفاوت است؟
از اواسط دهه ۹۰، فضای حوزه زنان در میان تشکلهای دانشجویی فعال شد و شاهد حضور و فعالیت خواهران در شهرهای مختلف بودیم. در استانهای متعددی همچون تبریز، مشهد، هرمزگان و همدان، نشریات و برنامههای مختلفی با محوریت مسائل زنان شکل گرفت. اما نکته مهمی که دانشجویان باید به آن توجه داشته باشند، تفاوت مسائل زنان در هر منطقه است. شرایط و دغدغههای زن ساکن خوزستان با زن ساکن تهران یکسان نیست. بنابراین دانشجویان شهرستانی اگر دغدغه حوزه زنان دارند ــ که بیشک دارند ــ لازم است متناسب با بوم و فضای اجتماعی خود به موضوعیابی، بحث و مطالبهگری بپردازند.
به خاطر دارم چند سال پیش موضوع «هویت» را بهصورت جدی در تهران پیگیری میکردم و در فضاهای دانشجویی برای دانشجویان ارائه بحث داشتم. اما زمانی که همین موضوع را در یکی از شهرستانها مطرح کردم و وارد گفتوگو با خواهران آن مجموعه شدم، متوجه شدم دغدغه اصلی آنها هویت نیست. برای آنها مسائلی مانند «مدیریت نقشها» یا حتی بحث اشتغال زنان و ضرورت یا عدم ضرورت آن، اهمیت بیشتری داشت.
از این منظر میتوان گفت فضای دانشجویی کشور بهطور کلی درگیر مسائل زنان بوده، اما بومشناسی صحیح و توجه به نیازهای محلی تا حدی مغفول مانده است. امیدوارم هرچه جلوتر میرویم، این نقیصه برطرف شود. خوشبختانه به نظر میرسد بهتدریج این درک در حال شکلگیری است که اگر هر دانشگاه متناسب با نیاز شهر و استان خود فعالیت کند، حرکت ابتدا از دانشگاه آغاز میشود، سپس به سطح شهر و استان میرسد و در نهایت میتواند در سطح ملی، بهعنوان بخشی از مطالبات زنان، در ذیل مطالبات کل کشور دیده شود. این روند را میتوان مسیر صحیح مطالبهگری دانست و امیدوارم فضای دانشجویی نیز آن را جدیتر دنبال کند.
- آیا میتوان گفت در طرح شدن مسائل جریانساز در دانشگاه به بنبست رسیدهایم؟
خیر، ما به بنبست نرسیدهایم. ابتدا باید وضعیت فعلی تشکلهای دانشجویی را بررسی کنیم. در دهه ۹۰، بهویژه سالهای پیش از کرونا، جریان دانشجویی توانست در حوزه زنان تا حد خوبی جریانسازی کند. تشکلها مسائل و مطالبات زنان را در اولویت قرار دادند، مطالعات جدی انجام دادند و بهگونهای شناخته شدند که حتی مسئولان و متولیان مرتبط نیز برای طرح بحث و گفتوگو به سراغ دانشجویان میآمدند.
در آن دوره، فضای گعدهها، گفتوگوها و مطالبهگری بسیار پررنگ بود. آنچه در سالهای اخیر رخ داده، به معنای از دست رفتن ظرفیت جریانسازی نیست؛ بلکه جریان دانشجویی پس از دوران کرونا و رکودی که ایجاد شد، نیازمند بازیابی بود. خوشبختانه به نظر میرسد در سال اخیر این روند با سرعت بیشتری در حال شکلگیری است.
در ارتباطی که من با فضای دانشجویی و بهویژه خواهران داشتهام، شاهد آغاز دوباره فعالیتها، شناخت بهتر صحنه و تلاش برای بازاندیشی و حرکت بهسوی اهداف و آرمانها بودهایم. به نظرم در یک سال اخیر، اهمیت این موضوع در میان تشکلها و خواهران بیش از گذشته جا افتاده است. آنها فعالیتهای آموزشی را آغاز کرده، دورههایی برگزار کرده و به ایجاد زیرساخت برای آینده پرداختهاند. بنابراین زمینه لازم برای جریانسازی دوباره فراهم شده است.
اما درباره اینکه چرا بازتاب این فعالیتها در رسانهها کم است، باید گفت بخشی از آن به ماهیت کار فعلی دانشجویان برمیگردد که بیشتر زیرساختی است. بخش دیگر نیز به رسانهها مربوط میشود که معمولاً به مسائل جنجالیتر و سیاسیتر گرایش دارند و کمتر به موضوعات اجتماعی میپردازند. با این حال من امیدوارم در آینده نزدیک شاهد حرکت منسجمتر و پررنگتر خواهران در عرصه مسائل زنان باشیم.
- تشکیلات دختران در تشکلهای دانشجویی را چگونه ارزیابی میکنید؟
دختران در تشکلهای دانشجویی فعال هستند و ظرفیت بالایی دارند، اما این توانمندیها هنوز بهطور کامل فعال نشده و مسئولیت آن بر عهده خود دختران است. هر عضو خواهر ابزارهایی برای تقویت جایگاه خود دارد که یکی از مهمترین آنها «نیروی انسانی» است؛ هرچه جذب نیروهای مؤثر و هدفمند بیشتر شود، وزن بخش خواهران در تصمیمگیریها افزایش یافته و اثرگذاری آنها بیشتر میشود.
نگاه پسران تشکلها نیز در سالهای اخیر متفاوت شده است؛ برخی با درک درست از اهمیت حضور خواهران، فضای فعالیت آنها را حمایت میکنند، اما برخی هنوز محدودیتهایی ایجاد میکنند. با این وجود، خواهران میتوانند با کنشگری خود، گرایش مثبت را در میان برادران تقویت کنند.
هدف اصلی، فعالسازی تواناییهای زنان برای تقویت تشکل و ارتقای جایگاه دختران است، نه قدرتطلبی یا احقاق حقوق غیرواقعی. با توجه به ترکیب جمعیتی دانشگاهها که دختران درصد بالاتری از ورودیها را تشکیل میدهند، ضرورت حضور فعالتر آنها در تشکلها افزایش یافته است.
برخی دختران بسیار فعال و با اعتمادبهنفس هستند و توانمندی خود را در تحصیل و فعالیتهای اجتماعی و سیاسی به کار میگیرند، در حالی که برخی دیگر هنوز ضرورت نقشآفرینی را درک نکردهاند. دختران پیشرو میتوانند با ایجاد انگیزه و الگو شدن، این جریان را در میان سایر خواهران تقویت کنند.
- آسیبهای وضعیت فعلی حوزه زنان و تشکلهای دانشجویی را چگونه ارزیابی میکنید؟
آسیبها در این حوزه متعدد است، اما چند نکته قابل توجه است. نخست، نقش رسانههاست که با برجسته یا کماهمیت نشان دادن مسائل، اولویتها را جابهجا میکنند و گاهی جهتگیری تشکلها یا فعالان حوزه زنان را تحت تأثیر قرار میدهند. برخی مسائل مهم که توسط دختران فعال شناسایی و پیگیری شدهاند، به دلیل عدم پوشش رسانهای دیده نمیشوند و گاه برخورد سیاسی با این موضوعات نیز مشکل را تشدید میکند.
دوم، حوزه زنان در کشور ما هنوز نوپا است و بسیاری از پرسشهای فقهی، شرعی، حقوقی و اجتماعی بیپاسخ مانده است. گستردگی این حوزه باعث میشود ورود به آن با دشواریهایی همراه باشد و کنشگران نیازمند اطلاعات و حمایت دقیق باشند.
در خود تشکلها، یکی از آسیبهای اصلی، عدم خودباوری برخی دختران است. دانشجویان ممکن است زمان صرف کنند، اما این فعالیت به شکل هدفمند و اثرگذار برای تقویت جایگاه خواهران یا ارتقای مسائل زنان انجام نشود. اغلب اعضا ظرفیت تشکل و توانمندیهای خود را کمتر از واقعیت میبینند و فرصتها بهطور کامل استفاده نمیشود. این موضوع باعث میشود پتانسیل تشکلها و دختران فعال کمتر از ظرفیت واقعی خود بهرهبرداری شود.
بنابراین با وجود این چالشها، ظرفیتهای دختران دانشجو در حوزه زنان همچنان بالاست و اگر با خودباوری و انسجام بیشتری همراه شود، میتواند به جریانسازی مؤثر و پایدار در دانشگاه و جامعه منجر گردد. آینده این مسیر بیش از هر چیز به جدیت و پیگیری خود دانشجویان بستگی دارد.









