تاثیر فراگیر شدن نظریه‌های فردگرایی بر خانواده‌ها

خانواده مفهوم خیلی مهم و بنیادی دارد و حفظ آن بسیار مهم است، اما به دلیل ظهور فردگرایی، تقسیم کار و ظهور نظریه‌های جدید برخی به دنبال تغییر مفهوم بنیادی خانواده و زن در خانواده هستند.

به گزارش متادخت، خانواده یکی از نهادهای مهم جامعه بشری است که زیربنایی ترین و اولین نهاد اجتماع به شمار می رود. تاثیر خانواده بر رشد، تعادل و شکوفایی افراد و جامعه به حدی است که هیچ صاحب نظری نمی تواند آن را انکار کند.در گذشته مهمترین نهاد شکل دهنده برای هویت افراد نهاد خانواده بود و وظیفه اجتماعی کردن و آماده‌سازی افراد خانواده برای پذیرش نقش در جامعه، بر عهده این نهاد بود.

خانواده نهادی بود که بر خلاف امروز، چندین وظیفه و کارکرد اساسی داشت. خانواده در شکل قدیمی آن علاوه بر ارضای نیازهای طبیعی بشر و تداوم جایگزینی نسل‌ها، وظیفه تربیت و آموزش کودکان و یاد دادن مهارت ها اجتماعی لازم به آنان، کارکرد اقتصادی و تامین نیازهای ابتدایی افراد، ایجاد فضای صمیمی و عاطفی میان افراد به عنوان یکی از مهم ترین نیاز های زندگی و تامین آرامش روحی آنان، حمایت از افراد در برابر مسائل و مشکلات جامعه و از همه مهم تر هویت بخشیدن به فرد در تقابل با افراد دیگر جامعه را نیز بر عهده داشت و می توان گفت خانواده در گذشته مهمترین نهاد اجتماعی بود که جامعه برای بقا خود به وجود آن نیاز مبرم داشت. (Ahrons, ۱۹۸۳)

اما امروزه به دلایل مختلفی از قبیل ظهور فردگرایی و نیز تخصصی شدن تقسیم کار اجتماعی، و نیز تلاش های عده ای از فمینیست‌ها و فعالان حقوق زن در غرب در جهت زیر سوال بردن خانواده به عنوان نهادی که ارزش های جامعه مرد سالار را در تربیت فرزندان و نسل آینده جامعه درونی و به باز تولید نظم مرد سالار قوت می بخشد (Beechey ۱۹۷۹ ،Steinem ۱۹۷۰ ،Levin ۱۹۷۸، Firestone۱۹۷۴ ، Barrett, ۱۹۶۷)

هر چقدر که جلوتر می رویم از کارکردهای خانواده کاسته شده و به تبع آن در ضرورت های آن نیز تشکیک می‌شود و به همین دلایل در جهان امروز کمتر به خانواده اهمیت داده می‌شود و نه تنها افراد بر لزوم تشکیل خانواده تشویق نمی شوند بلکه حتی از سوی بسیاری از سیاستمداران به نفی خانواده نیز ترغیب می شوند. (گاردنر،۳۱:۱۳۸۷)

در موج دوم جنبش های زنان، نگاه اکثریت فمینیست‏ ها به خانواده بسیار انتقادی بود و بیشتر به نقش خانواده در فرودستی زنان توجه می کردند. استدلال آن ها این بود که موقعیت زنان به عنوان همسر و مادر و همچنین فرایند جامعه‏ پذیری در خانواده، که نگرش‏ های مربوط به زن و مرد و زنانگی و مردانگی را به نسل‏ های بعد منتقل می کنند، نقش اصلی را در فرودست ‏سازی زنان و تداوم تقسیم کار جنسیتی و روابط قدرت میان زن و مرد دارند (مشیرزاده،۱۳۲:۱۳۸۳).

فردریش انگلس یکی از سردمداران و رهبران فمینسم مارکسیست معتقد است که: «ستم وارد شده بر زنان اصولاً از نظام مردسالاری و از نوع ستم ‌جنسی است. در خانواده ‌ی مردسالار، هیچ چیز طبیعی نیست و مردان برای تصاحب اموال و اعمال قدرت به زنان، تسلط همه جانبه دارند. (Engels,۱۹۷۵:۷۵)

سیمون دوبووار، یکی از تاثیرگذارترین رهبران جنبش فمینیسم و مؤلف کتاب جنس دوم می‏گوید: «هیچ زنی نباید مجاز باشد تا در خانه بماند و فرزندانش را بزرگ کند. جامعه باید به‌طورکامل متفاوت شود. زنان نباید حق انتخاب داشته باشند دقیقاً به این دلیل که در صورت داشتن حق انتخاب، بسیاری از آن ها سرگرم همان کارهای پیشین می‏شوند…». (De Beauvoir, ۱۹۷۵:۱۲)

بتی فریدان یکی دیگر از سردمداران جنبش فمینیسم در غرب، خانة سنّتی را به اردوگاه کار اجباری تشبیه می‏کرد که زندانیان آن، زنان خانه‏ داری هستند که به‌وسیله نیروی زنانگی، شست و شوی مغزی شده‏‌اند و دیگر به طور کامل انسان نیستند. (Friedan, ۱۹۶۳:۷۵)

کیت میلت که از فمینیست های افراطی و همجنس گرا است، می‌گوید «خانواده نهادی ستمگر است، زنان مِلک مردان و بردة صرف هستند و خود خانواده سازمانی فئودالی است که برای جامعه پذیری جوانان جهت نظم جامعه ‌ای بزرگ ‌تر، طراحی شده است. خانواده باید از بین برود و مراقبت از کودکان به ‌طور قطع بهتر است به جای افراد آزرده و اغلب ناخرسند (والدین)، به کارورزان کاملاً تعلیم دیده از هر دو جنس واگذار شود». (Millett, ۱۹۷۰:۸۹)

فمینیست مارکسیست ‌هایی چون کلارا زتکین و رزا لوزامبورگ نیز به نوعی به دگردیسی در مفهوم خانواده معتقد بودند. به نظر آنان مفاهیمی همچون ازدواج رنگ باخته و انتخاب آزادانه‌ی شریک جنسی حق زنان است (فرهمند : ۱۳۸۵).

نتیجه منطقی این فرایند در جهان، به ویژه در دنیای غرب، زوال خانواده است و دیگر کمتر کسی حاضر به تشکیل خانواده می باشد زیرا در نگاه آن ها خانواده به مثابه زندانی است که با قرار دادن تعهدات و الزامات بیهوده بر دوش افراد، مانع تمتع آنان از لذت های زندگی می‌گردد.

فارس

دیدگاه خود را اینجا قرار دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط