بی وفا
6 تیر 1403 1403-04-06 13:24بی وفا
- متادخت
- 6 تیر 1403
- 1:24 ب.ظ
- No Comments
به گزارش متادخت، روبهرویم نشسته و آرام بستنیاش را میخورد، اما حال من خوب نیست. تمام حرفهایش بر سرم آوار شده است. حتما شوخی میکند و چند دقیقه دیگر میگوید که همه اینها را برای اذیت کردن من گفته است. صدایش میکنم.
- ساغر!
سرش را بالا میآورد و نگاهم میکند، نگاه سردش بیشتر میترساندم.
- داری شوخی میکنی؟ همه اینا رو میگی که منو اذیت کنی؟
پوزخند میزند.
- نه برای چی باید این کار رو کنم؟ ببین بابک! منو تو که بچه نیستیم. خب نامزدی واسه همینه دیگه. چیکار کنم ازت خوشم نیومده. هنوزم که عقد نکردیم، به هم میزنیم. تو برو پی زندگیت، منم میرم پی زندگیم. تو همیشه مثل یه دوست خوب برای من باقی میمونی.
همه اینها را در آرامش کامل میگوید، انگار احساسات من بازیچهای بود که حالا از بازی با آن خسته شده است.
- تو منو مسخره کردی؟ اونی که اصرار داشت همه چی رو زودتر رسمی کنیم تو بودی! اونی که میگفت همه چیز اوکیه تو بودی. تو بودی که گفتی مشاوره لازم نیست من عاشقتم، عشق همه چیز رو حل میکنه! حالا نشستی جلوی من میگی ازت خوشم نیومده؟ هنوز دو ماه از اون همه هزینهای که رو دست من برای جشن گذاشتی نمیگذره، گفتی نشون الماس میخوام، گفتی جلوی خانوادهام سربلندم کنید. ما هم هر کاری تو گفتی کردیم. همه اینا به جهنم، تو منو عاشق خودت کردی حالا میگی ازت خوشم نیومده؟
فقط نگاهم میکند آب دهانش را قورت میدهد و با پرویی میگوید:
- مگه چقدر هزینه کردی اینطوری رفتار میکنی؟ بالاخره این مدت با من بودی دیگه یه هزینهای هم کردی. حالا هم که نمیشه من زورکی زن تو بشم! اصلا من نمیخوام ایران بمونم، میخوام برم کانادا راحت شدی؟ لطفا دیگه مزاحمم نشو.
خون به مغزم نمیرسد بلند که میشود، میگویم:
- ازت شکایت میکنم. باید تمام خسارتی که به من و خانوادهام زدی رو جبران کنی.
- هر کاری دلت میخواد بکن.
میرود و من تنها آهی از سینه میکشم. یاد حرف مادرم میافتم که میگفت: «مادر این دختره انگار پی مال و منالته، دلم رضا نیست.» کاش به حرفش گوش کرده بودم.
پیوست:
ماده 1036 قانون مدنی: اگر یکی از نامزدها وصلت منظور را بدون علت موجهی به هم بزند در حالی که طرف مقابل یا ابوین او یا اشخاص دیگر به اعتماد وقوع ازدواج مغرور شده و مخارجی کرده باشند طرفی که وصلت را به هم زده است باید از عهده خسارات وارده برآید؛ ولی خسارات مزبور فقط مربوط به مخارج متعارف خواهد بود.
مطالب مرتبط
مجبورم کردی
اگر تو خونه خریدی و اون ماشینت عوض کردی بخاطر این بود که من خرج خونه رو دادم و تو هی پولهات جمع کردی، وام گرفتی حالا برای من شاخ شدی؟!
جراحی لعنتی
از همان سال اول دانشگاه عاشقش شدم. قیافه و برورویی هم نداشت اما نجابتش برای من همه چیز بود. اولینبار یکی از اساتید خانم را واسطه کردم تا در جریان علاقه من به خودش قرار بگیرد، اما خیلی راحت دست رد به سینهام زد…
خداحافظ برای همیشه
هومن از زندگی با حنانه خسته شده و میخواهد او را ترک کند، او دیگر تحمل وسواسهای فکری و بهداشتی حنانه را ندارد. حنانه معتقد است او چون مهریه ندارد هومن به خودش اجازه میهد با او این طور برخود کند.
مرد مثل مرتضی
عاطفه به اجبار پدرش با مرتضی پسر عمویش نامزد میشود. اما مرتضی که میداند عاطفه به او علاقه ندارد تصمیمی بزرگ میگیرد…
تاوان اشتباه
پیرزن دلش نمیآید پسرش را در این وضعیت ببیند، همه چیزش را به خاطر یک اشتباه از داست داده و آن اشتباه چیزی نبوده است جز عشق..!
بی وفا
6 تیر 1403 1403-04-06 13:24آخرین مطالب
عدالت جنسیتی در ورزش
26 مهر 1403زنان الهامبخش ورزش ایران
25 مهر 1403پرداخت حق بیمه بیش از چهار هزار زن مددجوی سرپرست
25 مهر 1403مطالب پربازدید